ابن هیثم، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ق' به 'ق')
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
به روايت شيخ علم‌ الدين قيصر بن ابى‌القاسم مهندس، ابن هيثم در بصره- كه در آن سال‌ها زير فرمان آل بويه عراق بود- شغلى ديوانى داشت كه از آن به وزارت بصره تعبير شده است و چون پرداختن به علم را از آن كار دوست‌تر مى‌دانست، سرانجام تظاهر به جنون كرد تا وى را عزل كردند و وى سپس به مصر رفت. به گفته قفطى سفر او به مصر، به تشويق و وعده الحاكم فاطمى، فرمانرواى مصر روى داد و البته بعيد نيست كه ابن هيثم اصلاً به اميد اجراى طرح خود براى تنظيم آب نيل و برخوردارى از كرم الحاكم آن تمهيد را انديشيده باشد. چه، به روايت قطفى، خليفه فاطمى پس از اطلاع از اين طرح، مالى براى ابن هيثم فرستاد. وى خود را آن ديار رساند و خليفه خود به استقبال او بيرون شد و دانشمند را گرامى داشت. ابن هيثم اندكى بعد در رأس گروهى از مهندسان به بررسى نيل و مجراى آن در بخش مرتفع جنوب مصر پرداخت، اما با مشاهده آثار و ابنيه‌اى كه مصريان بر اساس طرح‌هاى دقيق هندسى ساخته بودند، دريافت كه اگر اجراى طرحى كه او در انديشه داشت، ممكن بود، اين مصريان فرهيخته دانا به هندسه و رياضيات، البته پيش‌تر به آن دست مى‌زدند.  
به روايت شيخ علم‌ الدين قيصر بن ابى‌القاسم مهندس، ابن هيثم در بصره- كه در آن سال‌ها زير فرمان آل بويه عراق بود- شغلى ديوانى داشت كه از آن به وزارت بصره تعبير شده است و چون پرداختن به علم را از آن كار دوست‌تر مى‌دانست، سرانجام تظاهر به جنون كرد تا وى را عزل كردند و وى سپس به مصر رفت. به گفته قفطى سفر او به مصر، به تشويق و وعده الحاكم فاطمى، فرمانرواى مصر روى داد و البته بعيد نيست كه ابن هيثم اصلاً به اميد اجراى طرح خود براى تنظيم آب نيل و برخوردارى از كرم الحاكم آن تمهيد را انديشيده باشد. چه، به روايت قطفى، خليفه فاطمى پس از اطلاع از اين طرح، مالى براى ابن هيثم فرستاد. وى خود را آن ديار رساند و خليفه خود به استقبال او بيرون شد و دانشمند را گرامى داشت. ابن هيثم اندكى بعد در رأس گروهى از مهندسان به بررسى نيل و مجراى آن در بخش مرتفع جنوب مصر پرداخت، اما با مشاهده آثار و ابنيه‌اى كه مصريان بر اساس طرح‌هاى دقيق هندسى ساخته بودند، دريافت كه اگر اجراى طرحى كه او در انديشه داشت، ممكن بود، اين مصريان فرهيخته دانا به هندسه و رياضيات، البته پيش‌تر به آن دست مى‌زدند.  


از اين‌رو نزد خليفه رفت و به ناكامى خود اعتراف كرد. ظاهراً خليفه واكنش تندى از خود نشان نداد، اما چنين مى‌نمايد كه از اين ناكامى چندان خشمناك شده بود كه او را به جاى آن‌كه در جايى چون دارالحكمه قاهره، در كنار كسانى مانند ابن يونس منجم به كار بگمارد، به شغلى ديوانى گماشت. ابن هيثم با آن‌كه از بيم اين فرمانرواى خونريز، به اين شغل گردن نهاد، ولى براى رهايى از آن چاره در اين ديد كه باز تظاهر به جنون كند. از اين‌رو خليفه اموال او را مصادره كرد و كسى را به قيمومتش گماشت و در خانه‌اش محبوس كرد. چون حاكم در سال 411ق درگذشت، ابن هيثم نيز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وى نزديك الازهر قاهره مقام گزيد و بقيه عمر را به تدريس و تأليف سپرى كرد و از طريق استنساخ کتاب، روزى خود را به دست مى‌آورد.
از اين‌رو نزد خليفه رفت و به ناكامى خود اعتراف كرد. ظاهراً خليفه واكنش تندى از خود نشان نداد، اما چنين مى‌نمايد كه از اين ناكامى چندان خشمناك شده بود كه او را به جاى آن‌كه در جايى چون دارالحكمه قاهره، در كنار كسانى مانند ابن يونس منجم به كار بگمارد، به شغلى ديوانى گماشت. ابن هيثم با آن‌كه از بيم اين فرمانرواى خونريز، به اين شغل گردن نهاد، ولى براى رهايى از آن چاره در اين ديد كه باز تظاهر به جنون كند. از اين‌رو خليفه اموال او را مصادره كرد و كسى را به قيمومتش گماشت و در خانه‌اش محبوس كرد. چون حاكم در سال 411ق درگذشت، ابن هيثم نيز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وى نزدیک  الازهر قاهره مقام گزيد و بقيه عمر را به تدريس و تأليف سپرى كرد و از طريق استنساخ کتاب، روزى خود را به دست مى‌آورد.


بيهقى بر آن است كه ابن هيثم رساله‌اى درباره تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاكم از همان آغاز ورود او، پس از بررسى طرح مذكور، آن را كم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتى كرد. ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت يكى از امراى آن ديار درآمد به رغم بخشش‌هاى اين امير، به مختصرى قناعت كرد و يكسره به كارهاى علمى پرداخت، اما شهرزورى پس از تكرار سخن بيهقى، به نقل روايت ديگرى مى‌پردازد كه بر پايه آن، ابن هيثم نخست در شام مى‌زيسته و از آن‌جا به مصر رفته است. از سوى ديگر به نظر نمى‌رسد كه ابن هيثم همه عمر را پس از مرگ الحاكم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخى كه به يك سؤال هندسى در 418ق در بغداد داده، معلوم مى‌شود كه لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولى دوباره به مصر بازگشته، زيرا قاضى ابوزيد عبدالرحمن بن عيسى او را در 430ق در آن ديار ديده بوده است.
بيهقى بر آن است كه ابن هيثم رساله‌اى درباره تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاكم از همان آغاز ورود او، پس از بررسى طرح مذكور، آن را كم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتى كرد. ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت يكى از امراى آن ديار درآمد به رغم بخشش‌هاى اين امير، به مختصرى قناعت كرد و يكسره به كارهاى علمى پرداخت، اما شهرزورى پس از تكرار سخن بيهقى، به نقل روايت ديگرى مى‌پردازد كه بر پايه آن، ابن هيثم نخست در شام مى‌زيسته و از آن‌جا به مصر رفته است. از سوى ديگر به نظر نمى‌رسد كه ابن هيثم همه عمر را پس از مرگ الحاكم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخى كه به يك سؤال هندسى در 418ق در بغداد داده، معلوم مى‌شود كه لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولى دوباره به مصر بازگشته، زيرا قاضى ابوزيد عبدالرحمن بن عيسى او را در 430ق در آن ديار ديده بوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش