۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شمس الدین' به 'شمسالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'فضل الله' به 'فضلالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
'''جامع التواریخ (تاریخ سلغریان فارس)'''، تألیف [[رشیدالدین فضلالله|رشیدالدین | '''جامع التواریخ (تاریخ سلغریان فارس)'''، تألیف [[رشیدالدین فضلالله|رشیدالدین فضلالله همدانی]] (متوفی 718ق) با تصحیح و تحشیه [[روشن، محمد|محمد روشن]]، بخشی از مجموعه عظیم و ارزشمند «جامع التواریخ» است که به تاریخ حکومت سلغریان در فارس میپردازد. | ||
«جامع التواریخ» یا «تاریخ رشیدی» کتابی است مشهور در تاریخ مغول که نویسنده، آن را به درخواست غازان خان نوشت و چون غازان خان درگذشت، آن را به اولجایتو تقدیم کرد. به فرمان اولجایتو این کتاب به نام غازان خان، «مبارک غازانی» نامیده شد، اما بخشهایی دیگر شامل تاریخ دوران پادشاهی اولجایتو، تاریخ ادوار و اقوام جهان، صور الاقالیم و مسالک الممالک در دو جلد تألیف و به بخش پیشین افزوده شد. این سه جلد مجموعا «جامع التواریخ» را تشکیل میدهند که اثر حاضر، مربوط به بخش تاریخ سلغریان فارس میباشد<ref>ر.ک: روشن، محمد، ج9، ص324</ref> | «جامع التواریخ» یا «تاریخ رشیدی» کتابی است مشهور در تاریخ مغول که نویسنده، آن را به درخواست غازان خان نوشت و چون غازان خان درگذشت، آن را به اولجایتو تقدیم کرد. به فرمان اولجایتو این کتاب به نام غازان خان، «مبارک غازانی» نامیده شد، اما بخشهایی دیگر شامل تاریخ دوران پادشاهی اولجایتو، تاریخ ادوار و اقوام جهان، صور الاقالیم و مسالک الممالک در دو جلد تألیف و به بخش پیشین افزوده شد. این سه جلد مجموعا «جامع التواریخ» را تشکیل میدهند که اثر حاضر، مربوط به بخش تاریخ سلغریان فارس میباشد<ref>ر.ک: روشن، محمد، ج9، ص324</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب با پیشگفتار مصحح آغاز و مطالب دربردارنده بخش تاریخ سلغریان از «جامع التواریخ» است (اتابکان فارس، عنوان سلسله ای ترک تبار است از امیران سرزمین فارس که به سالهای 543ق/1148م تا 686ق/1287م حکومت کردهاند؛ این سلسله در تاریخ ایران به سلغوریان یا سلغریان بازخوانده میشود) که گزیده ای بس فشرده از تاریخ نام آور «وصاف» است که نام درست آن، «تجزیة الأمصار و تزجیة الأعصار» نگاشته وصاف الحضرة، شرف الدین عبدالله بن | کتاب با پیشگفتار مصحح آغاز و مطالب دربردارنده بخش تاریخ سلغریان از «جامع التواریخ» است (اتابکان فارس، عنوان سلسله ای ترک تبار است از امیران سرزمین فارس که به سالهای 543ق/1148م تا 686ق/1287م حکومت کردهاند؛ این سلسله در تاریخ ایران به سلغوریان یا سلغریان بازخوانده میشود) که گزیده ای بس فشرده از تاریخ نام آور «وصاف» است که نام درست آن، «تجزیة الأمصار و تزجیة الأعصار» نگاشته وصاف الحضرة، شرف الدین عبدالله بن فضلالله بن عبدالله شیرازی، از ادیبان سده هشتم هجری است<ref>ر.ک: پیشگفتار مصحح، صفحه نه</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
باید گفت که «جامع التواریخ» یکی از آثار ارزشمند و کهن تاریخی است که درباره تاریخ اسطورهها، باورها و فرهنگهای قبایل ترک و مغول نوشته شده است. مؤلف در جای جای این کتاب، اطلاعات فشرده ای از تاریخ معاصر خود را هم ذکر کرده که از ویژگیهای این اثر بشمار میآید<ref>ر.ک: روشن، محمد، ج9، ص324</ref> | باید گفت که «جامع التواریخ» یکی از آثار ارزشمند و کهن تاریخی است که درباره تاریخ اسطورهها، باورها و فرهنگهای قبایل ترک و مغول نوشته شده است. مؤلف در جای جای این کتاب، اطلاعات فشرده ای از تاریخ معاصر خود را هم ذکر کرده که از ویژگیهای این اثر بشمار میآید<ref>ر.ک: روشن، محمد، ج9، ص324</ref> | ||
پیش از رشیدالدین | پیش از رشیدالدین فضلالله، ملتها تاریخ خویش را در چارچوب نگرشهای دینی و فرهنگی ویژه هر دوره نوشتهاند، اما «جامع التواریخ» برای نخستین بار در جهان، تاریخ و فرهنگ دولتهای بزرگ آسیا و اروپا را با بی طرفی ذکر کرده است<ref>همان، ص324-325</ref> | ||
بااینکه مؤلف خود از کارگزاران ایلخانان مغول بوده و ناچار در اثر خود، از آنان با احترام یاد کرده است، ولی گزارش کشتارها، ویرانگریها و غارتهای آنان را به تفصیل بیان و تأسف خود را از این وقایع ابراز کرده و نظر خود را درباره کشتن کارگزاران ایرانی، همچون خواجه «شمسالدین جوینی» و خواجه «بهاءالدین جوینی» و حتی برخی امیران مغول مثل امیر «نوروز» آورده است. همچنین دسیسهها، بهانه جوییها و زمینه سازیها برای نابود ساختن آن کارگزاران را افشا ساخته است. وی همچنین وضع مردم، مشکلات زندگی آنان، طرز معیشت، اوضاع مذهبی و طرز سلوک عمال دولت با کارگزاران را در اثر خود منعکس کرده است<ref>همان، ص325</ref> | بااینکه مؤلف خود از کارگزاران ایلخانان مغول بوده و ناچار در اثر خود، از آنان با احترام یاد کرده است، ولی گزارش کشتارها، ویرانگریها و غارتهای آنان را به تفصیل بیان و تأسف خود را از این وقایع ابراز کرده و نظر خود را درباره کشتن کارگزاران ایرانی، همچون خواجه «شمسالدین جوینی» و خواجه «بهاءالدین جوینی» و حتی برخی امیران مغول مثل امیر «نوروز» آورده است. همچنین دسیسهها، بهانه جوییها و زمینه سازیها برای نابود ساختن آن کارگزاران را افشا ساخته است. وی همچنین وضع مردم، مشکلات زندگی آنان، طرز معیشت، اوضاع مذهبی و طرز سلوک عمال دولت با کارگزاران را در اثر خود منعکس کرده است<ref>همان، ص325</ref> |
ویرایش