حکایت‌های عرفانی 201 گزیده روایی از دفتر معرفت پیشگان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
خط ۳۹: خط ۳۹:
در اين اثر حكايت‌ها و قعطعات روايى خواندنى و آموزنده‌اى ذكر شده است كه در ادامه به برخى از آنها اشاره مى‌شود. دو قطعه روايى 20 و 21 تحت عنوان «وصف روى او» و «وصف خوى او» كه در بخش اول آمده است، اختصاص به بيان ويژگى‌ها و صفات اخلاقى و ظاهرى رسول اكرم(ص) دارد. هر دوى اين حكايات، از كتاب «شرف النبى(ص)» تأليف ابوسعيد واعظ خرگوشى، انتخاب شده‌اند. ترجمه فارسى اين دو حكايت، مربوط به اواخر قرن ششم مى‌باشد. اين ترجمه، رسا، نغز، لطيف و در غايت استادى است. شيوه‌اى كه مترجم در وصف خوى رسول اكرم(ص) به كار برده است، همراه با اوج و فرودهاى عاطفى، زنگ و طنين‌هاى دلنشين و موسيقى شورآميزى است كه از صافى روايى مى‌گذرد و سبب پذيرايى دل است.<ref>مقدمه، ص20</ref>
در اين اثر حكايت‌ها و قعطعات روايى خواندنى و آموزنده‌اى ذكر شده است كه در ادامه به برخى از آنها اشاره مى‌شود. دو قطعه روايى 20 و 21 تحت عنوان «وصف روى او» و «وصف خوى او» كه در بخش اول آمده است، اختصاص به بيان ويژگى‌ها و صفات اخلاقى و ظاهرى رسول اكرم(ص) دارد. هر دوى اين حكايات، از كتاب «شرف النبى(ص)» تأليف ابوسعيد واعظ خرگوشى، انتخاب شده‌اند. ترجمه فارسى اين دو حكايت، مربوط به اواخر قرن ششم مى‌باشد. اين ترجمه، رسا، نغز، لطيف و در غايت استادى است. شيوه‌اى كه مترجم در وصف خوى رسول اكرم(ص) به كار برده است، همراه با اوج و فرودهاى عاطفى، زنگ و طنين‌هاى دلنشين و موسيقى شورآميزى است كه از صافى روايى مى‌گذرد و سبب پذيرايى دل است.<ref>مقدمه، ص20</ref>


در خانقاه‌ها و در مجالس سلوك صوفيان، رسم بود كه حكايات و اقوال بزرگان متصوفه و عارفان فره‌مند، بازگويى شود. اين كار به قصد آموزش سلوك بود. اهل طريقت، در پى‌روى از پيامبر(ص) كه گاه تمثيل‌هايى را براى آموزش غيرمستقيم مؤمنان حكايت مى‌كردند، اين شيوه را براى هدايت و تربيت مريدان، كارآمد مى‌دانستند. حكايت‌هاى 26 و 27، «حديث الغار» و «جريح راهب»، نمونه‌هايى است از آنچه رسول اكرم(ص) براى ياران خود به قصد هدايت و تربيت آنان روايت كرده‌اند.<ref>مقدمه، ص23</ref>
در خانقاه‌ها و در مجالس سلوك صوفيان، رسم بود كه حكايات و اقوال بزرگان متصوفه و عارفان فره‌مند، بازگويى شود. اين كار به قصد آموزش سلوك بود. اهل طريقت، در پى‌روى از پيامبر(ص) كه گاه تمثيل‌هايى را براى آموزش غيرمستقيم مؤمنان حكايت می‌كردند، اين شيوه را براى هدايت و تربيت مريدان، كارآمد مى‌دانستند. حكايت‌هاى 26 و 27، «حديث الغار» و «جريح راهب»، نمونه‌هايى است از آنچه رسول اكرم(ص) براى ياران خود به قصد هدايت و تربيت آنان روايت كرده‌اند.<ref>مقدمه، ص23</ref>


به باور نویسنده، اهل باطن و تأويل، معتقدند كه سخن خداوند، بر سبيل مَثَل بوده و در قرآن، مَثل‌هايى به‌كار گرفته شده است تا خداوند بتواند نكته‌اى دشوار يا دور از دريافت ساده عوام را روشنگرى كند. وى معتقد است نقش مَثل در باور كردن معناى نهفته، كهن‌تر از آنست كه بتوان پى‌جويى كرد. انسان نيز از ديرباز جهان را استعارى و قابل تعبير مى‌نگريست و با آن، همچون يك مقوله كنايى روبرو مى‌شد.<ref>همان، 23</ref>
به باور نویسنده، اهل باطن و تأويل، معتقدند كه سخن خداوند، بر سبيل مَثَل بوده و در قرآن، مَثل‌هايى به‌كار گرفته شده است تا خداوند بتواند نكته‌اى دشوار يا دور از دريافت ساده عوام را روشنگرى كند. وى معتقد است نقش مَثل در باور كردن معناى نهفته، كهن‌تر از آنست كه بتوان پى‌جويى كرد. انسان نيز از ديرباز جهان را استعارى و قابل تعبير مى‌نگريست و با آن، همچون يك مقوله كنايى روبرو مى‌شد.<ref>همان، 23</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش