هیئت و نجوم اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'خواجه نصيرالدّين طوسى' به 'خواجه نصيرالدّين طوسى ') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
جلد چهارم كتاب با معرفى قطبالدين شيرازى (364-710ق) آغاز شده است: «ابوالثّناء، محمود بن مسعود بن مصلح فارسى كازرونى، منجّم، رياضىدان و نورشناس از بزرگان سده 7 و 8ق و از شاگردان بنام [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدّين طوسى]] و صدرالدّين قونوى و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] است. وى در دانشهاى فراوانى همچون رياضيات، هندسه، نجوم، فلسفه، عرفان، ادب، منطق، طب، ساخت ابزار و آلات رصد، صاحبنظر و داراى تأليف بوده است». پس از اين شرح حال مختصر به تعدادى از آثار وى، گاه با توضيح و گاه بدون توضيح، اشاره شده كه از آن جمله است: انموذج العلوم، ترجمه تحرير اقليدس، شرح كليات قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در طب و شرح مختصر الأصول حاجبى<ref>ر.ك: همان، ج4، ص6-5</ref> | جلد چهارم كتاب با معرفى قطبالدين شيرازى (364-710ق) آغاز شده است: «ابوالثّناء، محمود بن مسعود بن مصلح فارسى كازرونى، منجّم، رياضىدان و نورشناس از بزرگان سده 7 و 8ق و از شاگردان بنام [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدّين طوسى]] و صدرالدّين قونوى و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] است. وى در دانشهاى فراوانى همچون رياضيات، هندسه، نجوم، فلسفه، عرفان، ادب، منطق، طب، ساخت ابزار و آلات رصد، صاحبنظر و داراى تأليف بوده است». پس از اين شرح حال مختصر به تعدادى از آثار وى، گاه با توضيح و گاه بدون توضيح، اشاره شده كه از آن جمله است: انموذج العلوم، ترجمه تحرير اقليدس، شرح كليات قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در طب و شرح مختصر الأصول حاجبى<ref>ر.ك: همان، ج4، ص6-5</ref> | ||
از ديگر بزرگانى كه شرح حال او در اين جلد ذكر شده علامه [[مجلسی، | از ديگر بزرگانى كه شرح حال او در اين جلد ذكر شده علامه [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] است. [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] همچون ساير حكما و منجمان اسلامى افلاك نهگانه را پذيرفته و براى روز و شب و جميع كواكب يك فلك در نظر گرفته و براى كواكب سبعه (سيارات) نيز هفت فلك و براى ستارگان ثابت نيز يك فلك كه جمعا نه فلك مىشوند. بعد مىافزايد به نظر مىرسد افلاك هشتگانهاى كه براى ثوابت و سيارات در نظر گرفته شده است را بتوان آسمان دنيا ناميد و شش آسمان ديگر بدون ستاره باشند و اين نظر گرچه مخالف اصطلاح حكما و منجمان است، ولى اشكالى در مخالفت با آنان نيست؛ چنانكه برخى از پيشينيان همچون بليناس حكيم با آنان مخالفت نموده است<ref>ر.ك: ج4، ص199</ref> نويسنده سپس به نقد اين ديدگاه پرداخته و چنين مىنويسد: «ليكن امروزه مىدانيم همه اينها هيچ اساس ندارد؛ بنابراين نظرات [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] نيز همچون ساير منجمان بىپايه است»<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۲
نام کتاب | هیئت و نجوم اسلامی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | زمانی قمشهای، علی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | - |
موضوع | نجوم اسلامی
نجوم اسلامی - تاریخ منجمان مسلمان - سرگذشتنامه منجمان ایرانی - سرگذشت نامه |
ناشر | موسسه فرهنگی سماء ج: 1
موسسه امام صادق علیهالسلام ج: 2, 3, 4 |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1381 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14260AUTOMATIONCODE |
هيئت و نجوم اسلامى، به قلم على زمانى قمشهاى، عنوان مجموعهاى چهار جلدى در موضوع علم نجوم و مباحث نظرى اين علم و نيز معرفى اخترشناسان مسلمان و نوآورىهاى آنان است.
