سیمای عقاید شیعه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مهدويت' به 'مهدویت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در فصل اول، به تعريف شيعه و تشيع در لغت و اصطلاح و نيز بررسى اين واژه در قرآن و حديث، پرداخته شده است و همچنين پيدايش اين مذهب و نيز نقش شيعه در بناى تمدن اسلامى، بررسى گرديده است<ref>متن كتاب، ص21-49</ref> | در فصل اول، به تعريف شيعه و تشيع در لغت و اصطلاح و نيز بررسى اين واژه در قرآن و حديث، پرداخته شده است و همچنين پيدايش اين مذهب و نيز نقش شيعه در بناى تمدن اسلامى، بررسى گرديده است<ref>متن كتاب، ص21-49</ref> | ||
نويسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى [[امام على(ع)]] و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارک پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. | نويسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى [[امام على(ع)]] و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارک پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراین، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند»<ref>ر.ک: همان28</ref> | ||
وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامى نمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> | وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامى نمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۵
سیمای عقاید شیعه | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نويسنده) محدثی، جواد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | ترجمه کتاب دلیل المرشدین الی حق الیقین دلیل المرشدین الی الحق الیقین. فارسی |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-030-7 |
موضوع | شیعه - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 212/5 /س2 د8041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سيماى عقايد شيعه، به قلم جواد محدثى، ترجمه فارسى كتاب «دليل المرشدين إلی الحق اليقين» آيتالله جعفر سبحانى است.
موضوع اين اثر، تبيين عقايد شيعه و پاسخ به شبهات مخالفان مىباشد.
كتاب به انگيزه روشن ساختن حق و كنار زدن نقاب از چهره حقيقت و بهمنظور ايجاد وحدت ميان شيعه و فرقههاى ديگر اسلامى، نوشته شده است[۱]
متن عربى در سال 1426ق و ترجمه آن، در سال 1427ق، نوشته شده است[۲]
ساختار
كتاب با دو مقدمه از معاون آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى و نويسنده آغاز شده است. نويسنده با بهره گرفتن از منابع روايى و تاريخى، خصوصا منابع اهل سنت، در ضمن ده فصل، ابتدا به مفهوم شيعه و پيدايش آن مىپردازد و با طرح اسطوره عبدالله بن سبا در پيدايش شيعه، آن را مردود دانسته است. مؤلف، سپس به اصول اعتقادى شيعه در ارتباط با توحيد، صفات حق، نبوت و معاد پرداخته و با طرح شبهات مخالفان در ارتباط با توسل و زيارت قبور، نهتنها آنها را مخالف توحيد ندانسته، بلكه آن را در راستاى توحيد دانسته است[۳]
نويسنده همچنين به ديدگاه اماميه در رابطه با مصونيت قرآن از تحريف و امامت پيشوايان معصوم(ع) و مهدویت پرداخته است. وى شبهات مخالفان در احكام و اعتقادات، از جمله بداء، رجعت، عدالت صحابه، ازدواج موقت، كيفيت وضو، بسم الله در نماز، سجده بر مهر و گفتن آمين در نماز را پاسخ داده است[۴]
گزارش محتوا
در مقدمه اول، به موضوع و اهميت كتاب[۵]و در مقدمه دوم، به هدف و انگيزه نگارش آن، اشاره شده است[۶]
در فصل اول، به تعريف شيعه و تشيع در لغت و اصطلاح و نيز بررسى اين واژه در قرآن و حديث، پرداخته شده است و همچنين پيدايش اين مذهب و نيز نقش شيعه در بناى تمدن اسلامى، بررسى گرديده است[۷]
نويسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى امام على(ع) و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارک پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراین، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند»[۸]
وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامى نمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود[۹]
