ترحال في الجزیرة العربیة: يتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمين: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '== ساختار== ' به '== ساختار== ') |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب از دو جزء تشكيل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر 12 فصل است كه با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مكه مكرمه ختم مىشود. جزء دوم داراي 10 فصل مىباشد كه در فصل اول سفر از مكه به مدينه منوره آمده است و فصلهاي بعد، به جز بخش اندكي از آخر كتاب، به مدينه اختصاص دارد. شيوه نگارش كتاب نيز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مؤلف است. | كتاب از دو جزء تشكيل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر 12 فصل است كه با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مكه مكرمه ختم مىشود. جزء دوم داراي 10 فصل مىباشد كه در فصل اول سفر از مكه به مدينه منوره آمده است و فصلهاي بعد، به جز بخش اندكي از آخر كتاب، به مدينه اختصاص دارد. شيوه نگارش كتاب نيز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مؤلف است. | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۵
| ترحال في الجزیرة العربیة: یتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمین | |
|---|---|
| پدیدآوران | حسن، صبری محمد (ترجمه و تقدیم)
عرب، محمد صابر (مراجعه) بورکهارت، جون لوئیس (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | یتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسه عند المسلمین |
| ناشر | المرکز القومي للترجمة |
| مکان نشر | قاهره - مصر |
| سال نشر | 2007 م |
| چاپ | 1 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 2 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ترحال في الجزیرة العربیة: يتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمين، برگردان عربی سفرنامه جون لويس بوركهارت خاورشناس و جهانگرد سويسي است. اين كتاب كه تاريخ حجاز در سال 1810م را تشريح كرده است، از دقيقترين سفرنامههايي است كه مورد استناد و استفاده محققين قرار گرفته است.
ساختار
كتاب از دو جزء تشكيل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر 12 فصل است كه با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مكه مكرمه ختم مىشود. جزء دوم داراي 10 فصل مىباشد كه در فصل اول سفر از مكه به مدينه منوره آمده است و فصلهاي بعد، به جز بخش اندكي از آخر كتاب، به مدينه اختصاص دارد. شيوه نگارش كتاب نيز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مؤلف است.
گزارش محتوا
در بين اروپائياني كه جزيرةالعرب را كشف كردهاند، هيچ كدام به پايه بوركهارت سزاوار تقدير و ثناء نيستند. او در سفرش به حجاز همان گونه كه خود مىگويد با مشكلات و ناملايماتي كه برخي از سياحان و يا حجاج عادي در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتري اثر بوركهارت به مشاهدات فراوان او نيست، بلكه به صداقت او در نقل گزارشات باز مىگردد. توصيفات او از جده و مكه مكرمه وصفي موسوعي است، به گونهاي كه بيرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه بوركهارت براي اقتباس نيافت.
او در 12 يوليو 1814م به جده رسيد و از آن جا به طائف سفر كرد. سپس از آن جا به مكه مكرمه براي اداي فريضه حج سفر نمود. پيش از اين بوركهارت به حج برود، با خودش مقرر كرده بود كه براي آن زندگي پر از مشكلات و ناملايماتي كه در انتظار اوست، لوازم كافي را تهيه نمايد؛ لذا در سال 1808م براي فراگيري زبان عربی، طب، نجوم و علوم ديگر به دانشگاه كمبريج ملحق شد. سپس به قصد قرآن و تفقه در دين اسلامي به حلب رفت. او در 8 سپتامبر 1814م به مكه رسيد. بوركهارت خود را در مراسم حج با نام مستعار «شيخ ابراهيم بن عبدالله» جاي داد. آگاهي او به زبان عربی و اطلاعش از احوال مسلمانان و عادات آنها او را در هدفش ياري نمود، به طورى كه توانست تمام موسم حج را در مكه به سربرد و در مناسك و شعائر، بدون اين كه كسي به او شك كند، مشاركت كند. خود او مىنويسد: «در طول تمامي سفرهايم در شرق؛ همانند مدتي كه در مكه بودم، راحت نبودم. خاطرات زيبا از اقامت در اين جا را حفظ خواهم كرد».
