پرش به محتوا

ساختمان مسجد الحرام مکه مکرمه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۷: خط ۳۷:
بخش اول، در ده قسمت زير، به بحث و بررسى تحولات تاريخى مسجد الحرام اختصاص يافته است:
بخش اول، در ده قسمت زير، به بحث و بررسى تحولات تاريخى مسجد الحرام اختصاص يافته است:


در قسمت نخست، به معرفى مشاعر مقدس مكه پرداخته شده است. در اين قسمت، به اين نكته اشاره گرديده است كه اماكن متبرک منا، مزدلفه و عرفات تقريبا در خطى مستقيم قرار دارند كه كوه‌هايى بلند، با دره‌ها و مسيل‌هايى چند، پيرامون آن را فراگرفته است. صحراى منا، نزدیک ‌ترين اين مناطق به شهر مكه است كه در هفت كيلومترى ناحيه شمال شرقى حرم قرار دارد. منا دربردارنده مناطق چادرهاى حاجيان، قربانگاه و جمرات است كه خود به سه بخش: جمره اولى، جمره وسطى و جمره عقبى تقسيم مى‌شود. مسجد خيف هم كه در جاى اقامت پيامبر(ص) برپا شده، در منا واقع است<ref>متن كتاب، ص12</ref>
در قسمت نخست، به معرفى مشاعر مقدس مكه پرداخته شده است. در اين قسمت، به اين نكته اشاره گرديده است كه اماكن متبرک منا، مزدلفه و عرفات تقريبا در خطى مستقيم قرار دارند كه كوه‌هايى بلند، با دره‌ها و مسيل‌هايى چند، پيرامون آن را فراگرفته است. صحراى منا، نزدیک ‌ترين اين مناطق به شهر مكه است كه در هفت كيلومترى ناحيه شمال شرقى حرم قرار دارد. منا دربردارنده مناطق چادرهاى حاجيان، قربانگاه و جمرات است كه خود به سه بخش: جمره اولى، جمره وسطى و جمره عقبى تقسيم مى‌شود. مسجد خيف هم كه در جاى اقامت پيامبر(ص) برپا شده، در منا واقع است.<ref>متن كتاب، ص12</ref>


در قسمت دوم، به نام‌هاى مكه اشاره شده و توضيحاتى پيرامون هريك داده شده است. اين نام‌ها عبارتند از: بكه، ام‌القرى، بلد، بلد امين<ref>همان، ص13</ref>
در قسمت دوم، به نام‌هاى مكه اشاره شده و توضيحاتى پيرامون هريك داده شده است. اين نام‌ها عبارتند از: بكه، ام‌القرى، بلد، بلد امين<ref>همان، ص13</ref>
خط ۴۹: خط ۴۹:
در بخش دوم، به توسعه جديد كعبه پرداخته شده است. مجموع مسجد الحرام، فضاى شكوهمند و ويژه‌اى را در بر دارد كه برخاسته از ارزش والا و جايگاه بلند اين مكان گرامى است. نويسنده، معتقد است گرچه مسجد الحرام با گذر از دوره‌هاى مختلف تاريخ اسلام، گونه‌هاى معمارى چندى را به خود ديده است، اما فلسفه معمارى اسلامى در اين بنا، از مركزيت كعبه براى همه جهان حكايت دارد<ref>همان، ص37</ref>
در بخش دوم، به توسعه جديد كعبه پرداخته شده است. مجموع مسجد الحرام، فضاى شكوهمند و ويژه‌اى را در بر دارد كه برخاسته از ارزش والا و جايگاه بلند اين مكان گرامى است. نويسنده، معتقد است گرچه مسجد الحرام با گذر از دوره‌هاى مختلف تاريخ اسلام، گونه‌هاى معمارى چندى را به خود ديده است، اما فلسفه معمارى اسلامى در اين بنا، از مركزيت كعبه براى همه جهان حكايت دارد<ref>همان، ص37</ref>


