۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
با مقایسه دادههای ابوالمفاخر با منابع دیگر عصر شاه صفی، میتوان به میزان اطلاعات او آگاه شد و احتمال این نیز هست که او تاریخ خویش را سالها بعد از مرگ شاه صفی از روی یادداشتها تحریر نموده باشد. ازاین رو گاهی در ارائه دادههای تاریخی گرفتار بی دقتی ناخواسته ای شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | با مقایسه دادههای ابوالمفاخر با منابع دیگر عصر شاه صفی، میتوان به میزان اطلاعات او آگاه شد و احتمال این نیز هست که او تاریخ خویش را سالها بعد از مرگ شاه صفی از روی یادداشتها تحریر نموده باشد. ازاین رو گاهی در ارائه دادههای تاریخی گرفتار بی دقتی ناخواسته ای شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
به نظر میرسد که در بعضی موارد نیز دور بودن ابوالمفاخر از اردوگاه شاهی سبب شده است که او در گزارش اردوکشیها و رعایت تقدم و تأخر اماکن جغرافیایی در مسیرها نیز دچار اشتباهاتی شود؛ | به نظر میرسد که در بعضی موارد نیز دور بودن ابوالمفاخر از اردوگاه شاهی سبب شده است که او در گزارش اردوکشیها و رعایت تقدم و تأخر اماکن جغرافیایی در مسیرها نیز دچار اشتباهاتی شود؛ مثلاًزمانی که خلاصة السیر از حرکت شاه صفی از مسیر رشت به لاهیجان و از مسیر کناره به سوی مازندران خبر میدهد، ابوالمفاخر مسیر حرکت را از لاهیجان به رشت و بعد به سوی مازندران و آن هم از مسیر کناره خبر میدهد که نه منطقی است و نه با واقعیت جغرافیایی مطابقت دارد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
از نکات قابل توجه دیگر این کتاب، تأکیدی است که نویسنده در توجیه صلح شاه صفی و واگذاری سرزمین عتبات عالیات به عثمانی دارد؛ اگرچه او نه تنها صلح نامه را ذکر نکرده، بلکه از مفاد و مضمون آن نیز خبری نمیدهد، ولی تلاش دارد تا پذیرش صلح فی مابین ایران و عثمانی را با توجه به واقعیات موجود منطقی جلوه دهد. اما در ادامه نشان میدهد بسیاری از قزلباشانی که در قلعه بودند کشته شده بودند و گروهی که راه فرار در پیش گرفتند، در رود غرق شده بودند و گروهی نیز در حال فرار و بی قوت و غذا طعمه درندگان شده بودند. مضاف بر اینکه بسیاری از اسبها نیز تلف گشتند و بزرگان عاقبتاندیش نیز از درگاه شاه صفوی تقاضای صلح داشتند. بنابراین سارو خان تالش را به عنوان سفیر نزد وزیر اعظم عثمانی فرستادند.<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> | از نکات قابل توجه دیگر این کتاب، تأکیدی است که نویسنده در توجیه صلح شاه صفی و واگذاری سرزمین عتبات عالیات به عثمانی دارد؛ اگرچه او نه تنها صلح نامه را ذکر نکرده، بلکه از مفاد و مضمون آن نیز خبری نمیدهد، ولی تلاش دارد تا پذیرش صلح فی مابین ایران و عثمانی را با توجه به واقعیات موجود منطقی جلوه دهد. اما در ادامه نشان میدهد بسیاری از قزلباشانی که در قلعه بودند کشته شده بودند و گروهی که راه فرار در پیش گرفتند، در رود غرق شده بودند و گروهی نیز در حال فرار و بی قوت و غذا طعمه درندگان شده بودند. مضاف بر اینکه بسیاری از اسبها نیز تلف گشتند و بزرگان عاقبتاندیش نیز از درگاه شاه صفوی تقاضای صلح داشتند. بنابراین سارو خان تالش را به عنوان سفیر نزد وزیر اعظم عثمانی فرستادند.<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> |
ویرایش