ساختار
كتاب در چهار جلد تنظيم شده است. در جلد اول در ضمن يك مقدمه، يك تاريخچه و پنج بخش به مباحث مختلف هيئت و نجوم پرداخته شده است. در جلد دوم با عنوان «تاريخ شمسى اسلام» زندگانى معصومين بهتفكيك مورد بررسى قرار گرفته است. جلد سوم با عنوان «اخترشناسان و نوآوران مسلمان» مشتمل بر مقدمهاى در ذكر مباحث و اطلاعات كلى علم نجوم و پس از آن بخشى در ذكر اخترشناسان قرن دوم هجرى است. در جلد چهارم نيز در يك بخش تعداد ديگرى از اخترشناسان و نوآوران مسلمان معرفى شدهاند.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه جلد اول، جايگاه علم هيئت و نجوم را در دين اسلام اينگونه توضيح مىدهد: «دانش هيئت و اخترشناسى از شيرينترين دانشها و باشكوهترين علومى است كه در اسلام، قرآن و حديث از آن به عظمت ياد شده و گاهى اين عظمت و شكوهمندى با سوگند تأييد شده است»[۱]
جلد اول كتاب با ارائه تعاريف علم نجوم از ديدگاه ابن سينا، قاضىزاده رومى و اخوان الصفا آغاز شده است. بنا بر نظر دانشمندان عصر حاضر، علم هيئت علمى است كه در آن از ظواهر اجسام آسمانى و قوانين حركات ظاهرى و حقيقى، اندازهها، فواصل و خواص طبيعى آنها بحث مىشود[۲]
در فصول پنجگانه جلد اول، پس از تبيين تعريف و موضوع علم نجوم، به مباحث هندسى اين علم و چگونگى حركت اختران، هلال و رؤيت هلال، جهتيابى و قبلهشناسى و اوقات شرعى پرداخته شده است. در انتهاى اين جلد نيز در جداولى، رخدادهاى اسلامى از قمرى به شمسى تبديل شده است[۳]
در جلد دوم كتاب در رابطه با تقويمهاى شمسى و قمرى، تاريخها، بهويژه تاريخ اسلام، تبديل رخدادهاى قمرى به شمسى، همچنين پيرامون سخنان پيشوايان دين(ع) در ارتباط با هيئت و نجوم، احكام نجوم، تفسير و تأويل آيات نجومى، احوال ستارگان و... سخن به ميان آمده است[۴]
نويسنده تنها به نقل از ساير منابع بسنده نكرده و نظر، ديدگاه و يا تحقيقيات خود را نيز ارائه داده است؛ بهعنوان مثال تحت عنوان «پژوهشى از نويسنده» تاريخ شهادت امام حسين(ع) را از دو طريق زيج و رياضى محاسبه كرده و روز عاشورا را دوشنبه دانسته است[۵]
نويسنده در پيشگفتار جلد سوم كتاب، نخست عظمت دانش نجوم و سوگندهاى قرآن در اين رابطه را كاوش نموده است. عظمت آسمان و پديدهها و امور آسمانى و عنايت حق تعالى به آنها سبب شده كه بهكرّات آنها را مورد سوگند قرار دهد. سوگند به آسمان، خورشيد، سپيده صبح، روز، غروب و آفتاب بههمراه ترجمه آنها ذكر شده است[۶]
وى در بخش دوم مقدمه، به نوآورىهاى اخترشناسان اسلام نگاهى گذرا داشته است. دانش نجوم و فنّ ستارهشناسى از ميان رشتههاى فراوان دانشها و علوم مختلف با چند رشته علم ارتباط پيوسته دارد، لذا نوآورىهاى اخترشناسان در رشتههاى زير است: رياضيات و اعداد و محاسبات و روشهاى حساب و موسيقى و تنظيم نغمات، هندسه و مثلثات، جغرافيا، ساخت و ساز ابزار رصدخانه و طراحىهاى وسائل نجومى و آزمايشگاهى و...[۷]
قمشهاى معتقد است كه در زمان امام صادق(ع) جامعه بر پخش دانش خاندان پيامبر آماده شد و آن حضرت در ميان رشتههاى گوناگون علوم از آموزش نجوم و نقد و بررسى و نقادى هيئت بطلميوسى هيچ واگذار نكرد و شاگردانى همچون جابر بن حيان و فزارى و... تربيت نمود[۸]
