۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
شيخی گری، بابیگری، بهايی گری... و کسروی گرايی | شيخی گری، بابیگری، بهايی گری... و کسروی گرايی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[فضایی، یوسف]] ( | [[فضایی، یوسف]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 239/5 /ف6ت3 | | کد کنگره =BP 239/5 /ف6ت3 | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مطالب تحقيقى اين كتاب، محصول چند سال تحقيق و بررسى و مطالعهى عينى و نظرى است كه در توجيه تاريخ و فلسفهى دينى فرقهها و كيشهاى شيخى، بابى، بهايى و پاكدينى (مكتب كسروى) انجام شده است. مذاهب نامبرده، كيشهايى هستند كه در اوضاع نابسامان دورهى قاجارى پديد آمدهاند، كه هماكنون كموبيش پيروانى در ایران و ممالك ديگر دارند. مطالعهى اين كتاب، تا اندازهاى خواننده را به اوضاع آشفتهى اجتماعى و مذهبى آن دوره متوجه كرده و با وضع مذهبى و طرز تفكر علماى مذهبى ایران آن زمان آشنا مىكند.<ref>پيشگفتار، ص5</ref> | مطالب تحقيقى اين كتاب، محصول چند سال تحقيق و بررسى و مطالعهى عينى و نظرى است كه در توجيه تاريخ و فلسفهى دينى فرقهها و كيشهاى شيخى، بابى، بهايى و پاكدينى (مكتب كسروى) انجام شده است. مذاهب نامبرده، كيشهايى هستند كه در اوضاع نابسامان دورهى قاجارى پديد آمدهاند، كه هماكنون كموبيش پيروانى در ایران و ممالك ديگر دارند. مطالعهى اين كتاب، تا اندازهاى خواننده را به اوضاع آشفتهى اجتماعى و مذهبى آن دوره متوجه كرده و با وضع مذهبى و طرز تفكر علماى مذهبى ایران آن زمان آشنا مىكند.<ref>پيشگفتار، ص5</ref> | ||
نویسنده در نگارش اين اثر كوشيده است با نظر تحقيق و استدلال دور از تعصب و پيشداورى، با روش بررسى جامعهشناسى دينى و با استناد به مدارک و اسناد معتبر، تاريخ و فلسفهى آئينهاى مذكور را بررسى نمايد.<ref>مقدمه چاپ ششم، ص12 - 13</ref> | |||
خلاصه مطالبى كه در بخشهاى چهارگانه آمده، به شرح زير است: | خلاصه مطالبى كه در بخشهاى چهارگانه آمده، به شرح زير است: | ||
#در بخش نخست كتاب، تاريخ و فلسفهى مذهب شيخيه مورد بررسى قرار گرفته است. | #در بخش نخست كتاب، تاريخ و فلسفهى مذهب شيخيه مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
#: | #:نویسنده در ابتدا شيخيه را اينگونه معرفى مىكند: «مذهب شيخيه، يا «شيخىگرى» يك نوع تشيع جديدى است كه در قرن دوازدهم هجرى قمرى از مذهب شيعهى اثناعشرى منشعب شده است و پيشواى آن، يك روحانى شيعى بسيار زاهدى بود كه بهوسيلهى اظهار بعضى نظريات تازه در مسائل معاد و معراج و مفهوم امامت، پيروان بسيارى پيدا كرد و روش تازهاى در تشيع به وجود آورد. اين روحانى، شيخ احمد احسائى بود».<ref>متن كتاب، ص21</ref> | ||
#:شيخ احمد احسائى، سيد كاظم رشتى و حاج محمدكريمخان کرمانى پيشوايان شيخيه هستند كه | #:شيخ احمد احسائى، سيد كاظم رشتى و حاج محمدكريمخان کرمانى پيشوايان شيخيه هستند كه نویسنده در ادامه، تأليفات آنها را ذكر كرده است.<ref>همان، ص41 - 43</ref>در آخر نيز اصول اعتقادات شيخ احمد كسائى را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص49 - 65</ref> | ||
#بخش دوم كتاب به تاريخ و فلسفهى آئين بابيه اختصاص دارد. آئينهاى «بابىگرى» و «بهائىگرى» كه در اين كتاب از تاريخ و فلسفهى آنها تحقيق مىكنيم، در درجه اول از بعضى روايات شيعه و در درجه دوم از عقايد كلامى مذهب «شيخيه» سرچشمه گرفتهاند كه اكنون بهطور غير رسمى به تحولات تاريخى خود ادامه مىدهند.<ref>همان، ص68</ref> | #بخش دوم كتاب به تاريخ و فلسفهى آئين بابيه اختصاص دارد. آئينهاى «بابىگرى» و «بهائىگرى» كه در اين كتاب از تاريخ و فلسفهى آنها تحقيق مىكنيم، در درجه اول از بعضى روايات شيعه و در درجه دوم از عقايد كلامى مذهب «شيخيه» سرچشمه گرفتهاند كه اكنون بهطور غير رسمى به تحولات تاريخى خود ادامه مىدهند.<ref>همان، ص68</ref> | ||
#:بررسى عوامل فكرى و عقيدتى قيام سيد باب، عوامل اجتماعى قيام سيد باب، عقيده سيد باب در مسئله امامت، از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش از كتاب است. چنانكه در مقدمه چاپ ششم اشارت شد، قيام باب و شورشهاى بابيان در شهرهاى ایران بر دولت قاجارى تنها معلول علل و عوامل فكرى و عقيدتى نبود، بلكه زمينههاى اجتماعى، اقتصادى و سياسى قيام باب و پديد آمدن آئين او و شورش بابيان در بعضى شهرهاى ایران، بيشتر معلول و نتيجهى وجود اختلاف طبقاتى و نابسامانى اوضاع اقتصادى و اجتماعى بوده است.<ref>همان، ص83</ref> | #:بررسى عوامل فكرى و عقيدتى قيام سيد باب، عوامل اجتماعى قيام سيد باب، عقيده سيد باب در مسئله امامت، از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش از كتاب است. چنانكه در مقدمه چاپ ششم اشارت شد، قيام باب و شورشهاى بابيان در شهرهاى ایران بر دولت قاجارى تنها معلول علل و عوامل فكرى و عقيدتى نبود، بلكه زمينههاى اجتماعى، اقتصادى و سياسى قيام باب و پديد آمدن آئين او و شورش بابيان در بعضى شهرهاى ایران، بيشتر معلول و نتيجهى وجود اختلاف طبقاتى و نابسامانى اوضاع اقتصادى و اجتماعى بوده است.<ref>همان، ص83</ref> | ||
#: | #:نویسنده در انتهاى اين باب به بعضى از مهمترين و جالبترين احكام و حدود آئين باب اشارت و عين گفتار و نوشتار باب را از كتابهايش، بهويژه كتاب «بيان»، نقل كرده است.<ref>همان، ص147</ref>سيد باب، مهمترين احكامى را كه در آئين خود آورده، مربوط به ارث است، كه همه مواد آن با مواد ارث دين اسلام، مغاير و مخالف است. بهاءاللّه هم آنها را در آئينش وارد كرده است.<ref>همان، ص147</ref>از جمله بخشهاى قابل توجه در اين بخش از كتاب، مطالبى است كه نویسنده از كتاب «بيان» نقل كرده و به اغلاط عربى آن اشاره كرده است.<ref>همان، ص149</ref> | ||
# | #نویسنده در بخش سوم به تاريخ و فلسفهى آئين بهاء (بهائىگرى) پرداخته است. نویسنده در اين بخش، از آئين بهائىگرى كه از آئين بابىگرى زاده شده و در حقيقت، از نظر تحول و تكامل، صورت مترقى و متكامل بابىگرى مىباشد، گفتگو كرده است. وى عوامل و علل پيدايش آئين بهاء و سر موفقيت بهاءاللّه را در دينآورى خود به دو دسته عوامل سياستهاى استعمارى خارجى و مقدمات و عوامل عقيدتى و مذهبى آئين باب تقسيم كرده است.<ref>همان، ص165</ref> | ||
# | #نویسنده در بخش آخر كتاب به بعضى افكار و خصوصيات مكتب اجتماعى - مذهبى كسروى، تحت عنوان «كسروىگرائى» كه طرفداران او آن را «پاكدينى» مىنامند، اشاره كرده است. وى پس از اشارهاى كوتاه به زندگى [[کسروی، احمد|احمد كسروى]]، تأليفات و افكار او را مورد بررسى قرار داده است. وى متذكر مىشود كه اگرچه بهطور صريح ديده نمىشود كه كسروى ادعاى پيامبرى كرده باشد، اما از مجموع سخنان و مقالات او، بهطور تلويحى، چنين استنباط مىشود كه او داعيه رهبرى دينى داشته و گويا دينآور جديدى بوده است؛ ازاينرو، مكتب خود را يك شيوه دينى به نام «پاكدينى» خوانده و آن مكتب دينى - اجتماعى خود را جايگزين اديان و مذاهب سابق مىشمرده است.<ref>همان، ص267</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
پيش از مقدمه چاپ ششم كتاب، متن نامه دستور ساواک براى توقيف چاپ اول كتاب آمده است.<ref>متن كتاب، ص11</ref>فهرست منابع و مطالب در انتهاى كتاب آمده است. | پيش از مقدمه چاپ ششم كتاب، متن نامه دستور ساواک براى توقيف چاپ اول كتاب آمده است.<ref>متن كتاب، ص11</ref>فهرست منابع و مطالب در انتهاى كتاب آمده است. نویسنده، برخى اصطلاحات اصولى و فقهى كتاب را به منابع اصلى شيعى ارجاع داده است؛ بهعنوان مثال اصل تخيير و اصول عقليه را به «[[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]]» [[آخوند خراسانى]] ارجاع داده است.<ref>همان، ص22</ref>آدرس مطالب و برخى توضيحات و ارجاعات در پاورقى كتاب ذكر شده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش