اعجاز القرآن الفواصل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
    جز (جایگزینی متن - 'مسايل ادبي' به 'مسائل ادبی')
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    |data-type='subject'|قرآن - اعجاز  
    |data-type='subject'|قرآن - اعجاز  


    قرآن - مسايل ادبي
    قرآن - مسائل ادبی
    |-
    |-
    |ناشر  
    |ناشر  

    نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۰۷

    الفواصل
    نام کتاب الفواصل
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان نصار، حسين (نويسنده)
    زبان عربي
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏86‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏ف‎‏9*
    موضوع قرآن - اعجاز

    قرآن - مسائل ادبی

    ناشر مکتبة مصر
    مکان نشر مصر - قاهره
    سال نشر مجلد1: 1999م ,
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE14017AUTOMATIONCODE

    الفواصل نوشته حسین نصار، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به یکی از جنبه‌های اعجاز ادبی قرآن یعنی فاصله در آن می‌پردازد.

    دانشمندان اسلامی برای پایان آیات از واژه‌های قافیه و سجع که برای شعر و نثر عربی در بین مردم رایج بوده است، به دلیل عظمت و شرافت بالای قرآن استفاده نکردند و با اقتباس از آیه «کتاب فصلت آياته» اصطلاح «فاصله» را برگزیدند.[۱]

    درواقع فاصله از دو جنبه صوت و لفظ و جنبه دلالت و معنا وجود دارد که فاصله از جنبه صوت و لفظ عبارت است از حروف و کلمه پایانی آیات که به سوره نظم و آهنگ می‌بخشد. از جنبه دلالت و معنا نیز، عبارات و جملات پایانی و مستقل برخی آیات است که با محتوای آیه پیوند معنایی دارند و برای هدف خاصی آمده‌اند.[۲]

    ساختار

    کتاب، دارای مقدمه، محتوای مطالب در چهار فصل و ملحقات است. برخی منابعی که نویسنده در نگارش این اثر از آن‌ها استفاده کرده عبارت‌اند از: روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني آلوسی، شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)، المثل السائر في أدب الكاتب و الشاعر ابن اثیر، المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز ابن‌عطیه اندلسی، المدخل لدراسة القرآن و السنة و العلوم الاجتماعية شعبان محمداسماعيل، اعجاز القرآن ابوبکر باقلانی، مفتاح العلوم سکاکی، الإتقان في علوم القرآن سیوطی، نفائس البيان شرح الفرائد الحسان في عدّ آی القرآن قاضی عبدالفتاح عبدالغنی و....[۳]

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه متذکر می‌شود که از عالمان دین به شمار نمی‌رود و ادعای آموزش دین در این کتاب را ندارد و صرفاً به این دلیل که اطلاعاتش در برخی از موارد از هم‌نسلانش در این زمینه بیشتر است، مدعی آموزش ادبیات در این کتاب است.[۴] او همچنین می‌نویسد: من مدعی آموزش تاریخ نیز در این کتاب نیست هرچند سعی او در کتاب بر ارائه مطالب آن به نحو تاریخی بوده است و دراین‌باره می‌گوید: سعی من بر این بوده که اندیشه عربی‌ای را که بر مدار قضیه «اعجاز قرآن» می‌چرخیده را گزارش کنم. منظور من از اندیشه عربی، هر آنچه است که در لغت عربی درباره این قضیه وجود دارد، هرچند از منابع غیرعربی به دست آ مده باشد.[۵] به همین دلیل، نگاه من از لحاظ تاریخی به منابعی که دیده‌ام، تاریخ نگارش آن‌ها نبوده بلکه تاریخ ترجمه‌شان به عربی را موردنظر قرار داده‌ام.[۶] او می‌نویسد: به خاطر کثرت مباحث، تصمیم گرفتم که بر آرای مفسران و نویسندگان در علوم قرآن تمرکز کنم و از حدود علمای کلام در این امر تجاوز نکنم لذا کلامم را بر آنچه از کلمات آنان در علم کلام درباره زمینه‌های تفسیر و علوم قرآن آمده، محدود کردم.[۷]

    نویسنده در فصل اول به فواصل و راه‌های شناخت آن می‌پردازد. او در این فصل وجه نام‌گذاری فواصل به این نام را شرح داده و دلیل عدم نامیدن آن به سجع را بیان می‌کند و مراعات آن در تعبیر و اختیار قرائات و ترتیب سوره‌ها را بیان می‌دارد. قدیمی‌ترین روایتی که نویسنده درباره فواصل به آن دست یافته، کلامی از ام‌سلمه است و از آن کشف می‌شود که گاهی مسلمین به دلیل تعدد انواع وقف، در مواضع انتهایی آیات به حیرت می‌افتادند. روایت شده که از ام‌سلمه درباره قراءت رسول خدا(ص) پرسش شد و او گفت: «ایشان آیه آیه قرآن را می‌خواندند.» [۸] عبدالغنی قاضی راه‌های شناخت فواصل را چهار مورد دانسته است:

    1. یکسان بودن یک آیه با آیه قبلش به لحاظ طولانی و کوتاه بودن؛
    2. تشابه و یک‌شکلی حروف پایانی هر آیه با آیات قبل و بعد خود؛
    3. یافتن همانند یک آیه در قرآن (با مراجعه به قرآن و یافتن آیات مشابه)؛
    4. صحت قطع کلام در آن.[۹]

    یحیی بن زیاد فراء چهار اسم؛ فواصل، رئوس آیات، آخر آیه و آخر یا اواخر حروف را برای آن به کار برده است و شایع از میان این چهار اسم، همان فواصل و رئوس آیات است. برخی وجه این نام‌گذاری را از روی آیه 3 فصلت دانسته‌اند. زرکشی می‌گوید علت این نام‌گذاری این است که نزد آن (فاصله) دو کلام قطع می‌شود و این به این دلیل است که آخر آیه فصل بین آن و آیه بعدی است.[۱۰]

