۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آنها توضيحاتى ارائه نموده است. | مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آنها توضيحاتى ارائه نموده است. | ||
در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه | در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه برای پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است. | ||
وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در اين معنا، يكى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد. | وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در اين معنا، يكى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | ||
نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت اين امر نمىداند. و بيان مىكند كه | نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت اين امر نمىداند. و بيان مىكند كه برای شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد. | ||
برای روشن شدن اين مطلب، مباحث ديگرى پيرامون مفهوم تقرب به خدا، مراتب قرب به خدا، بندگى خدا، مراتب بندگى و انگيزههاى عبادت توضيح داده شده است. | |||
فصل سوم، پيرامون انس با خداست. يكى از مطالب اين فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. نویسنده معتقد است ذكر گاهى در برابر غفلت و گاهى در برابر نسيان به كار مىرود؛ غفلت، به معناى توجه نداشتن به علم و نسيان، به معناى زائل شدن معنى از ذهن است. | فصل سوم، پيرامون انس با خداست. يكى از مطالب اين فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. نویسنده معتقد است ذكر گاهى در برابر غفلت و گاهى در برابر نسيان به كار مىرود؛ غفلت، به معناى توجه نداشتن به علم و نسيان، به معناى زائل شدن معنى از ذهن است. | ||
به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و | به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و برای اين حضور، مراتبى وجود دارد ولذا خداوند در قرآن مىفرمايد: '''«فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا»'''. | ||
در اين فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است. | در اين فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم اين فصل، عبارت است از: | مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم اين فصل، عبارت است از: | ||
موانع خودشناسى؛ روش عملى | موانع خودشناسى؛ روش عملى برای خویشتنشناسى اخلاقى؛ انواع صفات و استعدادها؛ روش مبارزه با صفات منفى. | ||
آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را | آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را برای انسان ذكر كرده است. همچنين در اين بخش، پيرامون توبه و حقيقت و شرايط آن، مباحثى ذكر شده است. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |
ویرایش