عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج»): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'مهدويت' به 'مهدویت') |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
#مقدمه و متن كتاب. | #مقدمه و متن كتاب. | ||
#پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليهالسلام) و | #پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليهالسلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج1 ص375. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۹
عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج») | |
---|---|
پدیدآوران | حکیمی، محمد (نويسنده) |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1374 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-424-038-3 |
موضوع | آخر الزمان
انسان (اسلام) محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدویت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 226/2 /ح8ع6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام، اثر فارسى آيتالله محمد حكيمى، اهداف، برنامهها، ويژگىهاى حكومت حضرت مهدى(عج) و چگونگى ظهور آن حضرت را بيان كرده است.
كتاب با انگيزه ارائه حقايق دين براى حفظ عقايد نسلها، در سال 1369ش نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در بيست بخش، ارائه شده است.
مؤلف با بهرهگيرى از آيات قرآن، منابع روايى شيعه و تفاسير عدالت اجتماعى، ابتدا تصحيح انحرافهاى فكرى و وحدت عقيدتى و مرامى را در حكومت امام مهدى(عج) بررسى كرده و سپس رفاه اقتصادى و سامانيابى زندگى، مساوات، امنيت اجتماعى، رشد تربيت انسانى و حاكميت فراگير جهانى را از اهداف حكومت آن حضرت برشمرده است.
در ادامه، مسئله انتظار و سيره عملى امام(ع) بيان شده است.
گزارش محتوا
مقدمه، نام كتاب را بررسى كرده است. اين نام نخست، اين سؤال را برمىانگيزد كه مگر بشر در روزگاران طولانى خويش، به «عصر زندگى» و دوران حيات گام ننهاده و مگر اعصار گذشته و كنونى زندگى او، دوران مرگ و مردگى بوده است؟
نويسنده، به روشن ساختن همين حقيقت نظر دارد كه زندگى راستين و حيات انسانى، با همه ويژگىهايى كه براى آن برشمردهاند و شايسته انسان و اجتماعات انسانى مىباشد، تاكنون تحقق نيافته است.
بخش اول، به بررسى اين امر پرداخته است كه چگونه عدالت اجتماعى، اخلاق فردى و روابط درونى و پيوندهاى روحى انسان را بهبود بخشيده و درون آدمى را از زشتخويى سالم مىسازد.
نويسنده معتقد است، گسترش عدالت در سراسر گيتى و ريشهسوزى بيداد از همه آبادىهاى زمين، در رأس آرمانهاى انقلال امام مهدى(عج) قرار داشته و از هدفهاى اساسى تحول عظيم جهانى است. اين حركت سازنده سرآغاز اقدامات در آن انقلاب بوده و اين موضوع در احاديثى كه درباره آن حضرت رسيده، همواره به صراحت ياد شده است.
وى جنگى تمام عيار با تمام انساننماهاى خونآشام را از كارهاى حتمى امام موعود(عج) دانسته و اين مسأله كه هدايت انسان و ساختن جامعه بشرى با دعوت اخلاقى و تربيت درست امكانپذير است و نيازى به خونريزى و جنگ نيست را در دوم و فصل سوم، مورد بررسى قرار داده است.
در فصل چهارم، قاطعيت و سازشناپذيرى آن حضرت در برخورد با مجرمان به تصوير كشيده شده و نويسنده معتقد است امام مهدى(عج) در راه و كار خود، سازشناپذير بوده و در اجراى حدود و احكام الهى و مبارزه با ستمگران، قاطعيت خدايى دارد؛ چشمپوشى و مسامحهاى در راه و روش او نيست، از ملامت ملامتگران نمىهراسد، بدون هيچ گونه ملاحظهاى تبهكاران را كيفر كرده و صالحان را در مصادر امور مىگمارد.
وى عدم پذيرش توبه را از شيوههاى آن حضرت براى محو طاغوتان و جباران دانسته و معتقد است اين موضوع عامل بسيار مهمى است كه از نفوذ عناصر ناباب، نالايق، دوگانه و متظاهر در صفوف انقلابيون جلوگيرى مىكند.
از اقدامات مهم امام(ع)، علاوه بر تصحيح انحرافهايى كه در تفسير احكام و توجيه مبانى دين به مرور ايام روى داده، حذف برداشتهاى غير اسلامى و نادرستى است كه به نام اسلام، به اذهان القا شده و در مبانى دين، تحريف معنوى يا موضعى پديد آورده است. نويسنده در پنجم، به بيان چگونگى اين امر پرداخته است.
وى بر اين باور است كه جهانبينىهاى گوناگون و متضاد، تفرقه و ناسازگارى اجتماعى پديد آورده و از وحدت و يگانگى مردمان مانع مىگردد، لذا در ششم، جهانبينى و اعتقاد واحد را يك امر ضرورى براى تشكيل جامعه واحد و امت واحده دانسته است.
از برنامهها و اقدامات امام مهدى(عج)، پديد آوردن رفاه در كل جامعه بشرى است و نويسنده در هفتم، به بررسى برخى از علل و عواملى پرداخته كه ممكن است در رستاخيز انقلاب مهدى(عج) به كارگرفته شود و با تكيه بر آنها، بودجه و منابع عظيم براى چنين اقدامى تأمين گردد.