شكي نيست كه بوركهارت وقتش را بيهوده تلف نكرده است؛ چرا كه دهها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفي دقيق و خواندني نوشته است. او توصيف مفصلي از بيتالله الحرام در خلال شبهاي ماه رمضان ارائه داده است. وى مىنويسد: «پس از روزي بلند و داغ از ماه رمضان، نسيم خنكي در مكه مىوزد». او در وصف مكه مىگويد: «مىتوان آن را شهري زيبا دانست؛ چرا كه خيابانهايش از خيابانهاي ديگر شهرهاي شرقي عريضتر و خانههايش عالي و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادي از پنجرههاست كه بر خيابانهايي با مناظري پوشيده از گياهان باز مىشود؛ به خلاف مصر و سوريه كه غالباً بر راه مشرف نيست». در جاي ديگر مىگويد: «مكه از جميع جهات مفتوح است؛ لكن كوههاي محيط بر آن مانعي دژ مانند در برابر دشمنان تشكيل داده است. در زمان قديم سه ديوار اطراف آن را محافظت مىكرد».
در سفرنامه، اطلاعات اقليمى فراواني درباره سرزمين حجاز وجود دارد. مطالبي همچون آبهايي است كه ساكنين مكه از آن استفاده مىكردند؛ مانند چاه زمزم و قنات زبيده، بيابانها، ديوار شهرها، كوهها، دستگاههاي اداري و اماكن تاريخي.
او عدد ساكنين مكه در غير موسم حج را 25 تا 30 هزار نفر دانسته است. سپس مىگويد: «مكه، در آن ايام، گنجايش سكونت سه برابر اين تعداد از حجاج را دارد». او در خبرش از ساكنين اضافه مىكند كه بيشتر آنها اهل مكه نيستند؛ مانند: اهالي يمن، هند، مصر، سوريه، مغرب و تركيه. او همچنين اضافه مىكند كه در اين شهر مكىهاي ايرانى الاصل، تاتار، بخارايي، كرد و از تمامي سرزمينهاي اسلامي وجود دارد.
در نيمه سال 1815م بوركهارت مكه را به قصد مدينه منوره ترك مىكند. او در اين زمان به بيماري مالاريا مبتلا مىشود و اين بيماري به اندازهاي شدت مىيابد كه او از بهبوديش نااميد مىشود و يقين مىكند كه مرگش در مدينه فرامىرسد و در همان جا دفن خواهد شد. با اين وصف او مىتواند تعدادي از فصول جزء دوم سفرنامهاش را بنويسد؛ البته اين نوشتهها نسبت به نوشتههايش درباره مكه كمتر است.
پس از اتمام كتاب يك بخش الحاقى در ده شماره آمده است. در اين بخش مطالبى را كه نويسنده در متن كتاب نياورده و ذكر آنها را لازم دانسته آورده است. در الحاقى شماره شش كه مفصل نيز هست، بحثى جغرافيايى مطرح شده و راههاى مواصلاتى شمالى و جنوبى مدينه ذكر شده است. در شماره 8 اين بخش بحثى لغوى را مطرح كرده و به اختلاف لهجه در بلاد عرب پرداخته است. او احتمال مىدهد كه اين اختلاف لهجهها متأثر از اختلاف طبيعت بلاد باشد. او افضل تكلم را از آن جزيرةالعرب مىداند و از بين اهل حجاز مكىها را بر ديگران برترى مىدهد. در شماره آخر نيز برخى كلمات را با ذكر شماره صفحه توضيح داده است. به عنوان مثال تفاوت بين حجر و حجره را متذكر شده است.
وضعيت
پاورقىهاى كتاب كه بسيار اندك است، به قلم محمد صابر مىباشد. فهرست مطالب در ابتداى هر يك از مجلدات و در انتهاى هر يك نيز بيوگرافى مؤلف و مترجم و آثار او آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.