۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> پرونده:NUR13840J1.jpg|بندانگشتی|مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة ال...» ایجاد کرد) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR13840J1.jpg|بندانگشتی|مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)]] | [[پرونده:NUR13840J1.jpg|بندانگشتی|مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين) | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |تفنيد و نقد لنظريات الفارابي و ابن سينا و الغزالي و ابن رشد و علماء الکلام علي ضوء الفلسفه المسيحيه | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[توماس، آکويناس]] (نويسنده) | ||
[[ابو کرم ماروني، نعمه الله]] (محقق) | [[ابو کرم ماروني، نعمه الله]] (محقق) | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |B 765 م3ت9* | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |توماس آکويناس، قديس، 1225؟ - 1274م. | ||
فلسفه اسلامي | فلسفه اسلامي | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار و مکتبة بيبليون | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |لبنان - جبيل | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 2008م , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13840AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)'''، تألیف توماس آکویناس، فیلسوف مسیحی ایتالیایی، نقد و ردی بر نظریات فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد است که توسط نعمتالله ابوکرم مارونی از لاتین به عربی ترجمه و تحقیق شده است. | '''مجموعة الردود علی الخوارج (فلاسفة المسلمين)'''، تألیف توماس آکویناس، فیلسوف مسیحی ایتالیایی، نقد و ردی بر نظریات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] است که توسط نعمتالله ابوکرم مارونی از لاتین به عربی ترجمه و تحقیق شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه کتاب، زندگینامه مترجم و متن کتاب در 102 فصل است. در نگارش این اثر آراء فلاسفه غیر مسیحی گاه با ذکر لفظ «فیلسوف» (که منظور در تمام کتاب | کتاب مشتمل بر مقدمه کتاب، زندگینامه مترجم و متن کتاب در 102 فصل است. در نگارش این اثر آراء فلاسفه غیر مسیحی گاه با ذکر لفظ «فیلسوف» (که منظور در تمام کتاب [[ارسطو]]<nowiki/>ست)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1، پاورقی3</ref>، گاه با ذکر نام (مثلاً [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] یا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]])<ref>ر.ک: همان، ص392 و 485</ref> و گاه با اشاره به نام کتاب (مثلاً مقولات [[ارسطو]]) مطرح و مورد نقد قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص316</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این اثر نقد نظریات فارابی و ابن سینا و غزالی و ابن رشد و علمای کلام از دیدگاه فلسفه مسیحی است. در مقدمه کتاب، نام «خوارج» در عنوان کتاب (مجموعه ردیهها بر خوارج)، به غیر متدینین به دین مسیحیت تفسیر شده است. همچنین این کتاب از جمله آثار برجسته قدیس توماس از جهت دقت معانی و بلاغت تعبیر دانسته شده است؛ اما دشواری عبارات آن سبب شده که از ترجمه آن خودداری شود و این اثر هفت قرن تنها مورد استفاده آشنایان به زبان لاتین بوده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه الف</ref>. | این اثر نقد نظریات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و علمای کلام از دیدگاه فلسفه مسیحی است. در مقدمه کتاب، نام «خوارج» در عنوان کتاب (مجموعه ردیهها بر خوارج)، به غیر متدینین به دین مسیحیت تفسیر شده است. همچنین این کتاب از جمله آثار برجسته قدیس توماس از جهت دقت معانی و بلاغت تعبیر دانسته شده است؛ اما دشواری عبارات آن سبب شده که از ترجمه آن خودداری شود و این اثر هفت قرن تنها مورد استفاده آشنایان به زبان لاتین بوده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه الف</ref>. | ||
مترجم کتاب، حواشی و شروحی را بر مطالبی از متن که فهم آن وقت زیادی را از خواننده میگیرد نوشته است. به گفته خود او بیشتر این شروح برگرفته از فلاسفه غرب و مشهورترین فلاسفه عرب است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب</ref>. | مترجم کتاب، حواشی و شروحی را بر مطالبی از متن که فهم آن وقت زیادی را از خواننده میگیرد نوشته است. به گفته خود او بیشتر این شروح برگرفته از فلاسفه غرب و مشهورترین فلاسفه عرب است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب</ref>. | ||
در ابتدای اثر، شرح حال مارونی با معرفی خاندان و سیر زندگانی او آغاز شده است. در بخش تألیفات مطبوع و آماده طبع مارونی، از کتاب مورد بحث بهعنوان پنجمین اثر مطبوع یاد شده است: «این کتاب را توماس آکویناس، بزرگ فلاسفه غرب به زبان لاتین در چهار جلد منتشر کرده و در آن دیدگاه علما و فلاسفه غیر مسیحی، بهویژه علمای مسلمان، مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد و غزالی را مورد مناقشه قرار داده و نظریات و مبانی آنها را منصفانه نقد کرده است». کتاب حاضر جلد اول از این مجموعه چهار جلدی است که با عبارات بلیغ و با رعایت امانت و دقت به عربی ترجمه شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ق</ref>. | در ابتدای اثر، شرح حال مارونی با معرفی خاندان و سیر زندگانی او آغاز شده است. در بخش تألیفات مطبوع و آماده طبع مارونی، از کتاب مورد بحث بهعنوان پنجمین اثر مطبوع یاد شده است: «این کتاب را توماس آکویناس، بزرگ فلاسفه غرب به زبان لاتین در چهار جلد منتشر کرده و در آن دیدگاه علما و فلاسفه غیر مسیحی، بهویژه علمای مسلمان، مانند [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را مورد مناقشه قرار داده و نظریات و مبانی آنها را منصفانه نقد کرده است». کتاب حاضر جلد اول از این مجموعه چهار جلدی است که با عبارات بلیغ و با رعایت امانت و دقت به عربی ترجمه شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ق</ref>. | ||
تأثیر فلسفه ارسـطویی بـر آکویناس آنقـدر مـشخص اسـت که کشف موارد اخـتلاف آنان بررسی دقیقتری را میطلبد. البته، یکی از اختلافات عمده و مشهور این است که توماس یک مـسیحی اسـت و سعی او بر این است که در هـمان حـال کـه ارسـطوگرای خـوبی است، مسیحی خـوبی هـم باشد و مسائل نسبتاً مشکل هم از همین تلاش برای وحدت این دو دیدگاه ناشی میشود. اما تقریباً بـه دلیل ایـنکه یـک فیلسوف مسیحی بود، فلسفه او عناصری از ریشههای افـلاطونی یـا نـوافلاطونی را نـیز بـه خـود جذب کرده است<ref>ر.ک: نوت ترانوی، ص165</ref>. | تأثیر فلسفه ارسـطویی بـر آکویناس آنقـدر مـشخص اسـت که کشف موارد اخـتلاف آنان بررسی دقیقتری را میطلبد. البته، یکی از اختلافات عمده و مشهور این است که توماس یک مـسیحی اسـت و سعی او بر این است که در هـمان حـال کـه ارسـطوگرای خـوبی است، مسیحی خـوبی هـم باشد و مسائل نسبتاً مشکل هم از همین تلاش برای وحدت این دو دیدگاه ناشی میشود. اما تقریباً بـه دلیل ایـنکه یـک فیلسوف مسیحی بود، فلسفه او عناصری از ریشههای افـلاطونی یـا نـوافلاطونی را نـیز بـه خـود جذب کرده است<ref>ر.ک: نوت ترانوی، ص165</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اکویناس در دومین فصل از کتابش، حکمت و فلسفه را بهلحاظ کمال، والایی، نفع و گوارایی برتر دانسته و دلیل آن را متذکر شده است؛ مثلاً نفع فراوان آن را به این دلیل میداند که انسان را به ملکوت جاودان میرساند. سپس پیگیری همه نظرات فیلسوفان مسلمان (به تعبیر او اصحاب گمراهی) را با وجود ضرورتش غیر ممکن دانسته است و چنین دلیل آورده که همه سخنان باطلشان نزد او مشخص نیست تااینکه ممکن باشد از خود سخنانشان در نقض کلامشان استدلال شود<ref>ر.ک: همان، ص7-5</ref> | اکویناس در دومین فصل از کتابش، حکمت و فلسفه را بهلحاظ کمال، والایی، نفع و گوارایی برتر دانسته و دلیل آن را متذکر شده است؛ مثلاً نفع فراوان آن را به این دلیل میداند که انسان را به ملکوت جاودان میرساند. سپس پیگیری همه نظرات فیلسوفان مسلمان (به تعبیر او اصحاب گمراهی) را با وجود ضرورتش غیر ممکن دانسته است و چنین دلیل آورده که همه سخنان باطلشان نزد او مشخص نیست تااینکه ممکن باشد از خود سخنانشان در نقض کلامشان استدلال شود<ref>ر.ک: همان، ص7-5</ref> | ||
در فصل سوم کتاب نیز چنین میخوانیم که آنچه ما درباره خداوند متعال معتقدیم دو قسم است: برخی فوق طاقت ادراک بشری است، مانند اینکه خداوند سهتا و درعینحال یکی است؛ برخی هم عقل طبیعی امکان ادراک آن را دارد، مانند اینکه خداوند موجود است و واحد است. سپس بر هر مورد استدلال کرده و در آخر مینویسد: زیرا شناخت عقل ما در این دنیا ناشی از حس بوده و هر آنچه تحت حس قرار نگیرد عقل انسان آن را درک نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | در فصل سوم کتاب نیز چنین میخوانیم که آنچه ما درباره خداوند متعال معتقدیم دو قسم است: برخی فوق طاقت ادراک بشری است، مانند اینکه خداوند سهتا و درعینحال یکی است؛ برخی هم عقل طبیعی امکان ادراک آن را دارد، مانند اینکه خداوند موجود است و واحد است. سپس بر هر مورد استدلال کرده و در آخر مینویسد: زیرا شناخت عقل ما در این دنیا ناشی از حس بوده و هر آنچه تحت حس قرار نگیرد عقل انسان آن را درک نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. |
ویرایش