حائری یزدی، عبدالکریم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type='authorfatherName'| | |data-type='authorfatherName'|محمدجعفر | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type='authorBirthPlace'| | |data-type='authorBirthPlace'|مهرجرد میبد | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type='authorDeathDate'|1315 هـ.ش یا 1355 هـ.ق یا 1937 م | |data-type='authorDeathDate'|1315 هـ.ش یا 1355 هـ.ق یا 1937 م قم | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type='authorTeachers'| | |data-type='authorTeachers'|[[آيت الله حاج سيد حسين وامق]] ، [[آيت الله حاج شيخ فضل الله نورى]]، [[آيت الله ميرزاى شيرازى اول]]، [[آيت الله ميرزاى شيرازى دوم]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type='authorWritings'| | |data-type='authorWritings'|[[غرر العوائد من درر الفوائد]]، [[کتاب الصلاه (للحایری)]]، [[کتاب المواریث]] | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۶
نام | حائری، عبد الکریم |
---|---|
نام های دیگر | آیت الله حائری، عبد الکریم
حاج شیخ حائری، عبد الکریم بن محمد جعفر یزدی، عبد الکریم بن محمد جعفر یزدی حائری، عبد الکریم |
نام پدر | محمدجعفر |
متولد | 1238 هـ.ش |
محل تولد | مهرجرد میبد |
رحلت | 1315 هـ.ش یا 1355 هـ.ق یا 1937 م قم |
اساتید | آيت الله حاج سيد حسين وامق ، آيت الله حاج شيخ فضل الله نورى، آيت الله ميرزاى شيرازى اول، آيت الله ميرزاى شيرازى دوم |
برخی آثار | غرر العوائد من درر الفوائد، کتاب الصلاه (للحایری)، کتاب المواریث |
کد مولف | 176 |
ولادت
آيت الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى در سال 1276 هجرى قمرى در روستاى مهرجرد (از توابع ميبد يزد) در خانوادهاى كشاورز و پارسا، كودكى ديده به دنيا گشود كه بعدها خدمات ارزنده و مهمى به فرهنگ شيعه و جوامع اسلامى نمود و همچون ستارهاى تابنده بر تارك تاريخ اسلام درخشيد.
اين مرد بزرگ كه حق عظيمى به حوزههاى علميّۀ شيعه و دانشمندان علوم اسلامى دارد مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى بنيانگذار حوزۀ علميّۀ قم است.
تحصيلات
آيت الله حائرى مقدمات علوم را در اردكان يزد، از محضر مجد العلماى اردكانى و ديگر اساتيد آموخت. آنگاه به شهر يزد عزيمت نموده، در مدرسۀ «خان» سكنى گزيد و در حلقۀ شاگردان آيت الله حاج سيد حسين وامق و آيت الله سيد يحيى كبير (مجتهد يزدى) در آمده، مشغول تحصيل و فراگيرى گرديد.
او در سنين جوانى با عزمى راسخ و شوقى غالب براى فراگيرى بيشتر علوم اسلامى يزد را به مقصد عتبات مقدسه ترك گفته، راهى سامرا گرديد.
او در آن ديار از محضر اساتيد نامدارى همچون آيت الله حاج شيخ فضل الله نورى، شهيد مشروطه، آيت الله ميرزا ابراهيم محلاتى شيروانى، آيت الله ميرزاى شيرازى اول، آيت الله سيد محمد فشاركى اصفهانى و آيت الله ميرزاى شيرازى دوم، كه از علماى بزرگ و سرشناس آن زمان بودند سالهاى متمادى بهره برده و توشههاى فراوان برگرفت.
هجرت به نجف اشرف
پس از وفات ميرزاى شيرازى اول (ميرزاى بزرگ)، مرحوم فشاركى به نجف هجرت فرمود و مرحوم حائرى نيز با اين استاد بزرگ خويش به نجف اشرف رهسپار گرديد. او ملازم درس استاد بود و از آن بزرگوار بالاترين بهرهها را برد.
بعد از آنكه استادش بدرود حيات گفت و به ديار باقى شتافت، در درس مرحوم آخوند خراسانى صاحب كتاب «كفاية الأصول» شركت كرده و در زمرۀ برجستهترين دانشوران حوزۀ درس ايشان قرار گرفت.
تدريس در كربلا
آيت الله حائرى يزدى قبل از وفات مرحوم آخوند، به كربلا رفت و در آنجا اقامت گزيد و با استعانت از تربت پاك شهيدان كربلا، حوزۀ درسى تشكيل داده و به تربيت و پرورش طلاب علوم دينى پرداخت. اقامت ايشان در آن شهر تا سال 1332 هجرى قمرى به طول انجاميد.
بازگشت به ايران
حضرت آيت الله حائرى در اوايل سال 1333 هجرى قمرى، به منظور زيارت مرقد مطهر امام هشتم، على بن موسى الرضا عليه السلام به ايران آمده و به مشهد مقدس مشرف گرديد و در آنجا دعوتنامهاى از مرحوم حاج سيد اسماعيل (فرزند مرحوم آيت الله حاج آقا محسن عراقى) و عدهاى ديگر دريافت كرد كه در آن، از ايشان دعوت شده بود به سلطان آباد (شهرستان اراك) تشريف ببرند و به تربيت اهل علم و محصلين بپردازند.
معظم له اين دعوت را پذيرفت و 8 سال در آن شهر به تدريس فقه و اصول و تربيت طلاب و فضلا همت گماشت.
مرجعيت تقليد
مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى (معروف به ميرزاى كوچك و ميرزاى دوم) مقام آيت الله حائرى را بزرگ مىداشت و به فضل و دانش او اعتراف مىنمود و احتياطات خويش را به ايشان ارجاع مىداد. همين امر باعث توجه انظار به شخصيت بلند پايۀ ايشان شد.
زمانى كه مراجع تقليد شيعه در آن زمان همچون آيات عظام سيد محمد كاظم يزدى، ميرزا محمد تقى شيرازى و آيت الله شريعت اصفهانى رحلت نمودند بسيارى از مقلدان آن بزرگواران به آيت الله حائرى رجوع كردند.
ورود به قم
در ماه رجب 1340 هجرى قمرى، مرحوم آيت الله حائرى به قصد زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها و گذراندن ايام نوروز، سفرى به شهر قم كردند و در همين سفر بود كه فصل جديدى در تاريخ قم، پديد آمد.
مردم قم كه به مقامات علمى و روحانى معظم له واقف شده بودند بعد از شنيدن خبر حركت ايشان به طرف قم، خود را آماده استقبال از اين مرد بزرگ ساختند.
در آن استقبال با شكوه كه جمعى از علماى قم و مردم پاكدل و علاقهمند به اسلام و روحانيت تا چهار كيلومترى قم (امامزاده جمال) رفته بودند، آيت الله بافقى مردم را تشويق مىكرد كه دست از دامن آيت الله حائرى بر ندارند و خواستار اقامت دايمى ايشان در قم گردند.
ايشان تشريف فرما شده و ساعتى در آنجا توقف كردند و مردم نيز خواسته خود را به اطلاع آن جناب رساندند، آنگاه ايشان با تجليل و تكريم فراوان به شهر وارد شده و در منزل مرحوم آيت الله حاج شيخ مهدى پائين شهرى، اقامت گزيد.
آن موقع مقارن با نوروز بود و مردم از شهرهاى مختلف براى زيارت هنگام و حضور در حرم مطهر هنگام تحويل سال به قم آمده بودند. زائران نيز وقتى از پافشارى و اصرار علما و مردم شهر بر توقف معظم له اطلاع حاصل كردند با مردم قم همآوا گشته و خواستار اقامت دايم ايشان شدند.
حضرت آيت الله حائرى به خاطر مشكلاتى از پذيرفتن پيشنهاد علما و ساير طبقات مردم عذر خواست، ولى مردم دست از تقاضاى خود بر نداشتند.
مرحوم آيت الله شيخ محمد تقى بافقى به ايشان گفت: شما اخبارى را كه از حضرات معصومين عليهم السلام راجع به آخر الزمان وارد شده كه قم مركز علم و دانش خواهد شد و اينكه در آن زمان، علم در كوفه به زمين فرو رفته، از قم بيرون خواهد آمد، ديدهايد؟
- آيت الله حائرى فرمود: آرى.
