۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)'''، نوشته مالک بن نبی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. مترجم کتاب به عربی [[شاهین، عبدالصبور|عبدالصبور شاهین]] است. نویسنده در این اثر در پی تحکیم مبانی عقلانی دین، بهویژه قرآن است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15</ref> | '''الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)'''، نوشته مالک بن نبی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. مترجم کتاب به عربی [[شاهین، عبدالصبور|عبدالصبور شاهین]] است. نویسنده در این اثر در پی تحکیم مبانی عقلانی دین، بهویژه قرآن است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15</ref> | ||
«مالک بن نبى»، تحت تأثیر «رخداد التقاط» و بهمنظور رودررویى با آن، این اثر را خلق نموده است<ref>مالک بن نبی، [[پدیده قرآنی]] ، ص19</ref> | «مالک بن نبى»، تحت تأثیر «رخداد التقاط» و بهمنظور رودررویى با آن، این اثر را خلق نموده است.<ref>مالک بن نبی، [[پدیده قرآنی]] ، ص19</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
عبدالله دراز در مقدمهاش بر کتاب مینویسد: «مسئله اصلى، بحث از سرچشمه حقیقى قرآن است. ما مىخواهیم بدانیم آیا این کتاب (قرآن) از دانش یا ادارک آورنده آن یا بهطور اعم از دانش بشرى جوشیده است؟ یا برعکس، که در اینباره عامل انکارناپذیرى وجود دارد که باور ما را به سرچشمه آسمانى و الهى این کتاب استوار مىسازد. این همان نکتهاى بود که شما تلاش کرده بودید با پىریزى بنیانهاى لایتغیر و عقلى، آن را حل کنید و بهوسیله آنها این اعتقاد را ثابت کنید که: «قرآن سرچشمهاى الهى دارد»...»<ref>همان، ص26</ref> | عبدالله دراز در مقدمهاش بر کتاب مینویسد: «مسئله اصلى، بحث از سرچشمه حقیقى قرآن است. ما مىخواهیم بدانیم آیا این کتاب (قرآن) از دانش یا ادارک آورنده آن یا بهطور اعم از دانش بشرى جوشیده است؟ یا برعکس، که در اینباره عامل انکارناپذیرى وجود دارد که باور ما را به سرچشمه آسمانى و الهى این کتاب استوار مىسازد. این همان نکتهاى بود که شما تلاش کرده بودید با پىریزى بنیانهاى لایتغیر و عقلى، آن را حل کنید و بهوسیله آنها این اعتقاد را ثابت کنید که: «قرآن سرچشمهاى الهى دارد»...»<ref>همان، ص26</ref> | ||
وی همچنین در کتاب به جوانان گوشزد میکند که کار نویسنده در این کتاب صرفا بازگو کردن یک سری از معلومات و انبار کردن آن در ذهن نیست، بلکه وی این بحث را نمونه زندهاى از یک مناقشه جَدَلى میشمارد که بهوسیله آن میتوان حقیقت را فراروی خود قرار داد<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> | وی همچنین در کتاب به جوانان گوشزد میکند که کار نویسنده در این کتاب صرفا بازگو کردن یک سری از معلومات و انبار کردن آن در ذهن نیست، بلکه وی این بحث را نمونه زندهاى از یک مناقشه جَدَلى میشمارد که بهوسیله آن میتوان حقیقت را فراروی خود قرار داد<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> | ||
به نظر میرسد عبدالله دراز، مقدمهنویس اول کتاب، علاقه وافری به فلسفه دکارتی دارد و ازاینرو از نویسنده این کتاب میخواهد که هر چیزی را که در تقابل با نوع اندیشه دکارتی است کنار نهد. وی همچنین نقدی را بر نویسنده کتاب درباره باز گذاشتن میدان بحث برای نظریه عزلت چندین ساله پیامبر از خدیجه(س) برای آمادگی دریافت وحی، در عین تلاش برای رد آن، مطرح میکند؛ او مینویسد: بنا بر منابع تاریخی، میزان این امر یک ماه بیشتر نبوده است که در طول این یک ماه هم برای تهیه آذوقه و... به خانهاش سر میزده است<ref>ر.ک: همان، ص28-31</ref>. | به نظر میرسد عبدالله دراز، مقدمهنویس اول کتاب، علاقه وافری به فلسفه دکارتی دارد و ازاینرو از نویسنده این کتاب میخواهد که هر چیزی را که در تقابل با نوع اندیشه دکارتی است کنار نهد. وی همچنین نقدی را بر نویسنده کتاب درباره باز گذاشتن میدان بحث برای نظریه عزلت چندین ساله پیامبر از خدیجه(س) برای آمادگی دریافت وحی، در عین تلاش برای رد آن، مطرح میکند؛ او مینویسد: بنا بر منابع تاریخی، میزان این امر یک ماه بیشتر نبوده است که در طول این یک ماه هم برای تهیه آذوقه و... به خانهاش سر میزده است<ref>ر.ک: همان، ص28-31</ref>. |
ویرایش