او درباره اولين نوآور مسلمان مىنويسد: «ابراهيم بن حبيب فزارى (م 161ق) از اصحاب امام صادق و كاظم(ع)، نخستين دانشمند مسلمانى است كه در سده دوم در جهان اسلام نوآورى داشت و دست به ساخت اسطرلاب زد و قبل از او كسى در اسلام به اين صنعت دست نيافته بود»[۹]
در قرن پنجم هجرى نيز دانشمندان مسلمان نوآورىهاى زيادى داشتهاند كه از آن جملهاند ابن هيثم، ابوريحان بيرونى و ابومنصور بغدادى و ابن سينا. ابومنصور بغدادى (429ق) اعداد متعادل را در كتاب «التكملة في الحساب» مطرح كرده كه تا چندى پيش در غرب ناشناخته بودند[۱۰] ابن سينا در دانشهاى گوناگون صاحبنظر بوده و احياناً نظرات او بدون سابقه بوده است. وى در ژئوفيزيك، هواشناسى، آثار جوّى، تشكيل كوهها، آبهاى زيرزمينى، زلزله، تشكيل معادن، ابر، باران، بخار آب، شبنم، برف و... نظراتى دقيق ابراز كرده است[۱۱] قرن دوم دانشمندان فراوانى را به خود ديده است و لذا نويسنده بخش اصلى كتاب را به ذكر شرح حال آنان اختصاص داده است. جابر بن حيان اولين شخصيت مورد بحث و از شاگردان برجسته امام صادق(ع) است. تأليفاتى كه در رابطه با دانش فلكيات و نجوم است عبارتند از: «النّور»، «شرح مجسطى» كه به لاتين ترجمه شده است، «الجامع في الأصطرلاب»: اين كتاب جامع در اسطرلاب علمى و عملى و مشتمل بر هزار و اندى باب است و جابر در اين كتاب اعمال عجيبى را بيان كرده است كه كسى بر او پيشى نگرفته است[۱۲]
جلد چهارم كتاب با معرفى قطبالدين شيرازى (364-710ق) آغاز شده است: «ابوالثّناء، محمود بن مسعود بن مصلح فارسى كازرونى، منجّم، رياضىدان و نورشناس از بزرگان سده 7 و 8ق و از شاگردان بنام خواجه نصيرالدّين طوسى و صدرالدّين قونوى و كاتبى قزوينى است. وى در دانشهاى فراوانى همچون رياضيات، هندسه، نجوم، فلسفه، عرفان، ادب، منطق، طب، ساخت ابزار و آلات رصد، صاحبنظر و داراى تأليف بوده است». پس از اين شرح حال مختصر به تعدادى از آثار وى، گاه با توضيح و گاه بدون توضيح، اشاره شده كه از آن جمله است: انموذج العلوم، ترجمه تحرير اقليدس، شرح كليات قانون ابن سينا در طب و شرح مختصر الأصول حاجبى[۱۳]
از ديگر بزرگانى كه شرح حال او در اين جلد ذكر شده علامه محمدباقر مجلسى است. مرحوم مجلسى همچون ساير حكما و منجمان اسلامى افلاك نهگانه را پذيرفته و براى روز و شب و جميع كواكب يك فلك در نظر گرفته و براى كواكب سبعه (سيارات) نيز هفت فلك و براى ستارگان ثابت نيز يك فلك كه جمعا نه فلك مىشوند. بعد مىافزايد به نظر مىرسد افلاك هشتگانهاى كه براى ثوابت و سيارات در نظر گرفته شده است را بتوان آسمان دنيا ناميد و شش آسمان ديگر بدون ستاره باشند و اين نظر گرچه مخالف اصطلاح حكما و منجمان است، ولى اشكالى در مخالفت با آنان نيست؛ چنانكه برخى از پيشينيان همچون بليناس حكيم با آنان مخالفت نموده است[۱۴] نويسنده سپس به نقد اين ديدگاه پرداخته و چنين مىنويسد: «ليكن امروزه مىدانيم همه اينها هيچ اساس ندارد؛ بنابراين نظرات مرحوم مجلسى نيز همچون ساير منجمان بىپايه است»[۱۵]
وضعيت كتاب
فهارس جلدهاى چهارگانه به ترتيب عبارتند از:
- فهرست مطالب در ابتدا.
- فهارس آيات، روايات، كتابها، اشخاص و مطالب در انتها.
- فهرست مطالب در انتها.
- نمايه اعلام و فهرست مطالب در انتها.
آدرس مطالب، ارجاعات و برخى توضيحات نويسنده در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.