آيا قبول داريد يا شبهه مىكنيد؟
- قبول دارم.
نمىخواهيد تأسيس اين اساس به دست شما انجام گيرد و براى هميشه اين سكه به نام شما زده شود و باقيات صالحات شما باشد!؟
- چرا.
پس تصميم به توقف بگيريد.
علاوه بر مرحوم بافقى، جمع ديگرى از علما و بزرگان قم از قبيل آيت الله حاج ميرزا محمد ارباب و آيت الله حاج شيخ محمد رضا ساوهاى و مرحوم حاج سيد حسن متولى باشى، متولى حرم حضرت معصومه سلام الله عليها و حاج ميرزا محمود روحانى نيز سعى بر راضى كردن مرحوم حاج شيخ داشتند و بالاخره آيت الله حائرى بنا را در اين امر بر استخاره به قرآن گذاشتند.
صبحگاهى به حرم مشرف شده، استخاره كردند، اين آيۀ كريمه آمد:
اذهبوا بقميصي هذا فألقوه على وجه أبي يأت بصيراً و أتوني بأهلكم أجمعين» (سورۀ يوسف، آيۀ 93)
« - حضرت يوسف به برادران خود گفت - اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهرۀ پدرم بيفكنيد تا بينا گردد، و همۀ خانوادهتان را نزد من آوريد.»
بعد از استخاره ايشان تصميم خود را مبنى بر اقامت در قم به اطلاع مردم رساند و اصحاب و شاگردان ايشان هم كه از ماندن استاد خود (در قم) اطلاع يافتند مشتاقانه رهسپار اين شهر گرديدند.
تأسيس حوزۀ علميّۀ قم
آيت الله حائرى اولين اقدامى كه در سال 1340 هجرى قمرى انجام داد تأسيس يا به تعبير صحيحتر، تجديد مركزيت حوزۀ علميّۀ قم در شرايط دشوار آن روز بود، كه تقريبا مصادف بود با كودتاى انگليسى رضاخان. رضاخان بعد از تحكيم پايههاى قدرت خود تلاش گسترده و همه جانبهاى براى انحلال حوزۀ نو پاى قم داشت و اگر لطف امام زمان عجل الله تعالى فرجه و همت و پشتكار و مقاومت مرحوم حاج شيخ نبود، بى هيچ ترديد اثرى از آن زحمات باقى نمىماند.
صفات فاضله و اخلاق حسنه
در اينجا به طور فهرستوار به برخى از خصايص اخلاقى ايشان اشاره مىكنيم:
مرحوم آيت الله حائرى مردى فوق العاده خوش اخلاق و خوش برخورد بود. ظاهر و باطنش يكى بود و طلاب را دوست داشت و به اهل علم و فضيلت عشق و مىورزيد و علاقۀ عميقى داشت.
او هنگام نشستن در مجلس صدر و ذيل نمىشناخت و همانند سيرۀ حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هر جا را كه مناسب مىديد، مىنشست. و بر خلاف حساسيتى كه در آن زمان در شهر اراك براى محل نشستن افراد (در پايين يا بالاى مجلس) وجود داشت، هنگام ورود به هر مجلس، در اولين جاى خالى موجود مىنشست و با اين رويه، آن سنت غلط را از ميان برداشت.
يكى از شاگردان معظم له نقل مىكند: ايشان هرگز در خوردن غذا به غذاهاى لذيذ توجه نمىكرد و تعمد داشت غذاهاى ساده و بىخورشت ميل كند. او از يك تقواى باطنى سرشار برخوردار بود و بارها مىفرمود «من هرگز براى خود رياست و زعامت، دست و پا نكردهام» و مسألۀ زعامتِ خود را انجام يك تكليف و امانت الهى مىدانست.
از همدورههاى خود تجليل كرده و به معرفى آنها مىپرداخت.
او حقوق همسر را دقيقا رعايت مىكرد و در زندگى به مسايلى توجه داشت كه معمولا افراد از آن غفلت دارند.
بازار شهر اراك بازارى طولانى است و منزل مرحوم حائرى در انتهاى بازار و محل تدريسشان اوايل بازار قرار داشت. وقتى ايشان از منزل عازم تدريس مىشدند، عبا را به دست گرفته و روى دوش نمىانداختند (اين در حالى بوده كه عدهاى از بزرگان شهر با اطرافيان و تفنگچى حركت مىكردند). ايشان پياده تا محل درس مىرفتند و اگر در بين راه كسى به دنبال ايشان حركت مىكرد مىايستادند و در صورتى كه طرف، سؤال و يا نيازى داشت آن را بر طرف كرده و خود به تنهايى به راه ادامه مىدادند.
همچنين گاهى بر سر محل امضاى قبالهها و يا برخى اسناد بين افراد اختلاف پيدا مىشد و مرحوم آقاى حائرى براى اينكه با اين فكر غلط مبارزه كنند، معمولا پايين همۀ امضاها، امضا مىكردند.
ايشان روحيۀ ايثارگرى عجيبى داشت و چندين سال تكفل مخارج يكى از اساتيد خود (مرحوم فشاركى) را به عهده گرفت و پس از رحلت استاد نيز، با اينكه خود نيازمند بود باز لطف خويش را از خانوادۀ استادش قطع نفرمود.
از امتيازات مرحوم حائرى علاقۀ فوق العادۀ ايشان به خاندان پيامبر عليهم السلام بود و در اين ميان به حضرت سيد الشهداء حسين بن على عليهما السلام بسيار عشق مىورزيد و هميشه قبل از تدريس، از مرحوم حاج شيخ ابراهيم صاحب الزمانى تبريزى مىخواست روضه خوانى كند و اين مرد بزرگ هر روز پيش از درس چند دقيقه روضه مىخواند و آنگاه مرحوم حاج شيخ درس را شروع مىكردند.
مجلس روضه خوانى مرحوم حائرى تنها در روزهاى درس نبود. ايشان در ايام محرم نيز اقامۀ عزا فرموده و در روز عاشورا با هيئتى خاص (پاى برهنه و گل به پيشانى و صورت ماليده) در دستههاى عزادارى شركت مىكرد و به عزادارى مىپرداخت. در ايام فاطميۀ دوم (در ماه جمادى الثانية) نيز، كه عزادارى در ايران مرسوم نبود، با همت ايشان هر سال مجالس عزا بر پا مىگرديد.
امتياز ديگر مرحوم حاج شيخ عدم استفاده از بيت المال براى مخارج شخصى بود مگر به قدر ضرورت.
فرزندان
از معظم له دو فرزند برومند مانده است كه هر يك چون ستارهاى فروزان دنياى علم را روشن نمودهاند و از مفاخر عصر ما به شمار مىآيند:
- حضرت آيت الله حاج شيخ مرتضى حائرى از اساتيد و علماى بزرگ حوزۀ علميّۀ قم كه 15 اسفند 1364 هجرى شمسى رحلت نمود.
- حضرت حجة الإسلام و المسلمين حاج شيخ مهدى حائرى كه قبلا به عنوان نمايندۀ مرحوم آيت الله بروجردى در واشنگتن فعاليت داشت و پس از آن در تهران ساكن شد و به تدريس در دانشگاه تهران و تأليف و تصنيف مشغول شد.
پاسخ به يك سؤال
ممكن است اين سؤال پيش آيد كه چرا رئيس و مؤسّس حوزۀ علميّۀ قم مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى، با حكومت جبار و خودكامۀ رضاخانى به مخالفت بر نخاست و در ماجراى قيام علماى تبريز و علماى مهاجر اصفهان و ديگر شهرهاى ايران و قيام آيت الله آقا حسين قمى با آنها همكارى و معاضدت نكرد؟
پاسخ اين سؤال آن است كه مرحوم آيت الله حائرى پس از رنج بسيار در آن ايام به تازگى حوزۀ علميّۀ قم را در ايران داير كرده بود و رضاخان و قدرت جهنمى او را به خوبى مىشناخت، به خصوص آن موقع رشد سياسى مردم چندان بالا نبود كه بتوان مبارزه كرد.
