رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مىگ' به 'میگ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR24088J1.jpg | |||
| عنوان =رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها | |||
| عنوانهای دیگر =للسهروردي مع شرح لها | |||
| پدیدآوران = | |||
[[سهروردی، یحیی بن حبش]] (نويسنده) | |||
[[کربن، هانری]] (محقق) | [[کربن، هانری]] (محقق) | ||
[[کراوس، پل]] (محقق) | [[کراوس، پل]] (محقق) | ||
[[بدوي، عبدالرحمن]] (مترجم و مقدمه نويس) | [[بدوي، عبدالرحمن]] (مترجم و مقدمه نويس) | ||
|- | |- | ||
|data-type='language'|عربی | |data-type='language'|عربی | ||
| کد کنگره = | |||
|کد کنگره | | موضوع = | ||
| ناشر = | |||
|موضوع | دار بيبليون | ||
| مکان نشر =فرانسه - پاريس | |||
| سال نشر =2010م | |||
|ناشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24088AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
|مکان نشر | | تعداد جلد =1 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
|سال نشر | | پیش از = | ||
| | }} | ||
| | |||
|کد | |||
| | |||
| خط ۵۵: | خط ۴۰: | ||
نام این رساله، آواز پر جبرئیل، خود نشاندهنده رمزی بودن آن است و از نامش نفحات روحانی به مشام میرسد. بسیاری از اصطلاحات آن، معماگونه و رمزی است و در اغلب موارد، تشبیهات و استعاراتی به کار برده که مـشبهبه آن پیچیده و مبهم است و همین امر موجب دشواری فهم آن گردیده است. اگرچه بخشی از مطالب رساله و بهخصوص «کلمه»، خالی از بیان مستقیم نیست، ولی رساله از رسائل تمثیلی و غیر مستقیم شیخ محسوب میشود. رموزات این رساله از نمادهای سـنّتی عـرفان و تعدادی هم از نمادهای مخصوص به خود اوست که نمیتوانیم آنها را در ادبیات صوفیانه قدیم بیابیم<ref>مهربان، صدیقه، ص15-14</ref> | نام این رساله، آواز پر جبرئیل، خود نشاندهنده رمزی بودن آن است و از نامش نفحات روحانی به مشام میرسد. بسیاری از اصطلاحات آن، معماگونه و رمزی است و در اغلب موارد، تشبیهات و استعاراتی به کار برده که مـشبهبه آن پیچیده و مبهم است و همین امر موجب دشواری فهم آن گردیده است. اگرچه بخشی از مطالب رساله و بهخصوص «کلمه»، خالی از بیان مستقیم نیست، ولی رساله از رسائل تمثیلی و غیر مستقیم شیخ محسوب میشود. رموزات این رساله از نمادهای سـنّتی عـرفان و تعدادی هم از نمادهای مخصوص به خود اوست که نمیتوانیم آنها را در ادبیات صوفیانه قدیم بیابیم<ref>مهربان، صدیقه، ص15-14</ref> | ||
سهروردی انگیزه نگارش اثر را خود در ابتدای رساله، پاسخگویی به منکرین عرفان و عرفا دانسته، چنین مینویسد: «در این یک دو روز، از کسانى که رمد تعصب، نقص بصر و بصیرت ایشان شده است، یکى از براى کبر منصب سادات و ائمه طریقت، از سر قصور در مشایخ سوالف | سهروردی انگیزه نگارش اثر را خود در ابتدای رساله، پاسخگویی به منکرین عرفان و عرفا دانسته، چنین مینویسد: «در این یک دو روز، از کسانى که رمد تعصب، نقص بصر و بصیرت ایشان شده است، یکى از براى کبر منصب سادات و ائمه طریقت، از سر قصور در مشایخ سوالف بیهدهاى میگفت و در اثنای آن از بهر تقریر تشدید انکارى را بر مصطلحات متأخران استهزا میکرد، تا تمادى او در آن بهجایى رسید که حکایت ایراد کرد از خواجه ابوعلى فارمدى(رحمةاللّهعليه) که او را پرسیدند که چون است که کبودپوشان، بعضى اصوات را آواز پر جبرئیل میخواندند؟ گفت: بدان که بیشتر چیزها که حواس تو مشاهده آن مىکند همه از آواز پر جبرئیل است و سائل را گفت: از جمله آوازهاى پر جبرئیل یکى تویى. | ||
