علمالهدی، علی بن حسین: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای') |
جز (جایگزینی متن - 'فعاليتهاى' به 'فعالیتهای') |
||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
نكته ديگر اينكه تعداد زيادى از كتابهاى او، درباره مسائل آن روز جامعه و بعضى از آنها، در پاسخ به سوالات افراد در شهرهاى مختلف آن ايام بوده است؛ همانند كتاب مسائل ناصريه، مسائل طرابلسيه، مسائل موصليه و... كه نشان دهنده اين است كه آن بزرگوار با همه اشتغالات علمى و تربيت شاگردان، با مردم جامعه خود نيز ارتباط تنگاتنگ داشته و عالمى مردمى بوده است كه به مسائل و مشكلات فكرى و اعتقادى آنان اهميت مىداد و به آنها رسيدگى مىكرده است. | نكته ديگر اينكه تعداد زيادى از كتابهاى او، درباره مسائل آن روز جامعه و بعضى از آنها، در پاسخ به سوالات افراد در شهرهاى مختلف آن ايام بوده است؛ همانند كتاب مسائل ناصريه، مسائل طرابلسيه، مسائل موصليه و... كه نشان دهنده اين است كه آن بزرگوار با همه اشتغالات علمى و تربيت شاگردان، با مردم جامعه خود نيز ارتباط تنگاتنگ داشته و عالمى مردمى بوده است كه به مسائل و مشكلات فكرى و اعتقادى آنان اهميت مىداد و به آنها رسيدگى مىكرده است. | ||
ايشان علاوه بر | ايشان علاوه بر فعالیتهای علمى و فرهنگى و مسئوليتهاى اجتماعى و رهبرى جامعه اسلامى، پس از وفات برادرش [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در سال 406ق، مسئوليت نقابت و امارت حج و نظارت بر ديوان مظالم، را به عهده گرفت. | ||
از زمان خلفاى بنى اميه تا زمان معتضد عباسى، فرزندان على بن ابيطالب عليهالسلام هميشه تحت تعقيب و مراقبت خلفا و ماءموران بودند. چون با حكام ستمگر مبارزه میكردند. از اين رو آنان اغلب در شهرهاى مختلف متوارى بودند و معمولا در جنگ و گريزها به شهادت مى رسيدند. وجود امامزادگان متعدد در نقاط مختلف و دور افتاده حاكى از همين مبارزات است. هنگامى كه حكومت و خلافت در سال 279 ق. به معتضد عباسى واگذار شد موضوع احترام به علويان و تعيين سرپرست مطرح شد و در هر شهرى يكى از بزرگان سادات يا علماى علوى نقابت يعنى سرپرستى سادات آن شهر يا منطقه را به عهده گرفت. | از زمان خلفاى بنى اميه تا زمان معتضد عباسى، فرزندان على بن ابيطالب عليهالسلام هميشه تحت تعقيب و مراقبت خلفا و ماءموران بودند. چون با حكام ستمگر مبارزه میكردند. از اين رو آنان اغلب در شهرهاى مختلف متوارى بودند و معمولا در جنگ و گريزها به شهادت مى رسيدند. وجود امامزادگان متعدد در نقاط مختلف و دور افتاده حاكى از همين مبارزات است. هنگامى كه حكومت و خلافت در سال 279 ق. به معتضد عباسى واگذار شد موضوع احترام به علويان و تعيين سرپرست مطرح شد و در هر شهرى يكى از بزرگان سادات يا علماى علوى نقابت يعنى سرپرستى سادات آن شهر يا منطقه را به عهده گرفت. |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۰۵
نام | علمالهدی، علی بن الحسین |
---|---|
نام های دیگر | ثمانینی
ذوالثمانین ذوالمجدین سید مرتضی شریف المرتضی علمالهدی، ابوالقاسم علمالهدی، علی بن الحسین مرتضی، علی بن حسین شریف مرتضی Sharif al-Murtaza |
نام پدر | حسین بن موسى علوى |
متولد | 345 ش یا 966 م |
محل تولد | بغداد - عراق |
رحلت | 423 ش یا 436 ق یا 1044 م |
اساتید | |
برخی آثار | الآیات الناسخه و المنسوخه |
کد مؤلف | AUTHORCODE10157AUTHORCODE |
ابوالقاسم على بن حسين بن موسى (۳۵۵-۴۳۶ق)، ملقب به سيد مرتضى، شريف مرتضى، علم الهدى، ذو الثمانين، ذو المجدين، فقیه، متكلم، ادیب برجسته در قرن پنجم هجری، برادر سید رضی، نقیب طالبیان، امیر الحاج و نیز عهدهدار دیوان مظالم، از جمله آثار ارزشمند وی میتوان به كتاب الانتصار در فقه اشاره کرد.
ولادت
او فرزند ابواحمد حسين، فرزند موسى بن محمد بن موسى بن ابراهيم فرزند امام موسى بن جعفر(ع)، در ماه رجب سال 355ق، در شهر بغداد، ديده به جهان گشود.
پدرش به «طاهر اوحد ذوالمناقب» معروف بود كه منصب نقابت و رسيدگى به كار و زندگى سادات دودمان ابوطالب و مسئوليت نظارت بر ديوان مظالم و سرپرستى زائران خانه خدا را كه از منصبهاى مهم آن روز بود، به عهده داشت.
مادرش نيز بانويى بزرگوار و دانشمند بود كه شيخ مفيد، كتاب «احكام النساء» را به خاطر او تألیف و تدوين كرده است.
معروف است شيخ مفيد شبى در خواب ديد حضرت زهرا(س) دست حسنين(ع) را گرفته، آنها را به نزد او آورد و پس از سلام گفت: «جناب استاد! اين دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احكام دين بياموز».
فرداى آن روز، بانويى باوقار، در حالى كه دست دو فرزندش را گرفته بود، وارد مسجد شد و خطاب به استاد گفت: جناب شيخ ! اين دو، پسران من هستند، آنان را خدمت شما آوردم تا علم فقه بياموزند». شيخ مفيد نيز خواب شب گذشته خود را كه تعبير شده بود، براى آنان نقل كرد و با كمال اشتياق، تعليم و تربيت آن دو برادر را به عهده گرفت و در پيشبرد آنان به درجات علمى و عملى، همت گماشت و آنچنان درهاى علوم و معارف اسلامى را به روى آنان گشود كه هر دو از نوابغ روزگار و عالمان نامدار به شمار آمدند.
استادان
- شيخ مفيد (متوفى 413ق).
- ابومحمد هارون فرزند موسى تلعكبرى (متوفى380ق).
- شيخ محمد صدوق (متوفى 381ق).
- حسين بن على بابويه برادر شيخ صدوق.
- احمد بن على بن سعيدكوفى.
- محمد بن عمران كاتب مرزبانى.
- ابويحيى ابن نباته.
- ابوالحسن على بن محمد كاتب.
- ابوالقاسم عبدالله بن عثمان بن يحيى.
- احمد بن سهل ديباجى.
شاگردان
- شيخ طوسى.
- ابويعلى سلار ديلمى.
- ابوالصلاح حلبى.
- قاضى ابن براج طرابلسى.
- شريف ابويعلى محمد بن حسن بن حمزه جعفرى.
- ابوالصمصام مروزى.
- سيد نجيبالدين كراجكى.
- شيخ ابوالحسن سليمان صهرشى.
- جعفر بن محمد دوريستى.
- ثابت بن عبدالله نباتى.
- احمد خزاعى.
- شيخ مفيد ثانى(ابوعلی طوسی).
- ابوالمعالى احمد بن قدامه.
- ابوعبدالله محمد فرزند على صلواتى.
- ابوزيد فرزند كيابكى حسينى و...
ویژگیها
حوزه درس ايشان ويژگىهايى داشت كه به سختى مىتوان نمونه آن را در درس ديگر عالمان يافت. از ويژگى مجلس درس او اين بود كه همه گونه افراد با هر عقيدهاى مى توانستند در محضرش حضور يابفته و از علوم مختلفى كه تدريس مىكرد، استفاده نمايند.
ويژگى ديگر درس او اين بود كه بزرگان بسيارى در آن شركت مىكردند، حتى گاهى استادش، شيخ مفيد نيز در درس او حضور مىيافت.
در زمان ايشان، شهر بغداد در مدتى كوتاه، شاهد گسترش علم و ادب بود. در آن روزگار شيفتگان دانش و معرفت از دورترين نقاط جهان به آنجا مىآمدند تا از محضر استادانى چون سيد مرتضى توشه برگيرند و در ظاهر، فقر و تنگدستى افراد- بويژه در سالهايى كه قحطى- دانشپژوهان را در تنگنا و سختى قرار داد. از اين، وى بر آن شد تا بخشى از خانه خود را به اهل علم اختصاص دهد تا شاگردان و دانشپژوهان، با استفاده از آن و كتابخانهاش، به تحقيق، مطالعه، مذاكرات علمى و تألیف بپردازند؛ كه آن مركز بعدها «دارالعلم» ناميده شد.
كار ارزشمند ديگر ايشان، اين بود كه يكى از روستاهاى متعلق به خود را براى تامين كاغذ دانشمندان و فقها، وقف نمود و مخارج زندگى شاگردان را نيز از درآمد املاكش مىپرداخت.
خداوند متعال به ايشان ذوق و استعدادى سرشار داده بود و او نيز از اين نعمت بزرگ الهى، به خوبى بهرهبردارى كرد و در نتيجه تلاش و كوشش، در مدتى نه چندان طولانى، هنرمندى صاحب قلم، شاعرى متعهد، مجتهدى عارف، محققى توانا، اسلامشناسى ورزيده و خدمتگزارى لايق و دلسوز براى اسلام و مسلمانان گرديد.
او علاوه بر داشتن مسوليتهاى مهم اجتماعى و تربيت شاگردان، تأليفات مهمى در زمينه فقه و اصول، تفسير، علوم قرآن، كلام، حديث و ادبيات به جامعه عرضه كرد كه تعدادى از آنها در ايران و كشورهاى عربى چاپ و منتشر شده است.
مرحوم علامه امينى در الغدير، نام 86 اثر او را بيان كرده و مرحوم سيد محسن امين نيز نام 89 كتاب وى را برشمرده و آنها را ستوده است.
آثار
عمده آثار وى، در باب فقه و اصول بوده كه برخى از آنها عبارتند از:
- الانتصار
- جمل العلم و العمل
- الذريعه فى اصول الشريعه (در اصول فقه)
- المحكم و المتشابه
- المختصر
- ما تفردت به الاماميه من المسائل الفقهيه
- المصباح
- الناصريات
- جواب الملاحده فى قدم العالم
- درر الفوائد و...
- يكى از كتابهاى وى، ديوان معروف او با بيست هزار بيت است. او علاوه بر مقام علمى و اجتهاد، داراى ذوق شعر و ادب بود و در زمان ايشان غير از برادرش سيد رضى، شاعرى همانندش نبود.
- كتاب ديگر او «امالى» است كه در موضوع فقه، تفسير، حديث، شعر و فنون ادب مىباشد.
نكته مهمى كه در تأليفات وى وجود دارد، اين است كه در هر زمينه كه وارد تحقيق شده، سنگ تمام را گذاشته و آنچه در آن قابل بحث و تحقيق بوده، بيان كرده است.
نكته ديگر اينكه تعداد زيادى از كتابهاى او، درباره مسائل آن روز جامعه و بعضى از آنها، در پاسخ به سوالات افراد در شهرهاى مختلف آن ايام بوده است؛ همانند كتاب مسائل ناصريه، مسائل طرابلسيه، مسائل موصليه و... كه نشان دهنده اين است كه آن بزرگوار با همه اشتغالات علمى و تربيت شاگردان، با مردم جامعه خود نيز ارتباط تنگاتنگ داشته و عالمى مردمى بوده است كه به مسائل و مشكلات فكرى و اعتقادى آنان اهميت مىداد و به آنها رسيدگى مىكرده است.
ايشان علاوه بر فعالیتهای علمى و فرهنگى و مسئوليتهاى اجتماعى و رهبرى جامعه اسلامى، پس از وفات برادرش سيد رضى در سال 406ق، مسئوليت نقابت و امارت حج و نظارت بر ديوان مظالم، را به عهده گرفت.
از زمان خلفاى بنى اميه تا زمان معتضد عباسى، فرزندان على بن ابيطالب عليهالسلام هميشه تحت تعقيب و مراقبت خلفا و ماءموران بودند. چون با حكام ستمگر مبارزه میكردند. از اين رو آنان اغلب در شهرهاى مختلف متوارى بودند و معمولا در جنگ و گريزها به شهادت مى رسيدند. وجود امامزادگان متعدد در نقاط مختلف و دور افتاده حاكى از همين مبارزات است. هنگامى كه حكومت و خلافت در سال 279 ق. به معتضد عباسى واگذار شد موضوع احترام به علويان و تعيين سرپرست مطرح شد و در هر شهرى يكى از بزرگان سادات يا علماى علوى نقابت يعنى سرپرستى سادات آن شهر يا منطقه را به عهده گرفت.
نظارت بر نسب و دفاع از حقوق و حفظ شرافت علويان و قضاوت و سرپرستى اموال و دارایى يتيمان و نيز امارت حج و نظارت بر ديوان، مسئوليتهاى مهمى بودند كه در سال 406ق، پس از وفات سيد رضى، به سيد مرتضى واگذار شد و تا آخر عمر، آنها را به عهده داشت و به خوبى از انجام امور مربوط به آنها برآمد.
وفات
اين عالم فرزانه، سرانجام پس از عمرى پربار و انجام كارهايى بزرگ و ارزنده، در حدود هشتاد سالگى، در روز يكشنبه 25 ربيعالاول 436ق، در شهر بغداد، به جوار حق شتافت و به دست «ابوالحسين نجاشى» و با كمك «محمد بن حسين جعفرى» و «سلار بن عبدالعزيز» و ديگر شاگردانش، غسل داده شد و سپس فرزندش سيد محمد بر او نماز خواند و در خانهاش، واقع در محله كرخ، به خاک سپرده شد.
پس از مدتى پيكر مطهر او به كربلا منتقل شد و در جوار سيد الشهدا(ع)، در كنار قبر برادرش سيد رضى، در مقبره ابراهيم حجاب (نياى بزرگشان) دفن گرديد.
امروزه در کاظمین بارگاهی منسوب به سید مرتضی وجود دارد ولی در کربلا نام و نشانی از قبری منسوب به وی مشاهده نمیشود.
منابع مقاله
- پايگاه اطلاعرسانى حوزه نت، «فهرست الفبايى علما»، نوشته: محمود شريفى، چهارشنبه 27 مهرماه 1390ش.
- ویکی شیعه
وابستهها
شرح جمل العلم و العمل (ابن براج)
جواهر الفقه و تليه رسالتان (العقائد الجعفرية و خمسون مسألة اعتقاديه)
دفاع از تشیع (ترجمه الفصول المختاره)
الآیات الناسخة و المنسوخة من روایة أبی عبدالله محمد بن ابراهیم النعمانی
الحکايات في مخالفات المعتزلة من العدلية و الفرق بینهم و بین الشیعة الإمامیة
الموضح عن جهة إعجاز القرآن و هو الکتاب المعروف بـ «الصرفة»
الفصول المختارة من العیون و المحاسن
امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام
تفسیر القرآن الکریم للشریف المرتضی
تزویج علي علیهالسلام بنته من عمر
تنزيه الانبياء و الائمه عليهمالسلام
الفصول المختارة من العيون و المحاسن