از اين رو آيت الله حائرى دچار باب تزاحم و موضوع اهم و مهم شده بود. به اين معنى كه امر داير بود بين اينكه با رضاخان درافتد و مردم با قتل عامى مانند مسجد گوهر شاد مواجه شوند و بقيۀ صحنه را رها كنند و روحانيت شيعه بكلى شكست بخورد و سازمان حوزۀ علميّۀ قم برچيده شود، يا اينكه با رضاخان به طور كجدار و مريض سر كند تا بتواند با اداره و ادامۀ كار حوزۀ علميّۀ قم، علما و فقها و مجتهدين و مردانى مجاهد و مبارز براى آيندۀ ايران و دنياى اسلام تربيت نمايد.
آيت الله حائرى با صبر سياسى و دور انديشى مخصوص به خود، راه دوم را انتخاب نمود و در تمام دورۀ رضاخان حوزۀ علميّۀ قم را با همۀ تحميلات و فشارهاى حكومت رضاخان به خوبى اداره كرد و از همين حوزه بود كه زعيم عاليقدر، حضرت امام خمينى (ره) و ساير مراجع كنونى قم به عنوان شاگردان آيت الله حائرى برخاستند و در نتيجه طومار سلطنت پنجاه و هشت سالۀ پهلوى درهم پيچيده شد.
تأليفات
مرحوم آيت الله حائرى آثار علمى و ارزندهاى از خود به يادگار گذاشته كه برخى از آنها عبارتند از:
- كتاب الصلوة در فقه، مكرر چاپ شده است.
- تقريرات، اين كتاب در اصول فقه و تقرير درس استادش مرحوم فشاركى است.
- درر الفوائد، كه به درر الأصول مشهور است.
- كتاب الرضاع
- كتاب المواريث
- كتاب النكاح
ديگر آثار
مرحوم حائرى تنها مؤسّس حوزه نبود. او يكى از مراجع تقليد شيعيان زمان خويش نيز بود و آثار خيريۀ فراوانى از ايشان به يادگار مانده، از جمله:
- تأسيس كتابخانۀ مدرسۀ فيضيه
- تأسيس بيمارستان سهاميه
- سد رودخانۀ قم، كه پس از جريان سيلى ويرانگر و پر خسارت به همّت ايشان و كمك مردم قم ساخته شد.
- بناى قلعۀ مباركآباد به منظور اسكان سيل زدگان در سال 1353 هجرى قمرى.
رحلت
اين عالم بزرگوار و فقيه نامدار در سپيده دم روز 17 ذيقعدۀ سال 1355 هجرى قمرى مصادف با 1314 هجرى شمسى در آستانۀ 80 سالگى و پس از عمرى خدمات شايان توجه به اسلام و مسلمين به رحمت ايزدى پيوست.
پيكر شريف اين مرجع عاليقدر در ميان حزن و اندوه شيفتگان اهل بيت عصمت و طهارت با شكوه خاصى تشييع شده و در جوار مرقد ملكوتى حضرت معصومه سلام الله عليها در شهر قم به خاك سپرده شد.
وابستهها
حائری یزدی، مهدی/ فرزند آیت الله عبدالکریم حائری یزدی
تعلیقة شریفة علی بحث الخیارات و الشروط من کتاب المتاجر لشیخنا العلامة الأنصاري (قدس سره) / نوع اثر: کتاب / نقش: افاده
کتاب الصلاه (للحایری) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
رساله شریفه مجمع الرسائل / نوع اثر: کتاب / نقش: حاشيه نويس
درر الفوائد ( حائری یزدی، عبدالکریم - طبع جدید ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
درر الفوائد ( حائری یزدی، عبدالکریم - طبع قدیم ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
غرر العوائد من درر الفوائد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
حاشیة علی درر الفوائد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
کتاب النکاح / نوع اثر: کتاب / نقش: افاده
کتاب الصلوة / نوع اثر: کتاب / نقش: افاده
الصلوة (سنگي) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده