اردبیل در گذرگاه تاریخ: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی') |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخي' به 'تاریخی') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''اردبيل در گذرگاه تاريخ'''، تأْليف علياصغر بابا صفري(متوفي 1382ش) نویسنده و مورخ اردبيلي است. به گفته خود نویسنده سالها در اين فكر بوده است كه مطالب پراكنده سفرنامهها و كتب | '''اردبيل در گذرگاه تاريخ'''، تأْليف علياصغر بابا صفري(متوفي 1382ش) نویسنده و مورخ اردبيلي است. به گفته خود نویسنده سالها در اين فكر بوده است كه مطالب پراكنده سفرنامهها و كتب تاریخی درباره اردبيل را گردآوري كند كه سرانجام در کتاب حاضر در سه مجلد آن را ارائه نموده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد يك نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مىكردند. نخستين سكههايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود». | در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد يك نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مىكردند. نخستين سكههايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود». | ||
2- با گفتاري در رابطه با بررسی | 2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | ||
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در يك كيلومترى غرب آن قرار دارد». | بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در يك كيلومترى غرب آن قرار دارد». |
نسخهٔ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۲
اردبیل در گذرگاه تاریخ | |
---|---|
پدیدآوران | صفری، بابا (نویسنده) |
ناشر | دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اردبیل |
مکان نشر | اردبیل - ایران |
سال نشر | 1370 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | اردبیل - اوضاع اجتماعی اردبیل - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | DSR 2073 /ر34 ص7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اردبيل در گذرگاه تاريخ، تأْليف علياصغر بابا صفري(متوفي 1382ش) نویسنده و مورخ اردبيلي است. به گفته خود نویسنده سالها در اين فكر بوده است كه مطالب پراكنده سفرنامهها و كتب تاریخی درباره اردبيل را گردآوري كند كه سرانجام در کتاب حاضر در سه مجلد آن را ارائه نموده است.
ساختار
جلد اول کتاب؛ مشتمل بر پنج گفتار است كه هر گفتار نيز به طور معمول مشتمل بر فصول و بخشهاي متعددي است. از گفتار ششم تا دهم در جلد دوم و از گفتار يازدهم تا پانزدهم نيز در جلد سوم آمده است.
گزارش محتوا
مطالب مجلدات کتاب به ترتيب عبارت است از:
1- جغرافياي اردبيل و تاريخچه آن تا زمان مشروطيت مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشهايي از اين جلد مىخوانيم:
«اردبيل یکی از شهراي كهن ايران است، به طورى كه بسياري از مورخان اسلامی بناي شهر اردبيل را به فيروز ساساني (453-459م) نسبت دادهاند و از اينرو نام آن را باذن پيروز، پيروزآباد يا فيروزگرد آوردهاند؛ اما آنچه از منابع و اسناد برمىآيد بناي اردبيل خيلي قديمىتر از زمان فيروز بوده و حتي سابقه آن را به دوره اشكاني هم رساندهاند.
در زمان خلافت حضرت علي(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم اين سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و اين مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههاي عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمين بدست آوردند و گروهي از ايشان زمينهاي ايرانيان را خريدند و عدهاي از زارعين نيز برای حفظ خود زمينها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند.
در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد يك نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مىكردند. نخستين سكههايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود».
2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است.
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در يك كيلومترى غرب آن قرار دارد».
گزارشهایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهاي آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوانهاي زيادي از انسانهاي فوت كرده به چشم ميخورد».
مراسمات مذهبی و عزادارىها از بخشهاي خواندنی اين جلد مىباشد. در بخشي از فصل دوم چنين ميخوانيم: «اصولاً عزاداري در اردبيل در تمام طول سال برگزار میشود. معمولاً صبحهاي جمعه يا عصر جمعه به هياتهايي كه هر هفته در منزل يكىشان جمع ميشوند و نوحهخواني ميكنند و سينهزني. هر هياتي پرچمها و علائم خاصی دارد. اين عزاداريها با مناسبتهاي روز هم تناسب دارد و بسته به حال و هواي آن زمان ادعيهها و نوحهها خوانده ميشوند.
طشتگذاري، سنتي كهن است، شايد تمثيلي از رفع تشنگي عزاداران حسين(ع) در مقابل تشنگي او. سه روز مانده به محرم طشتگذاري شروع میشود. روز اول دو محلهي بزرگتر؛ يعني تابار و اونچي ميدان طشتگذاري ميكنند. و روز دوم و سوم به ترتيب كوچكترها.طشتهاي استفاده شده معمولاً بسيار قديمي و از جنس مس يا برنج و بعضيهايشان بسيار بزرگ هستند. طشتها را از چند روز قبل در محلي آماده ميكنند و ريشسفيدان محل طشتها را به دوش ميگيرند و علما و سالخوردگان و بزرگان در جلو و مردم در پشت سر سينهزنان يا زنجيرزنان به سمت مسجد حركت ميكنند...
اين طشتهاي آب در نظر مردم، جلوهي مظلوميت و معصوميت حضرت امام حسين(ع) بوده و برخی بر اين عقيدهاند كه اين طشتها شفا دهندهاند و گاهي دخل ميبندند و دعا ميكنند و شمعي روشن ميكنند. از گذشته نيز حكايات زيادي از شفا يافتگان اين زمانها در بين مردم رواج دارد».
از ديگر آداب و رسومي كه به آن پرداخته شده، مراسمات ویژه نوروز است. مؤلف در اين رابطه چنين آورده است: «با نزدیک شدن نوروز اغلب خانوادههاي اردبيلي ظروف مسين خود را برای سفيد كردن به مسگران مىدادند و به ميمنت عيد چند كوزه آب خريداري مىكردند كه اين دو از رسوم قبل از عيد در منطقه محسوب مىشدند».
به نوشته وی: «در آستانه عيد اسباب بازىهاي ویژه اين ايام به بازار مىآمد و در آن زمان كه صنعت پلاستيك سازي وجود نداشت كودكان از اسباب بازىهاي سفالي به نام توتك و دولكه استفاده مىكردند.
یکی از آيينها و ايام به خصوص قبل از آغاز عيد نوروز در استان اردبيل مراسم شب چهارشنبه آخر سال مىباشد كه نشانههايي از آداب و رسوم ویژهي آن هنوز نيز تا حدودي در بين ساكنان منطقه مرسوم است.
به گفتهي سالخوردگان اردبيلي روز چهارشنبهي پایان سال از زمانهاي قديم در منطقه به گل چهارشنبه موسوم است، زيرا همه خانهها در اين روز مثل گل پاكيزه شده و بر خلاف چهارشنبهي قبل از آن كه به كول چهارشنبه؛ يعني چهارشنبهي خاک ستر معروف است، زيبا و شادي آفرين مىشود.
از رسوم زيبايي كه سالها قبل در عصر چهارشنبه آخر سال دراين استان رواج داشت، بردن هدايايي از سوی خانوادهها طي مراسم خاصی به خانه دختران شوهر رفته بود.
پسران جوان در اين شب كمربندهاي پارچهاي يا دستمال خود را از دريچه روشنايي اطاق همسايه و يا اقوام خود آویزان مىكردند و صاحب خانه بدون آن كه در صدد شناسايي آنان برآيد، هدايايي را به پارچه ميبست.
در شب عيد اغلب خانوادههاي ساكن در منطقه غذاهاي مخصوصي متشكل از ماهي دودي، گوشت قيمه، مرغ و كوكو به همراه برنج كه مىتوان گفت، بهترين شام آنان در طول سال مىباشد را تدارك مىبينند.
هنگام تحویل حتي اگر نيمههاي شب هم باشد، بسياري از افراد خانواده بيدار مانده و بر سر سفره هفت سين كه با قرآن مجيد و شمعهاي الوان آراسته شده است، به انتظار مىنشينند. سفره هفت سين هنوز نيز در برخی از خانههاي منطقه برای پذيرايي از ميهمانان تا سيزدهم عيد نوروز پهن باقي مىماند.
قبل از تحویل سال اغلب افراد وضو گرفته و برای لحظاتي سكوت همه جا را فرا مىگيرد و فقط صوت مناجات به گوش مىرسد.
جمع كثيري از مردم اردبيل بر اساس يك سنت ديرينه مذهبی در آخرين و اولين پنجشنبه سال بر سر مزار درگذشتگان خویش حضور مىيابند.
برخی از اين آداب و رسوم پسنديده با وجود تغيير و تحولات فرهنگي فراوان هنوز نيز در ميان مردم منطقه رايج هستند».
3- در اولين گفتار تاريخ اردبيل از شهريور 1320 تا انقلاب اسلامی ذكر شده است. مباحثي؛ مانند اقتصاد، بازرگاني، پزشكي و نقدهاي خوانندگان پيرامون مجلدات پيشين کتاب از ديگر مطالب اين مجلد است. چگونگی شكلگيري فرقه دموكرات و ترورها و اقدامات اين فرقه برضد امنيت مردم از بخشهاي مورد توجه اين جلد است. در بخش فرهنگ و معارف به تعليم و تربيت قديم و جديد و چگونگی شكلگيري مدارس جديد و نيز نهادهاي فرهنگي، هنري پرداخته شده است. اردبيل علما و دانشمندان بزرگی را در دامان خود پرورش داده كه اسامي آنها نيز به ترتيب حروف الفبا آمده است. در بخشي از اين مجلد مىخوانيم:
«ختم قرآن، يعني به پایان رساندن تحصيل قرائت قرآن، تشريفاتي داشت، بدين معني وقتي نوآموز به آخرين سوره مىرسيد، برای خانوادهاش افتخاري از حيث تحصيل وی فراهم مىگشت. پد ر و مادر و كسان طفل؛ از اين كه فرزند آنها موفق به فراگرفتن تمام قرآن شده است، احساس مسرت مىكردند و معمولا به شكرانه آن مهمانىهايي ترتيب مىدادند».
وضعيت
در ابتداي هر مجلد فهرست مطالب و در انتهای آن فهرست اشخاص و طوايف، امكنه، كتب و مجلات آمده است. فهرست عكسهاي جلد اول در فهرست مطالب آمده است. در برخی صفحات نيز پاورقىهايي ديده مىشود.
منابع
مقدمه و متن کتاب.