۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[سمر دملوجی، سلمی]] ( | [[سمر دملوجی، سلمی]] (نویسنده) | ||
[[مروارید، محمدرضا]] (مترجم) | [[مروارید، محمدرضا]] (مترجم) | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر = 1377 ش | | سال نشر = 1377 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03946AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در قسمت دوم، به نامهاى مكه اشاره شده و توضيحاتى پيرامون هريك داده شده است. اين نامها عبارتند از: بكه، امالقرى، بلد، بلد امين<ref>همان، ص13</ref> | در قسمت دوم، به نامهاى مكه اشاره شده و توضيحاتى پيرامون هريك داده شده است. اين نامها عبارتند از: بكه، امالقرى، بلد، بلد امين<ref>همان، ص13</ref> | ||
در قسمت سوم، حج در اسلام تعريف شده است. | در قسمت سوم، حج در اسلام تعريف شده است. نویسنده، معتقد است تعصبهاى قبيلهاى جاهلى، فلسفه آغازين حج را از بين برد و آداب آن را چندان دگرگونه ساخت كه مردمان قبايل عرب، بتهاى خود را همراه خويش مىآوردند تا آنها را در بيتالله الحرام بپرستند، اما آنگاه كه اسلام آمد و مكه آزاد گرديد، پيامبر اكرم(ص) بر آن شد تا آيين حج را از بدعتها و آرايهها بپيرايد و به هنگام بهجا آوردن مراسم حج، بهعنوان پنجمين ركن اسلام، صف مسلمانان را وحدت بخشد و گامهاى ايشان را استوار دارد<ref>همان</ref> | ||
در بخش چهارم، به تعريف حرم مكه پرداخته شده است. حرم مكه عبارت از محيط و زمينهايى است كه شهر را در بر گرفته است. حرم نشانههايى آشكار دارد كه تقريبا در همه مرزهاى آن نصب شده است. نخستين كسى كه اين نشانهها را برپا داشت، ابراهيم خليل(ع) بود و پس از وى قصى بن كلاب. سالها بعد، نشانهها را از ميان بردند، ولى بار ديگر قريشيان آنها را نصب كردند و پيامبر(ص) در سال فتح مكه، منطقه حرم را نشانه گذاشت<ref>همان، ص14</ref> | در بخش چهارم، به تعريف حرم مكه پرداخته شده است. حرم مكه عبارت از محيط و زمينهايى است كه شهر را در بر گرفته است. حرم نشانههايى آشكار دارد كه تقريبا در همه مرزهاى آن نصب شده است. نخستين كسى كه اين نشانهها را برپا داشت، ابراهيم خليل(ع) بود و پس از وى قصى بن كلاب. سالها بعد، نشانهها را از ميان بردند، ولى بار ديگر قريشيان آنها را نصب كردند و پيامبر(ص) در سال فتح مكه، منطقه حرم را نشانه گذاشت<ref>همان، ص14</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در قسمتهاى ديگر اين بخش، ضمن توضيح چگونگى بنيان كعبه، به ساختمان كعبه در دوره اموى، عباسى، عثمانى و سعودى پرداخته شده است. | در قسمتهاى ديگر اين بخش، ضمن توضيح چگونگى بنيان كعبه، به ساختمان كعبه در دوره اموى، عباسى، عثمانى و سعودى پرداخته شده است. | ||
در بخش دوم، به توسعه جديد كعبه پرداخته شده است. مجموع مسجد الحرام، فضاى شكوهمند و ويژهاى را در بر دارد كه برخاسته از ارزش والا و جايگاه بلند اين مكان گرامى است. | در بخش دوم، به توسعه جديد كعبه پرداخته شده است. مجموع مسجد الحرام، فضاى شكوهمند و ويژهاى را در بر دارد كه برخاسته از ارزش والا و جايگاه بلند اين مكان گرامى است. نویسنده، معتقد است گرچه مسجد الحرام با گذر از دورههاى مختلف تاريخ اسلام، گونههاى معمارى چندى را به خود ديده است، اما فلسفه معمارى اسلامى در اين بنا، از مركزيت كعبه براى همه جهان حكايت دارد<ref>همان، ص37</ref> | ||
به اعتقاد | به اعتقاد نویسنده، مسجد الحرام بر بنيادهاى استوار مسجدسازى، چندان تكيه دارد كه برآيند نهايى آن در نوع خود يگانه و بىهمتاست و مىتوان گفت: پافشارى اين طرح بر بهرهگيرى از نمونههاى معمارى تاريخى، الهامبخش ديگران خواهد بود و با اجراى آن بناى نوينى پديد خواهد آمد كه در عين بهرهمندى از ارزشهاى تاريخى، پايههاى معمارى امروزين را نيز در نظر دارد و بناى نوبنياد مسجد الحرام، نمادى از معمارى نوين اسلامى است.<ref>همان</ref> | ||
به باور وى، توسعه جديد، از يكسو مىبايست، همچون نمونههاى سنتى مسجدسازى، از سنجههايى ويژه پيروى مىكرد، با محيط پيرامون هماهنگ مىبود و بافت شهرى گرداگرد خود را ناديده نمىگرفت؛ زيرا بناى كعبه و مسجد الحرام و در پى آن، بناهاى شهرى و منظره كوههاى اطراف و آسمان، نمايى چنان همساز را بازمىتاباند كه نشانى شگرف بر جان آدمى مىنهاد و از ديگر سو، با در نظر گرفتن فضايى باز در طرح توسعه، مىكوشيد تا مسجد را از درآميختن با برجهاى برافراشته پيرامون آن دور كند و از تأثير منفى اين ساختمانهاى برآمده از فرهنگ مدرن شهرى، بر معمارى باشكوه و آفرينشهاى دقيق، ماهرانه و ظريف هنرى بكاهد<ref>همان، ص37-40</ref> | به باور وى، توسعه جديد، از يكسو مىبايست، همچون نمونههاى سنتى مسجدسازى، از سنجههايى ويژه پيروى مىكرد، با محيط پيرامون هماهنگ مىبود و بافت شهرى گرداگرد خود را ناديده نمىگرفت؛ زيرا بناى كعبه و مسجد الحرام و در پى آن، بناهاى شهرى و منظره كوههاى اطراف و آسمان، نمايى چنان همساز را بازمىتاباند كه نشانى شگرف بر جان آدمى مىنهاد و از ديگر سو، با در نظر گرفتن فضايى باز در طرح توسعه، مىكوشيد تا مسجد را از درآميختن با برجهاى برافراشته پيرامون آن دور كند و از تأثير منفى اين ساختمانهاى برآمده از فرهنگ مدرن شهرى، بر معمارى باشكوه و آفرينشهاى دقيق، ماهرانه و ظريف هنرى بكاهد<ref>همان، ص37-40</ref> |
ویرایش