به اعتقاد نويسنده، مسجد الحرام بر بنيادهاى استوار مسجدسازى، چندان تكيه دارد كه برآيند نهايى آن در نوع خود يگانه و بى‌همتاست و مى‌توان گفت: پافشارى اين طرح بر بهره‌گيرى از نمونه‌هاى معمارى تاريخى، الهام‌بخش ديگران خواهد بود و با اجراى آن بناى نوينى پديد خواهد آمد كه در عين بهره‌مندى از ارزش‌هاى تاريخى، پايه‌هاى معمارى امروزين را نيز در نظر دارد و بناى نوبنياد مسجد الحرام، نمادى از معمارى نوين اسلامى است<ref>همان</ref>
به اعتقاد نويسنده، مسجد الحرام بر بنيادهاى استوار مسجدسازى، چندان تكيه دارد كه برآيند نهايى آن در نوع خود يگانه و بى‌همتاست و مى‌توان گفت: پافشارى اين طرح بر بهره‌گيرى از نمونه‌هاى معمارى تاريخى، الهام‌بخش ديگران خواهد بود و با اجراى آن بناى نوينى پديد خواهد آمد كه در عين بهره‌مندى از ارزش‌هاى تاريخى، پايه‌هاى معمارى امروزين را نيز در نظر دارد و بناى نوبنياد مسجد الحرام، نمادى از معمارى نوين اسلامى است.<ref>همان</ref>


به باور وى، توسعه جديد، از يك‌سو مى‌بايست، همچون نمونه‌هاى سنتى مسجدسازى، از سنجه‌هايى ويژه پيروى مى‌كرد، با محيط پيرامون هماهنگ مى‌بود و بافت شهرى گرداگرد خود را ناديده نمى‌گرفت؛ زيرا بناى كعبه و مسجد الحرام و در پى آن، بناهاى شهرى و منظره كوه‌هاى اطراف و آسمان، نمايى چنان همساز را بازمى‌تاباند كه نشانى شگرف بر جان آدمى مى‌نهاد و از ديگر سو، با در نظر گرفتن فضايى باز در طرح توسعه، مى‌كوشيد تا مسجد را از درآميختن با برج‌هاى برافراشته پيرامون آن دور كند و از تأثير منفى اين ساختمان‌هاى برآمده از فرهنگ مدرن شهرى، بر معمارى باشكوه و آفرينش‌هاى دقيق، ماهرانه و ظريف هنرى بكاهد<ref>همان، ص37-40</ref>
به باور وى، توسعه جديد، از يك‌سو مى‌بايست، همچون نمونه‌هاى سنتى مسجدسازى، از سنجه‌هايى ويژه پيروى مى‌كرد، با محيط پيرامون هماهنگ مى‌بود و بافت شهرى گرداگرد خود را ناديده نمى‌گرفت؛ زيرا بناى كعبه و مسجد الحرام و در پى آن، بناهاى شهرى و منظره كوه‌هاى اطراف و آسمان، نمايى چنان همساز را بازمى‌تاباند كه نشانى شگرف بر جان آدمى مى‌نهاد و از ديگر سو، با در نظر گرفتن فضايى باز در طرح توسعه، مى‌كوشيد تا مسجد را از درآميختن با برج‌هاى برافراشته پيرامون آن دور كند و از تأثير منفى اين ساختمان‌هاى برآمده از فرهنگ مدرن شهرى، بر معمارى باشكوه و آفرينش‌هاى دقيق، ماهرانه و ظريف هنرى بكاهد<ref>همان، ص37-40</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
#كافى بودن تأسيسات و خدمات، از جمله روشنايى، تهويه، جريان طبيعى هوا، پخش صدا، آژير خطر و مبارزه با آتش‌سوزى، كه همه بايد به شكلى منطقى و به‌گونه‌اى فراهم شوند كه به زيبايى ساختمان آسيبى وارد نياورند<ref>همان، ص40-41</ref>
#كافى بودن تأسيسات و خدمات، از جمله روشنايى، تهويه، جريان طبيعى هوا، پخش صدا، آژير خطر و مبارزه با آتش‌سوزى، كه همه بايد به شكلى منطقى و به‌گونه‌اى فراهم شوند كه به زيبايى ساختمان آسيبى وارد نياورند<ref>همان، ص40-41</ref>


مسجد الحرام، پس از افزوده‌هاى سعودى، از چند نقطه اصلى زير تشكيل شده است: كعبه، مقام ابراهيم، مطاف، چاه زمزم، محل اذان، سايه‌بان و منبر، ساختمان فعلى (شامل ساختمان قديم حرم و توسعه اول سعودى) و ساختمان جديد (توسعه جديد سعودى). در ادامه كتاب، اطلاعاتى فشرده از اين چند مكان داده شده است<ref>همان، ص41-63</ref>
مسجد الحرام، پس از افزوده‌هاى سعودى، از چند نقطه اصلى زير تشكيل شده است: كعبه، مقام ابراهيم، مطاف، چاه زمزم، محل اذان، سايه‌بان و منبر، ساختمان فعلى (شامل ساختمان قديم حرم و توسعه اول سعودى) و ساختمان جديد (توسعه جديد سعودى). در ادامه كتاب، اطلاعاتى فشرده از اين چند مكان داده شده است.<ref>همان، ص41-63</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش