رشحات الحكمة تعليقة علی الأسفار: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# متن کتاب. | # متن کتاب. | ||
# فقیه ایمانی، فاطمه، «ابهاماتی در تقریر محمدحسین طباطبایی از برهان صدیقین»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای فلسفی – کلامی، تابستان 1390، شماره 48، صفحه 147 تا | #[[:noormags:775089|فقیه ایمانی، فاطمه، «ابهاماتی در تقریر محمدحسین طباطبایی از برهان صدیقین»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهشهای فلسفی – کلامی، تابستان 1390، شماره 48، صفحه 147 تا 162]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۱۱
نام کتاب | رشحات الحكمة تعليقة علی الأسفار |
---|---|
نام های دیگر کتاب | الاسفار الاربعه. شرح |
پدیدآورندگان | شاهآبادی، محمد(نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BBR 1083 /ش2ر5 |
موضوع | صدر الدين شيرازي، محمد بن ابراهيم، ??? - ????ق. الحکمه المتعاليه في الاسفار الاربعه - نقد و تفسير
فلسفه اسلامي - متون قديمي تا قرن 14 |
ناشر | مهدي يار |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1381ش , 1424ق ,
مجلد2: 1425ق , مجلد3: 2006م , 1427ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13546AUTOMATIONCODE |
رشحات الحكمة تعليقة علی الأسفار، تألیف محمد شاهآبادی، از جمله حواشی و تعلیقههایی است که بر موضوعاتی از کتاب اسفار اربعه صدرالدین محمد شیرازی (متوفی 1050ق)، مشهور به ملاصدرا یا صدرالمتألهین نوشته شده است.
کتاب اسفار، از مهمترین کتابهای فلسفی در «حکمت متعالیه» است که تاکنون حواشی و شروح بسیاری بر آن نوشته شده است و از دیرباز از کتابهای درسی در حوزه و دانشگاه بوده است. نویسنده در این کتاب، با اشاره به برخی از مباحث اسفار، به نقل و نقد دیدگاه دیگر فلاسفه پیرامون آن مباحث پرداخته است.
سبک نگارش اثر به شیوه رایج «قوله - أقول» در 201 شماره ارائه شده است. با این توضیح که اینگونه نیست که نویسنده همواره کلام صدرالمتألهین را نقل و سپس نقد و تشریح نماید؛ بلکه گاه کلام نویسنده اسفار و گاه نظرات دیگر فلاسفه، چون ابونصر فارابی و ابن سینا یا ملا هادی سبزواری و علامه طباطبایی را با ذکر نام آنها آورده و در ذیل هر سخن با ذکر «أقول» آنها را شرح و نقد کرده است. شارح در اولین فصل از کتاب در اثبات وجود واجبالوجود بهوسیله برهان صدیقین - پس از ذکر کلامی از صدرالمتألهین، مبنی بر اینکه حد وسط در برهان مزبور در حقیقت چیزی جز وجود او نیست – نوشته است: این برهان، هیچکدام از دو برهان «لمی» و «انی»، به اصطلاح منطقی آن نیست؛ مگر اینکه برهان «لمی» را اعم از آنچه در منطق ذکر شده است (اثبات معلول از ناحیه علت) بدانیم و بگوییم: شامل اثبات علت از ناحیه خودش در مقام اثبات (نه در مقام ثبوت تا دور لازم آید) نیز میشود... مطابق این تعمیم، برهان صدیقین، «لمی» است نه «انی».
سپس دیدگاه علامه طباطبایی را در اینباره ذکر میکند. به نظر علامه، برهان صدیقین، برهان «انی» است که در آن از طریق برخی از لوازم، سلوک میشود.
(اساسا به عقیده علامه در فلسفه الهی، غیر از برهان «إن» که در آن از یکی از متلازمین پی به ملازم دیگر برده میشود، برهان دیگری (یعنی برهان «لم») راه ندارد؛ زیرا موضوع فلسفه، موجود است و محمول این موضوع بهنحوی مساوی با موضوع (یعنی موجود) است و چیزی جز وجود نداریم، که بخواهد علت ثبوت محمول یا موضوع قرار گیرد؛ زیرا هرچه هست همین موضوع یا محمول است. در همین راستا ذیل سخن ملاصدرا در اسفار – که میگوید: ما از مقصود پی به مقصود میبریم - علامه میافزاید: «معذلک این برهان، «انّی» است؛ زیرا از ملازم شیء به خود شیء پی بردهایم؛ چون بین حقیقت وجود و ضرورت ازلیبودن او تلازم است و هرگز ذات، علت خود ذات یا علت صفات ذات، که عین ذاتند، نمیتواند باشد». به نظر وی، تعبیر «راه عین مقصود است»، تعبیری فلسفی نیست؛ چون ما از احد متلازمین (آن مرتبه تامه هستی)، به ملازم دیگر (وجوب ازلی) پی بردهایم. بر فرض اینکه اتحاد راه و هدف و نامگذاری آن به برهان صدیقین درست باشد، ولی برهان «لمی» نخواهد بود، بلکه همان برهان «انی» معتبر است)[۱].
فهرست مطالب کتاب در انتهای اثر ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص5-3؛ فقیه ایمانی، فاطمه، ص48