    فصل دوم درباره وجود سجع در قرآن بحث می‌کند. از قرن سوم هجری اختلافی بین آموزندگان فواصل مبنی بر این که آیا فواصل هم چیزی مانند سجع هستند که در نثر بشری به کار رفته یا نه؟ وجود داشته است. نویسنده آنان به سه دسته متوسطون و متوقفون و مترددون تقسیم می‌کند. وی روایتی از رسول خدا(ص) درباره کراهت قراءت به سجع مانند جاهلیت را ذکر می‌کند و اقوال جاحظ، سیوطی، مصطفی صادق الرافعی و محمد الحسناوی در توضیح آن را بیان می‌دارد.[۱۱] کسانی مانند جاحظ اقرار دارند که: امری که در قرآن مشاهده می‌کنیم همان سجع است ولی اسم خاصی دارد؛ چون هر چیزی که مربوط به قرآن است به جهت تمییز آن از بقیه آثار ادبی، دارای اسم خاصی است. برخی هم هستند که شباهتی بین سجع و فواصل قرآنی قائل نیستند و از میان آنان، برخی برای توضیح این مطلب گفته‌اند که جنس ادبی قرآن جنس مستقل و خاصی است که با بقیه موارد ادبی در عرب تفاوت ماهوی دارد. برخی با تفکر غلوآمیز چنین پنداشته که دانشمندان اهل بیان بر این امر اتفاق‌نظر دارند. کسانی مانند عبدالقاهر هم هستند که درباره این موضوع سکوت کرده و فقط ادله طرفین مبنی بر یکسانی و عدم یکسانی فاصله و سجع را ذکر کرده‌اند.[۱۲]

    فصل سوم درباره تقسیم‌بندی فواصل ذکر شده و نویسنده، در آن فواصل قرآنی را بر اساس بُن، طول فاصله و ارتباط برخی فواصل به هم بیان کرده. عبدالکریم خطیب معتقد است، برخی از فواصل هستند که به‌صورت بعض آیه می‌آیند و آیات فقط با آن قوام می‌یابند و این فواصل در غیر آیات، مفهومی نمی‌یابند مانند آیات 1 تا 3 سوره طارق که طارق و طارق و ثاقب در آن فواصل آیات و به‌منزله جزء از کل هستند که فصل آن‌ها از هم ممکن نیست. فواصل اکثر قصار السور (سوره‌های کوچک) قرآن، این‌گونه است. برخی از فواصل هم جملات مستقل هستند که معنای تام مستقلی را با دلالتش می‌رسانند مانند «وَ اللّهُ‌ غَفُورٌ رَحِيم» در آیه 218 سوره بقره.[۱۳]

    نویسنده در فصل چهارم به بیان وظایف فواصل و استانداردهای کیفیت آن می‌پردازد. او فرق بین فواصل و قوافی را بیان می‌کند و وظایف و فواید فواصل و استانداردهای کیفی آن را نشان می‌دهد و.... علی بن عبیسی رمانی در «النکت فی اعجاز القرآن» بابی را به بیان فواصل اختصاص داده و فاصله را به «حروف متشاکل در مقاطعی که موجب حسن رساندن معنی می‌شوند» تعریف کرده است. عثمان بن سعید دانی هم فاصله را به «کلمه آخر جمله» تعریف کرده است.[۱۴] باقلانی، نخستین کسی است که متعرض مسئله ارتباط بین فواصل و اعجاز در قرآن شده است. او معتقد است ما در سجع به دنبال اعجاز نمی‌گردیم زیرا آن امری محدود و طریقی وارد شده است و هرگاه انسان درباره آن تمرین کند به آن عادت می‌کند و در نتیجه برایش مشکل نخواهد بود که تمام کلامش را مسجع بیان کند ولی درباره فواصل این‌گونه نیست و صحیح است که متعلق اعجاز باشد. همان‌گونه که در بخش‌ها و مطلع‌ها و سازش‌پذیری (انطباق) و استعاره و ایجاز و بسط و حقایق کلام این امر را مشاهده می‌کنیم.[۱۵]

    در پایان کتاب جدولی به ترتیب سور قرآن آمده که در آن تعداد آیات به همراه تعداد فواصل هر سوره نوشته شده است.[۱۶]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب و منابع و مآخذ در انتهای کتاب ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی‌ها آمده. نویسنده این اثر، در پی نگارش مجموعه‌ای تحت عنوان «وجوه اعجاز القرآن» بوده که این اثر یکی از افراد این مجموعه است.[۱۷]

    پانویس

    1. آخوندی، علی‌اصغر ص93
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: فهرست منابع، ص240-248
    4. ر.ک: مقدمه کتاب، ص3
    5. ر.ک: همان، ص3-4
    6. ر.ک: همان، ص4
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: متن کتاب، ص9
    9. ر.ک: همان، ص10
    10. ر.ک: همان، ص10-11
    11. ر.ک: همان، ص49-53
    12. ر.ک: همان، ص61-62
    13. ر.ک: همان، ص128-129
    14. ر.ک: همان، ص191
    15. ر.ک: همان، ص218
    16. ر.ک: همان، ص237-239
    17. ر.ک: مقدمه کتاب، ص3

    منبع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. آخوندی، علی‌اصغر، بررسی تطبیقی تعاریف فاصله قرآنی، فصلنامه مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)، سال یازدهم، دوره جدید، شماره 44، تابستان 1395، صص81-96 به آدرس اینترنتی:

    http://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_41170_7c8b1d8b290c40722557f0ffc5ea4268.pdf


    وابسته‌ها

    پیوندها