الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:


    <div class="boxTitle"><big>'''[[آية المباهلة (تمیمی)|آية المباهلة]]'''</big></div>
    <div class="boxTitle"><big>'''[[سبزواری، هادی بن مهدی|حاج ملاهادی سبزواری]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR36742J1.jpg|بندانگشتی|آية المباهلة (تمیمی)|175px]]
    [[پرونده:NUR00150.jpg|بندانگشتی|سبزواری، هادی بن مهدی|175px]]


    '''آية المباهلة'''، نوشته رافد تمیمی، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام شیعه. نویسنده در این اثر به بیان معنا و دلالت آیه مباهله پرداخته و روایات مربوط به آن را بیان می‌کند. او شبهات وارده از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] درباره دلالت این آیه بر برخی موارد مانند امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] و... را مطرح کرده و پاسخ می‌گوید.
    '''شيخ هادى پسر مهدى سبزوارى'''(۱۲۱۲-۱۲۸۹ق)، ملقب به '''أسرار''' فقیه، عارف، شاعر و فیلسوف مشهور دوران قاجاریه است. «[[دیوان حکیم سبزواری «اسرار»|منظومه سبزواری]]» و «[[أسرار الحكم في المفتتح و المختتم|اسرار الحكم]]» از جمله آثار اوست.
    در سال 1212 ق در سبزوار متولد شده و تحصيلات ابتدايى، صرف و نحو را از 7 - 8 سالگى شروع نمود. بعد از فوت پدر در سن 10 سالگى نزد پسر عمه‌اش حاج ملا حسين سبزوارى اقامت كرد.


    نویسنده گفته اهمیت این مبحث تا جایی است که خدای متعال در قرآن کریم آیه‌ای را به بیان آن اختصاص داده و روایات صحیحه‌ای در سنت درباره ماجرای مباهله وارد شده است. او در ابتدای این اثر، توقع ترتب فواید ذیل را از مطرح کردن مباحث کتاب دارد:
    مهم‌ترين دورۀ حيات علمى وى، 27 سال آخر عمرش بود كه در سبزوار حوزۀ بزرگ و گرمى را ايجاد كرد و با وجود حوزه‌هاى پر رونق اصفهان و تهران، دانش پژوهان از سراسر ايران به سويش مى‌شتافتند تا از محضرش استفاده كنند.
    # مباهله، واقعه‌ای است که جای هیچ شک و شبهه‌ای در وقوع آن نیست؛
    # مباهله پیامبر اکرم(ص) به‌همراه عترتش ([[امام على(ع)|علی]] و فاطمه و حسن و حسین(ع)) از امور ثابت‌شده و اتفاقی بین مسلمانان است؛
    # ورود پیامبر(ص) به مباهله با اهل‌بیتش، به‌خاطر وجود ویژگی کمال نفسانی در آنها بوده است، نه صرفا به دلیل قرابت در خویشاوندی؛
    # دلالت کلماتی که درباره شرح این واقعه آمده‌اند، حکایت از عنایت خاص الهی به عترت پیامبر(ص) و مشیت الهی به هدایت مردمان به دست آنها دارد.
    نویسنده، پس از تعریف لغوی مباهله به لعن و بیان کثرت استعمال آن در دعا، آن را در اصطلاح این‌گونه تعریف می‌کند: اصل ابتهال کوشش در دعا به لعن و غیره است و در قرآن کریم نیز به همین معنی استعمال شده است.


    او سپس متن آیه مباهله را می‌آورد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ» (آل‏ عمران‏: 61)؛‌ «پس هركه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم، سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم».
    از اسامى شاگردان او معلوم مى‌شود كه حتى بزرگان نيز براى كسب علم به محضرش مى‌آمدند و بسيارى از محققين مشكلات علمى خويش را از طريق مكاتبه با ايشان حل مى‌نمودند.
    و با استناد به روایات متعدد به بیان شأن نزول آن می‌پردازد؛ هنگامی که رسول خدا بعد از نزول آیه فوق، نصارای نجران را به مباهله دعوت کرد و آنان در ابتدا پذیرفتند، ایشان به‌همراه حسن و حسین و [[امام على(ع)|علی]] و فاطمه(ع) به قصد مباهله خارج شدند، ولی نصارای نجران پس از دیدن این افراد از مباهله پشیمان شده و پرداخت جزیه را پذیرفتند.


    وی با استفاده از تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] در بخش دلالت آیه، حرف «فاء» در: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» (آل‏ عمران‏: 61) را به معنی تفریع از مطلب قبلی (که سابقا بین آنان مبنی بر سؤال مسیحیان از چگونگی عقیده مسلمانان درباره عیسی بن مریم مطرح شده بود) می‌داند و ضمیر «هاء» در «فيه» را به عیسی بن مریم یا مطلب حق سابق برمی‌گرداند. او در قسمت «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ» (آل‏ عمران‏: 61)، دعوت به مباهله با زنان و فرزندان را نشانه یقین دعوت‌کننده به مباهله، به حقانیتش می‌داند و نیز تقدم فرزندان بر زنان و زنان بر خود را، بااینکه محبت انسان بر فرزندان بسیار زیاد است و نفس انسان باید مدافع زنان باشد. اینکه رسول خدا [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را مانند نفس خود دانسته‌اند دلالت بر این مطلب دارد که [[امام على(ع)|علی(ع)]] در کمالات و خصوصیات روحی و صفاتش در نزدیک‌ترین حد مشابهت به پیامبر(ص) است و دعوت از [[امام على(ع)|علی(ع)]] به مباهله صرفا به‌خاطر قرابت در خویشاوندی نبوده؛ زیرا نزدیک‌تر از او در خویشاوندی هم وجود داشته، مانند عباس عموی پیامبر(ص) که به لحاظ قرابت در خویشاوندی از علی(ع) که پسرعموی آن حضرت است به ایشان نزدیک‌تر است. در بخش پایانی آیه، یعنی: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» (آل عمران: 61)، ذکر کلمه «نجعل» بااینکه می‌توانست به‌جای آن از «نسأل» استفاده کند، دلالت بر حتمی‌الوقوع بودن نتیجه مباهله دارد.
    شهرت حكيم سبزوارى در زمينۀ شرح و بسط و تنظيم افكار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است و مكتب فلسفى او همان مكتب [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] كه بين چهار مشرب دينى، اشراقى، عرفانى و مشاء در تفكر اسلامى را جمع نموده است و هر كدام را توضيح و تبيين كنندۀ ديگرى مى‌داند و معتقد است اگر بواسطۀ برهان بر مرز صحيح قدم بگذاريم، به آنچه عارفان شهود كرده و در دين بر آن تأكيد شده است خواهيم رسيد.


    <div class="mw-ui-button">[[آية المباهلة (تمیمی)|'''ادامه''']]</div>
    البته در شيوۀ سبزوارى تفاوت‌هايى نيز با [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] ديده مى‌شود. او بيشتر به فلسفۀ اشراق و تصوف گرايش دارد تا برهان و لذا عناصر عرفانى در مكتب حكيم سبزوارى شرح و بسط بيشترى يافته است.
     
    او عرفان و حكمت را در محدودۀ شرع پذيرفته است كه حداقل نبايد تغايرى با مبانى شرعى داشته باشند و از اين رو در مسألۀ دوام عذاب مخلدين در آتش، بر خلاف [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و بعضى ديگر همان طور كه آيات قرآن كريم بر آن تأكيد دارد معتقد به خلود در آتش و دوام عذاب اهل نار گرديد.
     
    يكى از خصوصيات مكتب علمى مرحوم سبزوارى توأم نمودن بحث نظرى با عمل است. او معتقد بود كه انسان براى دريافت حقايق علاوه بر بحث، نياز به سير و سلوك دارد و خود يكى از عاملان به اين نظريه بوده و علم و عمل را توأم نموده است.
     
     
    <div class="mw-ui-button">[[سبزواری، هادی بن مهدی|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۳۳

    سبزواری، هادی بن مهدی

    شيخ هادى پسر مهدى سبزوارى(۱۲۱۲-۱۲۸۹ق)، ملقب به أسرار فقیه، عارف، شاعر و فیلسوف مشهور دوران قاجاریه است. «منظومه سبزواری» و «اسرار الحكم» از جمله آثار اوست. در سال 1212 ق در سبزوار متولد شده و تحصيلات ابتدايى، صرف و نحو را از 7 - 8 سالگى شروع نمود. بعد از فوت پدر در سن 10 سالگى نزد پسر عمه‌اش حاج ملا حسين سبزوارى اقامت كرد.

    مهم‌ترين دورۀ حيات علمى وى، 27 سال آخر عمرش بود كه در سبزوار حوزۀ بزرگ و گرمى را ايجاد كرد و با وجود حوزه‌هاى پر رونق اصفهان و تهران، دانش پژوهان از سراسر ايران به سويش مى‌شتافتند تا از محضرش استفاده كنند.

    از اسامى شاگردان او معلوم مى‌شود كه حتى بزرگان نيز براى كسب علم به محضرش مى‌آمدند و بسيارى از محققين مشكلات علمى خويش را از طريق مكاتبه با ايشان حل مى‌نمودند.

    شهرت حكيم سبزوارى در زمينۀ شرح و بسط و تنظيم افكار صدر المتألهين است و مكتب فلسفى او همان مكتب صدر المتألهين كه بين چهار مشرب دينى، اشراقى، عرفانى و مشاء در تفكر اسلامى را جمع نموده است و هر كدام را توضيح و تبيين كنندۀ ديگرى مى‌داند و معتقد است اگر بواسطۀ برهان بر مرز صحيح قدم بگذاريم، به آنچه عارفان شهود كرده و در دين بر آن تأكيد شده است خواهيم رسيد.

    البته در شيوۀ سبزوارى تفاوت‌هايى نيز با صدر المتألهين ديده مى‌شود. او بيشتر به فلسفۀ اشراق و تصوف گرايش دارد تا برهان و لذا عناصر عرفانى در مكتب حكيم سبزوارى شرح و بسط بيشترى يافته است.

    او عرفان و حكمت را در محدودۀ شرع پذيرفته است كه حداقل نبايد تغايرى با مبانى شرعى داشته باشند و از اين رو در مسألۀ دوام عذاب مخلدين در آتش، بر خلاف ابن عربى و بعضى ديگر همان طور كه آيات قرآن كريم بر آن تأكيد دارد معتقد به خلود در آتش و دوام عذاب اهل نار گرديد.

    يكى از خصوصيات مكتب علمى مرحوم سبزوارى توأم نمودن بحث نظرى با عمل است. او معتقد بود كه انسان براى دريافت حقايق علاوه بر بحث، نياز به سير و سلوك دارد و خود يكى از عاملان به اين نظريه بوده و علم و عمل را توأم نموده است.