۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی') |
جز (جایگزینی متن - 'مىشود' به 'مىشود') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویستوپنجاه مىرسد که در میان آنها طبیعىدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مىشوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نمانده است. به همین جهت نقلهایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهاى شرق در سدههاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مىدهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نهتنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشتههاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص13</ref>. | بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمینهاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویستوپنجاه مىرسد که در میان آنها طبیعىدانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبانشناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مىشوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان بهجا نمانده است. به همین جهت نقلهایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملتهاى شرق در سدههاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مىدهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نهتنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشتههاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص13</ref>. | ||
صیدنه شامل داروشناسى و پیشگفتار مفصلى است. در آن هر ماده دارویى با عنوان جداگانهاى توصیف | صیدنه شامل داروشناسى و پیشگفتار مفصلى است. در آن هر ماده دارویى با عنوان جداگانهاى توصیف مىشود. پیشگفتار بهنوبه خود شامل مقدمه و پنج فصل است. بیرونى در مقدمه، تعریفى از اصطلاح «صیدنه» (داروشناسى) و «صیدنانى» (داروشناس، داروگر) به دست مىدهد، از مسائل و وظایف این علم سخن مىگوید و جاى آن را بین رشتههاى پزشکى معین مىکند<ref>همان، ص19</ref>. | ||
در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل | در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل مىشود و براى اثبات آن نیز یک سلسله مثال ذکر شده است. سپس گفته مىشود که «صیدنانى» از تعریب «چندنانى» (تاجر چوب صندل) که بهنوبه خود از چندن هندى (درخت صندل) گرفته شده، به وجود آمده است. | ||
در آغاز فصل دوم، داروها به ساده و مرکب تقسیم شده است. منشأ واژه «عقاقیر» (جمع عقّار) که در زبان عربى بهعنوان اصطلاحى براى مشخص کردن مفردات ادویه (داروهاى ساده) به کار مىرود، توضیح داده شده است. سپس از واکنش بدن انسان در برابر مواد غذایى، داروها و زهرها گفته شده است. پس از آن، بیرونى اشاره مىکند که در هند پزشکانى هستند که با زهر درمان مىکنند و بهعنوان مثال داستان جالبى را ذکر مىکند. در پایان فصل گفته | در آغاز فصل دوم، داروها به ساده و مرکب تقسیم شده است. منشأ واژه «عقاقیر» (جمع عقّار) که در زبان عربى بهعنوان اصطلاحى براى مشخص کردن مفردات ادویه (داروهاى ساده) به کار مىرود، توضیح داده شده است. سپس از واکنش بدن انسان در برابر مواد غذایى، داروها و زهرها گفته شده است. پس از آن، بیرونى اشاره مىکند که در هند پزشکانى هستند که با زهر درمان مىکنند و بهعنوان مثال داستان جالبى را ذکر مىکند. در پایان فصل گفته مىشود که بین هندیان سخنان حکمتآمیزى در پزشکى همانند سخنان بقراط معمول است. متأسفانه بیرونى هیچگونه اطلاع مشخصى در اینباره نمىدهد و فصل را با «ذکر آنچه من در این خصوص نزد آنها دیدهام، ممکن است سخن را به درازا بکشاند»، به پایان مىرساند. | ||
در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى | در فصل سوم، مسئله جانشین کردن برخى از مواد دارویى با دیگر مواد بررسى مىشود و درباره نارسایىها در دستورهاى متقدمان و متأخران درباره بدلها گفته مىشود. این فصل ازآنرو شایان توجه است که اظهارات بیرونى در آن از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ بهطور کلى جالب توجه است. | ||
بیرونى در فصل چهارم رابطه خویش را با زبانهاى عربى و فارسى بیان مىکند. او که زبان مادرى خویش را خوارزمى مىنامد، خود را در هریک از زبانهاى عربى و فارسى تازهوارد مىداند. لکن به عقیده وى، فقط زبان عربى براى مقاصد علمى مناسب است و زبان فارسى تنها «براى داستانهاى خسروانى و قصههاى شب» به درد مىخورد. | بیرونى در فصل چهارم رابطه خویش را با زبانهاى عربى و فارسى بیان مىکند. او که زبان مادرى خویش را خوارزمى مىنامد، خود را در هریک از زبانهاى عربى و فارسى تازهوارد مىداند. لکن به عقیده وى، فقط زبان عربى براى مقاصد علمى مناسب است و زبان فارسى تنها «براى داستانهاى خسروانى و قصههاى شب» به درد مىخورد. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | مؤلف پس از پیشگفتار، در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى میپردازد. عنوانها از نظر حجم متفاوتاند - از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نهتنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل مىدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مىشود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده | شرح مواد دارویى در عنوانها تقریبا به این شیوه صورت مىگیرد: نام ماده دارویى بررسىشده که در کتابهاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل مىدهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مىشود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مىشود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مىشود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مىشود و در پایان از بدلهاى آن سخن مىرود<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | ||
== وضعیت کتاب== | == وضعیت کتاب== |
ویرایش