پرش به محتوا

کات‍ب‍ی ترشیزی، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(غنی سازی متن)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
درباره تاریخ‎ دقــیق‎ تـولد‎ وی سخنی نگـفته‎اند و با قرائنـی فقط می‎توان به حدود آن پـی‎ برد‎. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و مـنشی‎گری اسـت. کاتبـی در صِغَر سـن به جــرگه شـاگردان سیمـی درآمده و سـال‎ها از مـحضر این‎ خطّاط‎ نامی علم‎آموزی کرده است. بـا برداشت از قراینی می‎توان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>‏.  
درباره تاریخ‎ دقــیق‎ تـولد‎ وی سخنی نگـفته‎اند و با قرائنـی فقط می‎توان به حدود آن پـی‎ برد‎. یکی از آن قرائن، شاگردیِ کاتبی نزد سیمی نیشابوری در آداب کتابت و مـنشی‎گری اسـت. کاتبـی در صِغَر سـن به جــرگه شـاگردان سیمـی درآمده و سـال‎ها از مـحضر این‎ خطّاط‎ نامی علم‎آموزی کرده است. بـا برداشت از قراینی می‎توان زمان تولّد وی را اوایل نیمه دوم از قرن هشتم هجری تخمین زد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28-26</ref>‏.  


به‎جـز شـیرعلی‎خان لودی در‎ مرآة‎ الخيال که اصل وی را از ناحیه‎ای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز می‎گویند؛ اگرچه‎ خود گفته است که از نیشابورم:
به‎جـز شـیرعلی‎خان لودی در‎ مرآة‎ الخيال که اصل وی را از ناحیه‎ای از اعمال تبریز و هدایت در رياض العارفين که او را از مردم شیراز دانسته، همه مآخذ، اصلش را از ترشیز می‎گویند؛ اگرچه‎ خود گفته است که از نیشابورم:  


'''همچو عطّار از گلستان نِشابورم ولی               خار صحرای نِشابورم من و عطّار گل''
{{شعر}}
{{ب|''همچو عطّار از گلستان نِشابورم ولی''|2=''خار صحرای نِشابورم من و عطّار گل''}}
{{پایان شعر}}


و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق‎ میانِ‎ این‎ دو سخن بر کسی که‎ عارف‎ به‎ اصل و فرع ولایـت نـیشابور است، ظاهر است» و بی‎تردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع‎الزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمت‎های خراسان‎ را‎ نسبت‎ به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل‎ قرن‎ هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بـلوک رخ و حـدود آن را بـه نیشابوری شمـرده‎اند؛ چنان‎که معجم الأدبـای یـاقـوت گــواه است. ظاهـراً‎ تولّد‎ کاتبـی‎ در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت تـرشیز و گـاهی جـزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص‎7</ref>‏.  
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق‎ میانِ‎ این‎ دو سخن بر کسی که‎ عارف‎ به‎ اصل و فرع ولایـت نـیشابور است، ظاهر است» و بی‎تردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع‎الزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمت‎های خراسان‎ را‎ نسبت‎ به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل‎ قرن‎ هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بـلوک رخ و حـدود آن را بـه نیشابوری شمـرده‎اند؛ چنان‎که معجم الأدبـای یـاقـوت گــواه است. ظاهـراً‎ تولّد‎ کاتبـی‎ در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت تـرشیز و گـاهی جـزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص‎7</ref>‏.  
خط ۵۰: خط ۵۲:
ناگفته نماند کـه تـاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشـن اسـت؛ شـمـاری از تـذکره‎نویسان چـون واله داغستانی، 838ق، را‎ ثبت‎ کـرده‎اند. شماری‎ دیگر، همچـون دولت‎شاه سمـرقندی، امیر علی‎شیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نموده‎اند و همین تاریخ به صواب نزدیک‎تر است‎؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان می‎دهد قربانیِ وبای عام‎ استرآباد‎ در‎ سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چـنگ طـاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن ‎‎بیگ‎ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ‎ طاعون‎ مبتلا‎ گشته، بـر بـستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، ایـن قـطعه نظم کرده، زبان به بیان‎ آن گشود:  
ناگفته نماند کـه تـاریخ درگذشتِ شاعر، خلافِ تاریخ تولدش روشـن اسـت؛ شـمـاری از تـذکره‎نویسان چـون واله داغستانی، 838ق، را‎ ثبت‎ کـرده‎اند. شماری‎ دیگر، همچـون دولت‎شاه سمـرقندی، امیر علی‎شیر نوایی و آزاد بلگرامی، 839ق را ضبط نموده‎اند و همین تاریخ به صواب نزدیک‎تر است‎؛ چراکه شواهدی از دیوان وی نشان می‎دهد قربانیِ وبای عام‎ استرآباد‎ در‎ سال 838ق، نشده و یک سال بعد به چـنگ طـاعون افتاده و قالب تهی کرده است؛ برخلافِ گفته حسن ‎‎بیگ‎ روملو: «و در این سال [838ق] مولانا کاتبی در بلاد استرآباد به مرضِ‎ طاعون‎ مبتلا‎ گشته، بـر بـستر ناتوانی افتاد و در حالِ سکرات، ایـن قـطعه نظم کرده، زبان به بیان‎ آن گشود:  


'''ز آتش قهرِ وبــا گردید ناگاهان خــــراب استرآبـــادی که خاکـــش بود خوشبوتر‎ ز مشـــک''
{{شعر}}
 
{{ب|''ز آتش قهرِ وبــا گردید ناگاهان خــــراب''|2=''استرآبـــادی که خاکـــش بود خوشبوتر‎ ز مشـــک''}}
'''اندرو از پیر‎ و بُرنا‎ هیچ‎کس باقی نـماند   آتـش اندر بیشه چون افـتد نـه تَر مانَد نه خشک'''»،
{{ب|''اندرو از پیر‎ و بُرنا‎ هیچ‎کس باقی نـماند''|2=''آتـش اندر بیشه چون افـتد نـه تَر مانَد نه خشک''}}
{{پایان شعر}}


کاتبی در قصیده‎ای با ردیف «بنفشه»... ازسرگذشتن بلای وبا را گزارش می‎دهد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28</ref>‏.  
کاتبی در قصیده‎ای با ردیف «بنفشه»... ازسرگذشتن بلای وبا را گزارش می‎دهد<ref>ر.ک: حیدری یساولی، علی، ص28</ref>‏.  
خط ۷۲: خط ۷۵:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد]]
[[رده:سال97-1تیر الی31]]
[[رده:سال97-1تیر الی31]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش