سیره اخلاقی - تربیتی امام خمینی قدسسره: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سيره اخلاقى - تربيتى امام خمينى(ره)'''، اثر فارسى علىاصغر الهامىنيا، تلاشى است در بيان و تبيين سيره اخلاقى - تربيتى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در عرصه عمل، گفتار و انديشه ايشان. | '''سيره اخلاقى - تربيتى امام خمينى(ره)'''، اثر فارسى علىاصغر الهامىنيا، تلاشى است در بيان و تبيين سيره اخلاقى - تربيتى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در عرصه عمل، گفتار و انديشه ايشان. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۹
سیره اخلاقی - تربیتی امام خمینی قدسسره | |
---|---|
پدیدآوران | الهامینیا، علیاصغر (نويسنده) |
ناشر | زمزم هدايت |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 3 |
شابک | 964-8769-58-3 |
موضوع | خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - اخلاق
خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره آموزش و پرورش خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره اخلاق |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1577 /الف7س9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سيره اخلاقى - تربيتى امام خمينى(ره)، اثر فارسى علىاصغر الهامىنيا، تلاشى است در بيان و تبيين سيره اخلاقى - تربيتى امام خمينى(ره) در عرصه عمل، گفتار و انديشه ايشان.
ساختار
كتاب، با مقدمه كوتاهى از پژوهشكده تحقيقات اسلامى در اشاره به موقعيت والا و ويژه امام خمينى(ره) آغاز و مطالب در پنج فصل، ارائه گرديده است.
نويسنده در ابتدا، به بيان كلياتى پيرامون امور تربيتى پرداخته، پس از اشاره به مبانى و ديدگاههاى اخلاقى - تربيتى امام(ره)، ايشان را احياگر ارزشهاى اخلاقى جامعه دانسته و در نهايت، به برجستگىهاى اخلاقى امام(ره) پرداخته است.
گزارش محتوا
فصل اول، در پنج بخش زير، به بيان كلياتى پيرامون مفاهيم تربيتى اختصاص يافته است:
- تبيين سه واژه زير:
- الف) سيره: اين واژه، نوع رفتار، سبك، متد و معيار «سير» را بيان مىكند؛ خواه صحيح باشد يا غلط، زشت باشد يا زيبا.
- ب) اخلاق: جمع «خُلق» است و به توانايىها و فضيلتهاى ناپيدايى كه با بينش و بصيرت قابل درك است، اطلاق مىگردد.
- ج) تربيت: معانى گوناگونى دارد كه نويسنده، اين تعريف را پسنديده است: «فراهم كردن زمينهها و عوامل، براى به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاى انسان در جهت مطلوب».
- اهميت تربيت: نويسنده معتقد است كه اهميت و جايگاه والاى تربيت، از بديهيات زندگى انسان است، چرا كه آدميان در ميدان عمل و كنش، همواره از انديشه و بينش خويش مدد مىجويند كه به اعتقاد وى، آن نيز در سايه تربيت، اصلاح و يا فاسد مىگردد و زندگى بشر هميشه تحت تأثير تربيتى است كه فرامىگيرد.
- ضرورت تربيت: كه با توجه به بخش پيشين، روشن مىگردد.
- موضوع تربيت: به اذعان وى، شامل همه موجودات زنده، اعم از انسان، حيوان و گياهان مىشود كه حتى از ديدگاه قرآن، جمادات را نيز در بر مىگيرد.
- هدف تربيت: نويسنده معتقد است كه همه مكاتب بشرى، بر اهميت و ضرورت تربيت انسان، اتفاق نظر دارند، ولى هدف تربيت در همه آنها يكسان نيست، بلكه به تعداد جهانبينىهاى موجود، اهداف تربيتى نيز متعدد مىگردد.
در فصل دوم، به مبانى و ديدگاههاى اخلاقى و تربيتى امام خمينى(ره) اشاره شده است. نويسنده معتقد است كه عقيده، انديشه و عمل امام(ره)، در هر زمينهاى، از جمله تعليم و تربيت، همان نظر اسلام واقعى است و آنچه از افكار، گفتار و كردار ايشان مىتراويد، همان تعاليم روحبخش و انسانساز اسلام بود كه توسط يكى از تربيتيافتگان آن دين جاويد، بيان مىشد.
به باور وى، مبانى و منابع ديدگاههاى امام(ره)، در هر زمينهاى، خرد ناب و انديشه خالص بشرى بود و ايشان، با خميرمايه دينى و دستمايه علمى و ذهنى نقاد و انديشهاى آزاد، وارد دنياى علم، سياست، اخلاق و تربيت شد و در ربع قرن توانست ملتى مستقل و بااراده تربيت كند كه خود بهترين دليل بر موفقيت ديدگاه ايشان در صحنه تعليم و تربيت است. در اين زمينه، وى به بيان دورنمايى از آن حقايق و مبانى، در عناوين زير پرداخته است:
جايگاه انسان، گستره و اهميت تربيت، هماهنگى تربيت با فطرت، مقامات انسان، تقدم تزكيه بر تعليم و نقطه آغازين تربيت كه همان خودسازى مىباشد.