اين عوامل، عبارتند از برقرارى عدالت اجتماعى، اجراى اصل مساوات، عمران و آبادى زمين، پيشرفت فنون، بارانهاى مفيد و پياپى، برنامهريزى درست و از يك نقطه، بهرهبردارى از معادن و منابع زيرزمينى، بازپسگيرى ثروتهاى غصب شده، استفاده از همه اموال عمومى و خصوصى براى پيشبرد اهداف انقلاب و كنترل و نظارت دقيق مركزى.
هشتم، اجراى اصل مساوات در حكومت مهدوى را بررسى كرده است. مساوات با ابعاد گوناگون و در زمينههاى مختلف، در تعاليم اسلامى آمده و از آغاز دعوت اسلام آموزش داده شده است. نويسنده معتقد است، مساوات در چندين زمينه زير ممكن است جريان يابد كه اين زمينهها، بنياد و پايه مساوات در زمينههاى ديگر است:
- در نظام تكوين آفرينش.
- در برابر قانون.
- بهرهبردارى از مواهب طبيعى.
- تقسيم بيت المال..
در نهم و دهم، تشكيل حكومت فراگير جهانى و تحقق بخشيدن به آرمان والا و الهى حكومت فرودستان و عقب نگهداشته شدگان به تصوير كشيده شده است. نويسنده تحقق اين دو امر را از برنامههاى اصلى و اقدامهاى ترديد ناپذير امام موعود(عج) دانسته و به اين نكته اشاره كرده است كه چنين آرمانى، هدف اصلى همه اديان آسمانى به ويژه اسلام است.
حضرت مهدى(عج) تحكيمبخش دين اسلام و گسترنده قانون قرآن در سراسر گيتى است و ناگزير بايد اسلام و تعاليم آن را به اجتماعات بشرى عرضه كند، پس چگونه در برخى از احاديث وارد شده كه ايشان آيين جديد براى بشريت به ارمغان مىآورد؟ در يازدهم، اين امر تشريح و نقاط مبهم آن تبيين گرديده است.
دوازدهم، رشد عقلى و تكامل علم را از جمله اقدامات امام زمان(عج) دانسته و نويسنده معتقد است يكى از اهداف اصلى رسالت پيامبران(ع)، نشر دانايى و آگاهى در ميان جامعه انسانى است.
در سيزدهم، امنيت اجتماعى در عصر مهدوى بررسى شده است. امنيت اجتماعى، امنيت در بخشهاى گوناگون زندگى اجتماعى را شامل مىشود و نويسنده شرط لازم رشد و تكامل فرد و جامعه را تحقق آن در زمينه همه فعاليتهاى درست و مفيد اجتماعى؛ از جمله در بخشهاى اقتصادى، سياسى، دفاعى، فرهنگى و... دانسته است.
با توجه به اين نكته كه جزء اصلى در تشكيل اجتماع صالح انسانى، خود انسان است، چهاردهم، همه برنامههاى حضرت مهدى(عج) را در ارتباط با تكامل تربيت و بلوغ انسان دانسته و نويسنده بر اين باور است كه اصلاحات، تحولات و انقلابها، نخست بايد از درون انسان آغاز گشته و در حوزه وجودى او صورت گيرد و سپس به برون جامعه سرايت كند.
امام مهدى(عج) چون نياكان خويش از يارانش بيعت گرفته و با آنان پيمان مىبندد و نويسنده در پانزدهم، اصولى كه شيوه و روش امام(ع) در حكومت را تبيين مىكند، توضيح داده است. اين اصول عبارتند از: احترام به ارزش و حقوق انسان، دادگرى و عدالت گسترى، دورى از هر گونه مال اندوزى و گرايش به سرمايهدارى، سادهزيستى و همسانى با تودههاى محروم و...
شانزدهم، به بررسى وضع معابد در دوران ظهور اختصاص دارد. در دوران ظهور، مذهب به سوى هدف اصلى هدايت مىشود و جهتگيرى و حركت مذهبى، در راه سعادت و تعالى انسان قرار مىگيرد و از قشرىگرى و تجملگرايى زائد، دور مىگردد. نويسنده معتقد است براى تحقق اين اهداف، در آن دوران، تزيين معابد و مساجد و ظاهرسازىهاى بىمحتوا به نام مذهب و دين، ممنوع گرديده و همه مظاهر اين گونه معابد، ويران مىشود.
در هفدهم، ويژگىهاى اجتماعات و انسانهاى پيش از ظهور بيان شده و رفتارها و معيارهايى كه مايه تزلزل، بىثباتى، ناامنى، فساد، تباهى و مرگ واقعى حيات فردى و اجتماعى، بررسى شده است. اين ويژگىها عبارتند از: انحراف در معيارها براى شناخت حق، گسيختن روابط انسانى، انگيزههاى غير انسانى در روابط اجتماعى، تضييع عبادات، كنار گذاشتن اصول و چنگ زدن به فروع و...
هجدهم، مفهوم انتظار را بررسى كرده است. نويسنده انتظار را در درجه نخست، ويژه حيات و زندگى دانسته و معتقد است، زندگى انسان با انتظار و اميد به آينده عجين شده است، به گونهاى كه بدون انتظار، زندگى مفهومى نداشته و شور و نشاط لازم براى تداوم آن در كار نيست.
در دو بخش پايانى، سيره عملى و روش شخصى امام موعود(عج) بررسى شده و آن حضرت تداومبخش راه پيامبران و تحقق دهنده اصول رسالتهاى الهى دانسته شده است؛ او در خط اصلى وحىآوران گام برداشته و تمام تعاليم آنان را عينيت مىبخشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده مؤلف، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليهالسلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج1 ص375.