این منکر مدعى، تعصب بىفایده میکرد که چه معنى این کلمه را فرض توان کرد الا هذیانات مزخرف؟ چون تجاسر او بدینجا رسید راستى را من نیز از سر حدت، زجر او را متشمر گشتم و دامن مبادلات با دوش انداختم و آستین تحمل باز نوردیدم و بر سر زانوى فطنت بنشستم و از طریق شتم کردن و عامى خواندن درآمدم و گفتم: اینک من در شرح آواز پر جبرئیل به عزمى درست و رأیى صائب شروع کردم، تو اگر مردى و هنر مردان دارى فهم کن و این جزو را «آواز پر جبرئیل» نام کردم»<ref>سهروردی، یحیی بن حبش، جلد 3، ص208</ref> | این منکر مدعى، تعصب بىفایده میکرد که چه معنى این کلمه را فرض توان کرد الا هذیانات مزخرف؟ چون تجاسر او بدینجا رسید راستى را من نیز از سر حدت، زجر او را متشمر گشتم و دامن مبادلات با دوش انداختم و آستین تحمل باز نوردیدم و بر سر زانوى فطنت بنشستم و از طریق شتم کردن و عامى خواندن درآمدم و گفتم: اینک من در شرح آواز پر جبرئیل به عزمى درست و رأیى صائب شروع کردم، تو اگر مردى و هنر مردان دارى فهم کن و این جزو را «آواز پر جبرئیل» نام کردم»<ref>سهروردی، یحیی بن حبش، جلد 3، ص208</ref> | ||
| خط ۸۱: | خط ۶۶: | ||
[[آواز پر جبرئیل]] | [[آواز پر جبرئیل]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۱۰
| رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها | |
|---|---|
| پدیدآوران | سهروردی، یحیی بن حبش (نويسنده)
کربن، هانری (محقق) کراوس، پل (محقق) بدوي، عبدالرحمن (مترجم و مقدمه نويس) |
| عنوانهای دیگر | للسهروردي مع شرح لها |
| ناشر | دار بيبليون |
| مکان نشر | فرانسه - پاريس |
| سال نشر | 2010م |
| چاپ | 1 |
| تعداد جلد | 1 |
رسالة أصوات أجنحة جبريل للسهروردي مع شرح لها، ترجمه عربی «آواز پر جبرئیل» رساله فارسی شهابالدین سهروردی (متوفی 587ق)، به قلم عبدالرحمن بدوی است. تحقیق کتاب توسط هانری کربن و پول کراوس انجام شده است.
ساختار
کتاب به ترتیب مشتمل بر این مطالب است: 1. مقدمهای در شرح حال هانری کربن و کراوس؛ 2. مقدمه هانری کربن با عنوان سهروردی و فلسفه نور در پنج بخش؛ 3. مقدمه کراوس در سه بخش؛ 4. معرفی و متن رساله.
سـهروردى در «آواز پر جـبرئیل» عناصر بنیادى معرفتشناسى خود را از دیدگاه حکمت الهى بحث مىکند. او در این رساله از نمادهاى سنتى عرفان و شمارى از نـمادهاى دیگـر که مـنحصر به خود اوست و نمىتوان آنها را در ادبیات صوفیانه قدیم فارسى یافت، بیشترین بـهره را مـىبرد[۱]
گزارش محتوا
این اثر بسیار رمزى درباره طـالب حـقیقتى است که به خانقاهى دو در مىرود که یکى از درها رو به شهر و دیگرى رو به صحرا دارد. طالب حقیقت که بـه صـحرا رفـته، دو پیر روحانى را ملاقات مىکند و در باب معمارى خلقت، مقامات طریقت و خطرات آن پرسشهایى از آنها مىکند. گفتگویى که در پى این پرسـشها مـىآید، عناصر اساسى تعالیم اشراقى و آداب ورود به طریقت را که براى درک اسرار قرآنى لازم است، روشن مـىکند[۲]
نام این رساله، آواز پر جبرئیل، خود نشاندهنده رمزی بودن آن است و از نامش نفحات روحانی به مشام میرسد. بسیاری از اصطلاحات آن، معماگونه و رمزی است و در اغلب موارد، تشبیهات و استعاراتی به کار برده که مـشبهبه آن پیچیده و مبهم است و همین امر موجب دشواری فهم آن گردیده است. اگرچه بخشی از مطالب رساله و بهخصوص «کلمه»، خالی از بیان مستقیم نیست، ولی رساله از رسائل تمثیلی و غیر مستقیم شیخ محسوب میشود. رموزات این رساله از نمادهای سـنّتی عـرفان و تعدادی هم از نمادهای مخصوص به خود اوست که نمیتوانیم آنها را در ادبیات صوفیانه قدیم بیابیم[۳]
سهروردی انگیزه نگارش اثر را خود در ابتدای رساله، پاسخگویی به منکرین عرفان و عرفا دانسته، چنین مینویسد: «در این یک دو روز، از کسانى که رمد تعصب، نقص بصر و بصیرت ایشان شده است، یکى از براى کبر منصب سادات و ائمه طریقت، از سر قصور در مشایخ سوالف بیهدهاى میگفت و در اثنای آن از بهر تقریر تشدید انکارى را بر مصطلحات متأخران استهزا میکرد، تا تمادى او در آن بهجایى رسید که حکایت ایراد کرد از خواجه ابوعلى فارمدى(رحمةاللّهعليه) که او را پرسیدند که چون است که کبودپوشان، بعضى اصوات را آواز پر جبرئیل میخواندند؟ گفت: بدان که بیشتر چیزها که حواس تو مشاهده آن مىکند همه از آواز پر جبرئیل است و سائل را گفت: از جمله آوازهاى پر جبرئیل یکى تویى. این منکر مدعى، تعصب بىفایده میکرد که چه معنى این کلمه را فرض توان کرد الا هذیانات مزخرف؟ چون تجاسر او بدینجا رسید راستى را من نیز از سر حدت، زجر او را متشمر گشتم و دامن مبادلات با دوش انداختم و آستین تحمل باز نوردیدم و بر سر زانوى فطنت بنشستم و از طریق شتم کردن و عامى خواندن درآمدم و گفتم: اینک من در شرح آواز پر جبرئیل به عزمى درست و رأیى صائب شروع کردم، تو اگر مردى و هنر مردان دارى فهم کن و این جزو را «آواز پر جبرئیل» نام کردم»[۴]
متن رساله پس از مقدمهای کوتاه بهصورت حکایت از زبان اول شخص نقل میشود. حکایت به دو بخش تقسیم شده است: بخش اول دربـاره طـالب حـقیقتی (شیخ اشراق) است که به خانقاهی میرود که دارای دو در است: یکی از درها به شهر و دیـگری بـه صحرا. طالب حقیقت به صحرا میرود؛ در بین راه به ده تن مردان کارآزموده برمیخورد که هیبت و ابهت آنها وی را مـرعوب مـیکند. قهرمان داسـتان از حکیمی که پیامبر دورن او فرشته راهنمای او در راه رسیدن به حقیقت است، میپرسد که منزل او کـجاست و بـه پرسـیدن از وی در باب معمای خلقت، مقامات طریقت، ساختمان افلاک، عالم مجردات و خطرات آن میپردازد. گفتگویی که به دنبال آن پرسشها مـیآید، عناصر اسـاسی تـعالیم اشراقی و آداب ورود به طریقت را که برای درک اسرار قرآنی لازم است، روشن میکند.
در بخش دوم این داستان، شـاگرد (قهرمان داستان) از استاد میخواهد که اسم اعظم را به او بیاموزد. حکیم موافقت میکند و نخست پیر «هجایی بـس عـجب» یا بـنا به قول سید حسین نصر «اسرار علم جفر» را به او میآموزد که علم باطنی به معانی حـروف و کـلمات از طریق رمز و تمثیل عددی آنهاست. سپس میگوید: خدا کلماتی مانند فرشتگان را آفرید و کـلمه اعـلی را آفـرید که بسیار برتر از فرشتگان است؛ همانطور که نور خورشید از ستارگان برتر است. انسان نیز خود کلمهای از خداوند و آوازی از جـبرئیل اسـت. بالهای جبرئیل بر فراز آسمانها و زمین گسترده است. این جهان سایهها یا مغرب، چـیزی جـز سـایه بال چپ جبرئیل نیست؛ همانگونه که جهان انوار ملکوتی یا مشرق، انعکاسی از بال راست اوست. به این تـرتیب، همه مـوجودات ایـن جهان از آواز پر جبرئیل به وجود آمده است. با کلمه و با آواز پر این فرشته مقرب اسـت کـه انسان پیدا شده و با کلمه - یعنی با اسم الهی - است که وی کمال مییابد و به حالت اصلی و اصل خـویش میرسد[۵]
در انتهای کتاب مقالات کوتاهی به قلم سید حسین نصر در معرفی سهروردی، معنای اشراق، حکمت اشراق، اهمیت قصههای رمزی، سهروردی و اشراقیون ارائه شده است[۶]
وضعیت کتاب
این رساله یک بار توسط هانری کربن و پاول کراوس با ترجمه فرانسوی و حاشیه چاپ شده و بار دیگر توسط مرحوم دکتر مهدی بیانی به طبع رسیده است.
ارجاعات و توضیحات فراوانی در پاورقیهای کتاب و فهرست مطالب در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- مرادخانی، زهرا، «معرفی تحلیلی یک مقاله، یک کتاب: نگاهی به آثار شیخ اشراق»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه فلسفه، شهریور 1388، شماره 24، صفحه 39 تا 54.
- مهربان، صدیقه، «آواز پر جبرئیل و لغت موران؛ بررسی دو رساله آواز پر جبرئیل و لغت موران شیخ اشراق»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه ادبیات، شهریور 1389، شماره 155، صفحه 12 تا 19.
- سهروردی، یحیی بن حبش، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، چاپ دوم، 1372.