۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[سادات، محمد علی]] ( | [[سادات، محمد علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 247/8 /س2الف3 | | کد کنگره =BP 247/8 /س2الف3 | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اخلاق اسلامی | اخلاق اسلامی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
سازمان مطالعه و | سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انسانی | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1373 ش | | سال نشر = 1373 ش | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''اخلاق اسلامى''' تأليف [[سادات، محمد علی|محمد على سادات]]، کتابى در موضوع اخلاق مىباشد كه به زبان فارسى نوشته شده است. | '''اخلاق اسلامى''' تأليف [[سادات، محمد علی|محمد على سادات]]، کتابى در موضوع اخلاق مىباشد كه به زبان فارسى نوشته شده است. | ||
هدف از | هدف از تدوین کتاب، سازندگى اخلاقى و معنوى دانشجویان مىباشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه | کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در هفت فصل تنظيم شده است. نویسنده در ارائه مطالب، از آيات، روايات، اشعار و حكايات استفاده نموده است. وى آيات و روايات را كامل ذكر كرده، ترجمه نموده و شرح و توضيح داده است. | ||
کتاب، با استفاده از آثار مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]]، [[مطهری، مرتضی|شهيد مرتضى مطهرى]] و ساير علماى اخلاق تأليف شده است. | کتاب، با استفاده از آثار مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]]، [[مطهری، مرتضی|شهيد مرتضى مطهرى]] و ساير علماى اخلاق تأليف شده است. | ||
نویسنده سعى كرده است تا به جاى دادن اطلاعات اخلاقى، نوعى بينش اخلاقى ارائه شود. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آنها توضيحاتى ارائه نموده است. | مؤلف، فصل اول را به بيان كليات اختصاص داده و ضمن تعريف مفاهيم كلى، پيرامون آنها توضيحاتى ارائه نموده است. | ||
در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. | در ابتدا، مفهوم تربيت بررسى شده است. نویسنده تربيت را فراهم آوردن زمينه براى پرورش استعدادهاى درونى هر موجود و به ظهور و فعليت رسانيدن امكانات بالقوه موجود در درون او رادانسته است. | ||
وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در اين معنا، يكى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد. | وى ضمن شرح رابطه بين اخلاق و تربيت، اخلاق را مجموعه ملكات نفسانى و صفات و خصائص روحى دانسته و معتقد است كه اخلاق در اين معنا، يكى از ثمرات تربيت و بلكه مهمترين ثمره آن مىباشد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع اين فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است. | فصل دوم پيرامون كمال انسان است. مؤلف، در شروع اين فصل، كمال حقيقى و كمال نهايى انسان را بيان نموده است. | ||
به باور | به باور نویسنده، كمال انسان، يك امر واقعى و يك صفت وجودى است كه انسان در صورت طى مراحل لازم، در واقع و در حقيقت، واجد آن صفت و مرتبه مىشود. | ||
به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | به نظر وى در ضمينه شناخت كمال نهايى انسان از كمالات غير نهايى او، ترديدى نيست كه كمال نهايى انسان، مربوط به روح او بوده و جنبه جسمانى ندارد؛ بنابراین كمال نهايى انسان، مقولهاى نيست كه بتوان از راه تجربه آن را شناخت. | ||
نویسنده عقل را به تنهايى و بدون كمك وحى، قادر به شناخت اين امر نمىداند. و بيان مىكند كه براى شناخت كمال حقيقى و نهايى انسان، بايد گوش به نداى وحى داد و با خالق هستى مرتبط شد. | |||
براى روشن شدن اين مطلب، مباحث ديگرى پيرامون مفهوم تقرب به خدا، مراتب قرب به خدا، بندگى خدا، مراتب بندگى و انگيزههاى عبادت توضيح داده شده است. | براى روشن شدن اين مطلب، مباحث ديگرى پيرامون مفهوم تقرب به خدا، مراتب قرب به خدا، بندگى خدا، مراتب بندگى و انگيزههاى عبادت توضيح داده شده است. | ||
فصل سوم، پيرامون انس با خداست. يكى از مطالب اين فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. | فصل سوم، پيرامون انس با خداست. يكى از مطالب اين فصل، در مورد «مفهوم ذكر» مىباشد. نویسنده معتقد است ذكر گاهى در برابر غفلت و گاهى در برابر نسيان به كار مىرود؛ غفلت، به معناى توجه نداشتن به علم و نسيان، به معناى زائل شدن معنى از ذهن است. | ||
به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و براى اين حضور، مراتبى وجود دارد ولذا خداوند در قرآن مىفرمايد: '''«فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا»'''. | به اعتقاد وى، ذكر، عبارت است از حضور معنى در نفس و براى اين حضور، مراتبى وجود دارد ولذا خداوند در قرآن مىفرمايد: '''«فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا»'''. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در اين فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است. | در اين فصل، همچنين پيرامون تفكر و تذكر، موانع ذكر و آثار ياد خدا، مطالبى بيان شده است. | ||
عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه اين فصل، به اين نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه يكى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. | عنوان فصل چهارم «اسارت در خود» است. در مقدمه اين فصل، به اين نكته اشاره شده كه انسان، به اعتبارى داراى دو گونه «خود» است كه يكى خود حقيقى و ملكوتى اوست و ديگر «خود» پندارى و خيالى كه از آن، تعبير به ناخود شده است. نویسنده در اين زمينه، احاديثى را نقل كرده است. | ||
فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون اين مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است. | فصل پنجم در مورد عواطف انسانى و محبت بوده و مؤلف ضمن بررسى ابعاد گوناگون اين مسأله، مصاديق مختلف آن و نتايج مثبت محبت را توضيح داده است. | ||
از جمله مباحث اين فصل، ارزش محبت در تعاليم اسلامى است. | از جمله مباحث اين فصل، ارزش محبت در تعاليم اسلامى است. نویسنده در مورد ايجاد الفت بين مومنين و پيدايش پيوند قلبى بر اساس مهر و محبت، احاديث فراوانى از اهلبيت(ع) ذكر نموده است. | ||
مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم اين فصل، عبارت است از: | مطالب و مباحث فصل ششم، شبيه به فصل چهارم است و عنوان آن «خودشناسى اسلامى» مىباشد. برخى از مطالب مهم اين فصل، عبارت است از: | ||
موانع خودشناسى؛ روش عملى براى | موانع خودشناسى؛ روش عملى براى خویشتنشناسى اخلاقى؛ انواع صفات و استعدادها؛ روش مبارزه با صفات منفى. | ||
آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را براى انسان ذكر كرده است. همچنين در اين بخش، پيرامون توبه و حقيقت و شرايط آن، مباحثى ذكر شده است. | آخرين فصل، پيرامون آثار معاصى و نقش توبه بوده و مؤلف، پس از بيان ابعاد مختلف گناه، آثار مخرب گناهان را براى انسان ذكر كرده است. همچنين در اين بخش، پيرامون توبه و حقيقت و شرايط آن، مباحثى ذكر شده است. |
ویرایش