فصل سوم، به بيان اصول و روشهاى اخلاقى، تربيتى امام(ره) اختصاص يافته است. به باور نويسنده، با نگاهى اجمالى به انقلاب اسلامى و رهبرى امام(ره)، مىتوان گفت كه ايشان، بزرگترين مربى بشر در عصر حاضر بوده است، زيرا با اسلوبى خاص و روشى بديع و پشتكار و جديتى تمام، نخست، به گسترش و تحكيم انديشه ناب توحيدى و معارف بلند اسلامى پرداخت و انديشهها را متوجه اسلام ناب ساخت و سپس، با سرنگونى طاغوت، صحيحترين نظام حكومتى را بنيان نهاد و پس از آن، در همه زمينهها، به تقويت و تحكيم ارزشهاى اخلاقى اقدام كرد.
وى محور فعاليتهاى اخلاقى و تربيتى امام(ره) را همان روش كلى اسلام دانسته كه در عمل، به روشهاى جزيى متعددى تقسيم مىشود و اصولى را نيز مد نظر دارد. او اين محورها را در دو بخش زير، توضيح داده است:
الف) اصول: منظور، عناوين شاخصى است كه تار و پود نظام تربيتى امام(ره) را تشكيل مىدهد و وجود هريك از آنها ضرورى و اجتنابناپذير است؛ بهگونهاى كه اگر محقق نشود، به اساس تعليم و تربيت مورد نظر خدشه وارد مىشود. اين اصول، عبارتند از: خدامحورى، فراگيرى تربيت، مهذب بودن مربى، الهى بودن تعليم و تربيت، اراده فردى و پيمودن مراحل.
ب) روشها: به باور نويسنده، امام(ره) با بهرهگيرى از روشهاى قرآن و سنت معصومين(ع) توانست در سطح بسيار گسترده و جهانى، تحولى عميق و پايدار در انديشه، عمل و اخلاق مسلمانان ايجاد كند. اين روشها عبارتند از: روش علمى، الگودهى، تشويق و تكريم، تلقين و تكرار، دعا و مناجات.
در فصل چهارم، چگونگى نقش امام در احياى ارزشهاى اخلاقى نشان داده شده است. نويسنده در اين فصل، به دنبال اثبات اين است كه امام خمينى(ره)، از زمره آن عالمان و وارثانى بود كه در قرن بيستم، پرچم اسلام راستين را دوباره در جهان به اهتراز درآورد و در دنياى كفرزده، سخن از خدا، پيامبر(ص)، معاد و معنويت گفت و در تاريكىهاى مادهپرستى، چراغ تهذيب و فضايل را برافروخت و به تربيت و تهذيب انسانها پرداخت.
خودسازى، معمار اسلام، نفس مسيحايى، همت عالى، تهذيب انسانها، مبارزه با رذايل، تعيين وظايف روحانيان، فرهنگيان، خانواده و ساير مراكز، از عناوين اين فصل است.
فصل پنجم، شامل برجستگىهاى اخلاقى امام(ره) است. نويسنده، امام(ره) را آيينه تمامنماى محاسن و مكارم اخلاق دانسته كه در سراسر عمر خود، كوشيد تا بهطور مستمر از هرگونه زشتى و پليدى خود را دور نگه دارد و به فضايل اخلاقى آراسته باشد. به باور وى، همه كسانى كه با ايشان در ارتباط بودند - اعم از شاگردان، همسر و فرزندان، همكاران، ملت و دوست و دشمن - معترفند كه امام، فردى متخلق، مؤدب، مخلص، باتقوا و آراسته به صفات نيك بود و دشمنان امام و انقلاب، هرگز نتوانستند حتى يك نقطه منفى در زندگى، اعمال و گفتار ايشان بيابند.
آنچه در اين فصل بيان شده است، اندكى از انبوه خوبىهاى اخلاقى ايشان مىباشد كه در هفده عنوان زير، ارائه گرديده است:
اخلاص، توكل، پرستش و نيايش، توسل به اهل بيت(ع)، زهد و بىرغبتى به دنيا، احتياط در مصرف بيت المال، عزت و كرامت، قاطعيت و سازشناپذيرى، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس، حسن خلق، عطوفت، مردمدارى، حقشناسى، احترام به صاحبان فضيلت، نظم و انضباط.
در نهايت مىتوان چنين اظهار داشت كه نويسنده بهخوبى توانسته است گوشهاى هرچند كوچك، از سيره اخلاقى و تربيتى آن عالم فرزانه را به تصوير بكشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها، بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.