کاتبی ترشیزی، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخهها
(غنی سازی متن) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02533.jpg|بندانگشتی|کاتبي ترشيزي، محمد بن عبدالله]] | [[پرونده:NUR02533.jpg|بندانگشتی|کاتبي ترشيزي، محمد بن عبدالله]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |کاتبي ترشيزي، محمد بن عبدالله | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" |ترشيزي، محمد بن عبدالله | ||
کاتبي نيشابوري | کاتبي نيشابوري | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |عبدالله | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | نیمه دوم قرن هشتم | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |ترشیز (کاشمر فعلی) | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" | 839ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |سیمی نیشابوری | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |ديوان کاتبي نيشابوري «ترشيزي» | ||
|- class="articleCode" | |||
|-class= | |||
|کد مولف | |کد مولف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02533AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
درباره تاریخ دقــیق تـولد وی سخنی نگـفتهاند و با قرائنـی فقط میتوان به حدود آن پـی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و مـنشیگری اسـت. کاتبـی در صِغَر سـن به جــرگه شـاگردان سیمـی درآمده و سـالها از مـحضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. بـا برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>. | درباره تاریخ دقــیق تـولد وی سخنی نگـفتهاند و با قرائنـی فقط میتوان به حدود آن پـی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و مـنشیگری اسـت. کاتبـی در صِغَر سـن به جــرگه شـاگردان سیمـی درآمده و سـالها از مـحضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. بـا برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>. | ||
بهجـز شـیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم: | بهجـز شـیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم: | ||
'''همچو عطّار از گلستان نِشابورم ولی خار صحرای نِشابورم من و عطّار گل''' | |||
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایـت نـیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای بدیعالزّمان فروزانفر ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بـلوک رخ و حـدود آن را بـه نیشابوری شمـردهاند؛ چنانکه معجم الأدبـای یـاقـوت گــواه است. ظاهـراً تولّد کاتبـی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت تـرشیز و گـاهی جـزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | '''همچو عطّار از گلستان نِشابورم ولی خار صحرای نِشابورم من و عطّار گل''' | ||
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایـت نـیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بـلوک رخ و حـدود آن را بـه نیشابوری شمـردهاند؛ چنانکه معجم الأدبـای یـاقـوت گــواه است. ظاهـراً تولّد کاتبـی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت تـرشیز و گـاهی جـزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | |||
کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت خواجه صاینالدین ترکه رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
ناگفته نماند کـه تـاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشـن اسـت؛ شـمـاری از تـذکرهنویسان چـون واله داغستانی، 838ق، را ثبت کـردهاند. شماری دیگر، همچـون دولتشاه سمـرقندی، امیر علیشیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نمودهاند و همین تاریخ به صواب نزدیکتر است؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان میدهد قربانیِ وبای عام استرآباد در سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چـنگ طـاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن بیگ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ طاعون مبتلا گشته، بـر بـستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، ایـن قـطعه نظم کرده، زبان به بیان آن گشود: | ناگفته نماند کـه تـاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشـن اسـت؛ شـمـاری از تـذکرهنویسان چـون واله داغستانی، 838ق، را ثبت کـردهاند. شماری دیگر، همچـون دولتشاه سمـرقندی، امیر علیشیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نمودهاند و همین تاریخ به صواب نزدیکتر است؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان میدهد قربانیِ وبای عام استرآباد در سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چـنگ طـاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن بیگ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ طاعون مبتلا گشته، بـر بـستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، ایـن قـطعه نظم کرده، زبان به بیان آن گشود: | ||
'''ز آتش قهرِ وبــا گردید ناگاهان خــــراب استرآبـــادی که خاکـــش بود خوشبوتر ز مشـــک'''، | |||
'''اندرو از پیر و بُرنا هیچکس باقی نـماند آتـش اندر بیشه چون افـتد نـه تَر مانَد نه خشک'''»، | '''ز آتش قهرِ وبــا گردید ناگاهان خــــراب استرآبـــادی که خاکـــش بود خوشبوتر ز مشـــک'''، | ||
'''اندرو از پیر و بُرنا هیچکس باقی نـماند آتـش اندر بیشه چون افـتد نـه تَر مانَد نه خشک'''»، | |||
کاتبی در قصیدهای با ردیف «بنفشه»... ازسرگذشتن بلای وبا را گزارش میدهد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28</ref>. | کاتبی در قصیدهای با ردیف «بنفشه»... ازسرگذشتن بلای وبا را گزارش میدهد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۶: | خط ۷۰: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[دیوان کاتبی نیشابوری (ترشیزی)]] | [[دیوان کاتبی نیشابوری (ترشیزی)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:قربانی-باقی زاده]] | [[رده:قربانی-باقی زاده]] | ||
[[رده:سال97-1تیر الی31]] | [[رده:سال97-1تیر الی31]] |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۴
نام | کاتبي ترشيزي، محمد بن عبدالله |
---|---|
نام های دیگر | ترشيزي، محمد بن عبدالله
کاتبي نيشابوري |
نام پدر | عبدالله |
متولد | نیمه دوم قرن هشتم |
محل تولد | ترشیز (کاشمر فعلی) |
رحلت | 839ق |
اساتید | سیمی نیشابوری |
برخی آثار | ديوان کاتبي نيشابوري «ترشيزي» |
کد مولف | AUTHORCODE02533AUTHORCODE |
محمّد بن عبدالله کاتبی ترشیزی، شاعر نادرهگوی و وارسته نیمه اول قرن نهم هجری است که در زمان خود سرآمد اقران بوده است. وی اهل قریه طَرق و راوش (ریوش فعلی) در نزدیکی ترشیز (کاشمر فعلی) است که در مسیر راه نیشابور و کاشمر قرار دارد[۱].
ولادت و موطن
درباره تاریخ دقــیق تـولد وی سخنی نگـفتهاند و با قرائنـی فقط میتوان به حدود آن پـی برد. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و مـنشیگری اسـت. کاتبـی در صِغَر سـن به جــرگه شـاگردان سیمـی درآمده و سـالها از مـحضر این خطّاط نامی علمآموزی کرده است. بـا برداشت از قراینی میتوان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد[۲].
بهجـز شـیرعلیخان لودی در مرآة الخيال که اصل وی را از ناحیهای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز میگویند؛ اگرچه خود گفته است که از نیشابورم:
همچو عطّار از گلستان نِشابورم ولی خار صحرای نِشابورم من و عطّار گل
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایـت نـیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای بدیعالزّمان فروزانفر ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بـلوک رخ و حـدود آن را بـه نیشابوری شمـردهاند؛ چنانکه معجم الأدبـای یـاقـوت گــواه است. ظاهـراً تولّد کاتبـی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت تـرشیز و گـاهی جـزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد[۳].
کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت خواجه صاینالدین ترکه رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود[۴].
وفات
ناگفته نماند کـه تـاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشـن اسـت؛ شـمـاری از تـذکرهنویسان چـون واله داغستانی، 838ق، را ثبت کـردهاند. شماری دیگر، همچـون دولتشاه سمـرقندی، امیر علیشیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نمودهاند و همین تاریخ به صواب نزدیکتر است؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان میدهد قربانیِ وبای عام استرآباد در سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چـنگ طـاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن بیگ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ طاعون مبتلا گشته، بـر بـستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، ایـن قـطعه نظم کرده، زبان به بیان آن گشود:
ز آتش قهرِ وبــا گردید ناگاهان خــــراب استرآبـــادی که خاکـــش بود خوشبوتر ز مشـــک،
اندرو از پیر و بُرنا هیچکس باقی نـماند آتـش اندر بیشه چون افـتد نـه تَر مانَد نه خشک»،
کاتبی در قصیدهای با ردیف «بنفشه»... ازسرگذشتن بلای وبا را گزارش میدهد[۵].
مزار او در استرآباد در محلهای موسوم به «نه گوران» بوده است و اکنون اثری از آن نیست[۶].
آثار
دیوان کاتبی نیشابوری، مشتمل بر غزلیات او در سال 1382ش، با تصحیح تقی وحیدیان کامیار، سعید خومحمدی خیرآبادی و مجتبی جوادینیا منتشر شده است. کامیار در مقدمه این اثر وعده انتشار مثنویهای گلشن ابرار، مجمع البحرين و تجنیسات (ده باب) و دیگر مثنویها را در جلد دوم داده است[۷].
پانویس
منابع مقاله
- وحیدیان کامیار، تقی، مقدمه «دیوان کاتبی نیشابوری»، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1382.
- حیدری یساولی، علی، «قطعات مولانا کاتبی ترشیزی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، میراث شهاب، تابستان و پاییز 1392، شماره 72 و 73، صفحه 25 تا 50.