نويسنده، معتقد است كه شيعه اماميه، در اصول كلى با فرقههاى ديگر اسلامى، مشترك است، اما در برخى امور هم تفاوت دارد كه در فصل دوم، ضمن تشريح اصول اعتقادى شيعه، به اين امور، اشاره شده است. عناوين مطرحشده در اين فصل، عبارتند از: توحيد ذاتى؛ توحيد در صفات؛ توحيد در آفرينش؛ توحيد در ربوبيت؛ توحيد در حاكميت؛ توحيد در عبادت؛ صفات ذات و صفات فعل؛ صفات ثبوتيه و سلبيه؛ صفات خبريه؛ قضا و قدر؛ انسان، موجود مختار؛ ضرورت نبوت عامه؛ نبوت خاصه؛ معاد و قيامت و مسائل كلامى مخصوص شيعه اماميه[۱۰]
در فصل سوم، به بررسى معيار توحيد و شرك در عبادت، پرداخته شده است. توحيد مراتبى داشته و شرك هم به شكلهاى مختلفى است. محور بحث نويسنده در اين فصل، «توحيد در عبادت»، در مقابلش شرك در عبادت است. وى در فصل گذشته به تشريح اين مطلب پرداخته كه توحيد در عبادت، ميان همه اديان آسمانى مشترك است و اگر اختلافى وجود دارد، در تطبيق اين ضابطه بر بعضى موارد است و لذا براى داورى درست در مواردى كه اختلاف انديشه وجود دارد، بايد تعريفى منطقى و جامع از عبادت ارائه داد و جز با اين، نمىتوان اختلاف در آن موارد را برطرف ساخت؛ ازاينرو، بايد ضابطهاى را كه از قرآن و سنت براى پرستش به دست مىآيد بيان كرد. در اين فصل، به بيان اين ضابطه پرداخته شده است[۱۱]
استعانت از غير خداوند متعال، درخواست شفاعت از مأذونان براى شفاعت، نذر براى اوليا، تبرك به آثار اوليا، زيارت قبور، بناى بر قبور، بناى مساجد بر قبور و نماز در آنها، گريه بر مرده و توسل به پيامبر(ص) و اوليا، عناوين و مباحث مطرحشده در اين فصل مىباشد.
در فصل چهارم، به بحث پيرامون جايگاه قرآن نزد شيعه پرداخته شده است. قرآن، زيربناى قانونگذارى اسلامى بشمار مىآيد و در پى آن، سنت نبوى كه همراه و قرين قرآن است. جز اينكه قرآن، هم لفظ و هم معنايش وحى است، ولى سنّت، تنها مضمون و معنايش وحى است نه لفظش و به همين سبب، پيامبر(ص) مردم را به قرآن تحدّى مىكرد نه به سنت[۱۲]
قرآن كريم از هنگام نزول تاكنون، تنها منبع اساسى و نخست براى قانونگذارى مسلمين بوده و سخن قرآن، حرف نهايى در موارد اختلاف و جدل بشمار مىرفته است. نكته مهم در اينجا اين است كه استنباط معارف و احكام از قرآن، فرع بر آن است كه تحريفى، چه به افزايش و چه به كاهش، بر آيات آن رخ نداده باشد. مصونيت قرآن از تحريف به زياده و نقصان، هرچند نزد بيشتر فرقههاى اسلامى موضوعى ثابت است، ليكن براى زدودن برخى شبهههايى كه در اين مورد مطرح مىشود، در اين فصل، بهاختصار به بحث و بررسى پيرامون اين مسئله پرداخته شده است[۱۳]
امامت نزد شيعه و تفاوت آن با نظر اهل سنت، در فصل پنجم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به باور نويسنده، حقيقت امامت نزد اهل سنت، با آنچه نزد شيعه است فرق دارد. اهل سنت به امام بهعنوان رئيس يك دولت نگاه مىكنند كه مردم يا نمايندگان مردم او را انتخاب مىكنند؛ يا با كودتاى نظامى و امثال آن بر سر كار مىآيد و در چنين حاكمى جز برخى صفات معروف، چيزى شرط نيست و روشن است كه اعتقاد به رياست يك رئيس جمهور يا نخستوزير، از اصول اعتقادى نيست كه اگر كسى به پيشوايى و رهبرى او اعتقاد نداشته باشد فاسق بشمار آيد. اما شيعه اماميه به امامت بهعنوان استمرار وظايف رسالت مىنگرند (نه خود رسالت، چون با رحلت پيامبر(ص)، نبوت و پيامبرى ختم شد) و روشن است كه دست يافتن به چنين مقامى يك سلسله صلاحيتهاى بالا مىطلبد كه كسى آنها را نمىيابد مگر آنكه تحت عنايتهاى ويژه الهى قرار گيرد و در اصول و فروع دين و در عدالت و عصمت و رهبرى حكيمانه و شئون ديگر، جاى پيامبر(ص) بنشيند[۱۴]
اهلبيت(ع)، امام مهدى منتظر(عج)، بدعت در قرآن و حديث، صحابه و تابعين، وضو و نماز عنوان ساير فصول كتاب مىباشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع[۱۵]، به توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. «اديان و فرق»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: كتابهاى اسلامى، شماره 21، تابستان 1384، (از ص137 تا 150).
وابستهها
درسنامه گزیده سیمای عقاید شیعه: خلاصه ترجمه کتاب دليل المرشدين الی الحق اليقين