۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی') |
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
اولين مطلبي كه بوعلی، در اين كتاب، به آن پرداخته است، حقيقت علم است كه به دنبال آن، علم واجب تعالي را تبيين كرده تا تفاوت علم واجب با علم موجودات ديگر، معين گردد. اين مطلب، آغازي شده برای بيان ديگر صفات واجب همچون اراده، عنايت، قدرت، حكمت و جود. | اولين مطلبي كه بوعلی، در اين كتاب، به آن پرداخته است، حقيقت علم است كه به دنبال آن، علم واجب تعالي را تبيين كرده تا تفاوت علم واجب با علم موجودات ديگر، معين گردد. اين مطلب، آغازي شده برای بيان ديگر صفات واجب همچون اراده، عنايت، قدرت، حكمت و جود. | ||
ذاتي بودن اراده واجب و غير ذاتي بودن اراده ما، به عنوان تفاوتي بين اراده ما و اراده واجب به شمار آمده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، ممكنات را به سه دسته تقسيم كرده است كه عبارتند از: ممكنات علي الاطلاق، عقول و موجودات بالاضافة. او عدم را نيز به دو صورت عدم بالطبع و عدمي كه | ذاتي بودن اراده واجب و غير ذاتي بودن اراده ما، به عنوان تفاوتي بين اراده ما و اراده واجب به شمار آمده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، ممكنات را به سه دسته تقسيم كرده است كه عبارتند از: ممكنات علي الاطلاق، عقول و موجودات بالاضافة. او عدم را نيز به دو صورت عدم بالطبع و عدمي كه دارای نوعي وجود است، تقسيم نموده است. | ||
قواي نظريه و قواي عمليه نيز از تقسيمات قواي نفس شمرده شدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در مورد واجبالوجود به خواص ديگري نيز اشاره كرده است كه ما فهرستوار به بيان برخى از آنها مىپردازيم: بطلان جسميت واجب، بساطت واجب، عدم علم به حقيقت واجب، عدم انقسام واجب و... | قواي نظريه و قواي عمليه نيز از تقسيمات قواي نفس شمرده شدهاند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در مورد واجبالوجود به خواص ديگري نيز اشاره كرده است كه ما فهرستوار به بيان برخى از آنها مىپردازيم: بطلان جسميت واجب، بساطت واجب، عدم علم به حقيقت واجب، عدم انقسام واجب و... | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در ادامه، درباره اسباب اجابت دعا، رابطه بين قدرت و اختيار واجب، انحصار كمالات انسان در علم و عمل و... سخن گفته است. | در ادامه، درباره اسباب اجابت دعا، رابطه بين قدرت و اختيار واجب، انحصار كمالات انسان در علم و عمل و... سخن گفته است. | ||
از مباحث ديگر كتاب در بخش فلسفي آن، صحبت از جسم است و اينكه هر جسمي ناگزير بايد | از مباحث ديگر كتاب در بخش فلسفي آن، صحبت از جسم است و اينكه هر جسمي ناگزير بايد دارای ابعاد ثلاثه باشد و تخلل و تكاثفي كه اجسام دارند، به دو صور ت ذاتي و عرضي مىباشد. | ||
درباره اينكه آيا جسم در هوا دچار تغيّر مىگردد يا نه، به كلامي از ذيمقراطيس اشاره شده كه وي قائل به عدم تغير اجسام در هوا مىباشد. | درباره اينكه آيا جسم در هوا دچار تغيّر مىگردد يا نه، به كلامي از ذيمقراطيس اشاره شده كه وي قائل به عدم تغير اجسام در هوا مىباشد. |
ویرایش