الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR14008J1.jpg|بندانگشتی|الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)]]
[[پرونده:NUR14008J1.jpg|بندانگشتی|الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)
! نام کتاب!! data-type="bookName" |الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[بن نبي، مالک ]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[بن نبي، مالک ]] (نويسنده)


[[شاهین، عبدالصبور]] (محقق)
[[شاهین، عبدالصبور]] (محقق)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربي
| data-type="language" |عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ظ‎‏2*  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏‎‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ظ‎‏2*  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|اسلام - تحقيق  
| data-type="subject" |اسلام - تحقيق  


قرآن - اعجاز  
قرآن - اعجاز  
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|مکتبة النافذة  
| data-type="publisher" |مکتبة النافذة  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|لبنان - بيروت  
| data-type="publishPlace" |لبنان - بيروت  
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 2006م ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 2006م ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE14008AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14008AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۶۲: خط ۶۲:


نویسنده در مقدمه متذکر می‌شود جوهر این کتاب سعی او بر تحقیق روشی تحلیلی در راستای پژوهش و بررسی «[[پدیده قرآنی]] » است. وی در این شیوه عملا دو هدف را مد نظر دارد: «فراهم‌سازی فرصت تأمل در دین و پویایی آن» و «اصلاح شیوه‌های کهن و کلاسیک تفسیر قرآن کریم». وی عوامل تاریخی و فرهنگی این امر را برمی‌شمرد؛ از مهم‌ترین عوامل تاریخی آن، تلاش پیگیر و گستردگی‌ای است که در کشور مصر به این امر اختصاص یافته است؛ مصر به‌خاطر داشتن امکانات چاپ مدرن و تلاش جوانان دانش‌پژوهش توانست وسایل جدیدی را در اختیار تفکر اسلامی قرار دهد، اما متأسفانه این امر تحت تأثیر استعمارگران صورت گرفت و آنان فرهنگ را در خدمت سیاست خواسته و می‌خواهند.
نویسنده در مقدمه متذکر می‌شود جوهر این کتاب سعی او بر تحقیق روشی تحلیلی در راستای پژوهش و بررسی «[[پدیده قرآنی]] » است. وی در این شیوه عملا دو هدف را مد نظر دارد: «فراهم‌سازی فرصت تأمل در دین و پویایی آن» و «اصلاح شیوه‌های کهن و کلاسیک تفسیر قرآن کریم». وی عوامل تاریخی و فرهنگی این امر را برمی‌شمرد؛ از مهم‌ترین عوامل تاریخی آن، تلاش پیگیر و گستردگی‌ای است که در کشور مصر به این امر اختصاص یافته است؛ مصر به‌خاطر داشتن امکانات چاپ مدرن و تلاش جوانان دانش‌پژوهش توانست وسایل جدیدی را در اختیار تفکر اسلامی قرار دهد، اما متأسفانه این امر تحت تأثیر استعمارگران صورت گرفت و آنان فرهنگ را در خدمت سیاست خواسته و می‌خواهند.
وی از «پدر لامنس» و تئوری «مارگلیوث» درباره شعر جاهلیت به‌عنوان نمونه‌های دشمنی مستشرقان با فرهنگ اسلامی یاد می‌کند؛ ترجمه کتاب مارگلیوث با عنوان «في الشعر الجاهلي» توسط طه حسین درست در یک سال بعد از چاپ اصل کتاب و پذیرش آرای وی، دلیل روشنی بر تأثیرپذیری نویسندگان عرب از مستشرقان غربی است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص53-57</ref>.
وی از «پدر لامنس» و تئوری «مارگلیوث» درباره شعر جاهلیت به‌عنوان نمونه‌های دشمنی مستشرقان با فرهنگ اسلامی یاد می‌کند؛ ترجمه کتاب مارگلیوث با عنوان «في الشعر الجاهلي» توسط [[طه حسین]] درست در یک سال بعد از چاپ اصل کتاب و پذیرش آرای وی، دلیل روشنی بر تأثیرپذیری نویسندگان عرب از مستشرقان غربی است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص53-57</ref>.


وی تفسیر طنطاوی را به دایرةالمعارف شبیه‌تر می‌داند تا تفسیر؛ همچنین است تفسیر رشید رضا که در آن هم سعی بر آن شده که لباس عقل جدید را بر پیکر نظام کهن تفسیر قرآن بپوشاند. او همچنین خرافیاتی را ذکر می‌کند که گریبان عده‌ای از جهال را گرفته و تفسیر خاص خودش را دارد<ref>ر.ک: همان، ص57-59</ref>.
وی تفسیر [[سید طنطاوی، محمد|طنطاوی]] را به دایرةالمعارف شبیه‌تر می‌داند تا تفسیر؛ همچنین است تفسیر [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] که در آن هم سعی بر آن شده که لباس عقل جدید را بر پیکر نظام کهن تفسیر قرآن بپوشاند. او همچنین خرافیاتی را ذکر می‌کند که گریبان عده‌ای از جهال را گرفته و تفسیر خاص خودش را دارد<ref>ر.ک: همان، ص57-59</ref>.


نویسنده، در بیان عوامل مربوط به شیوه، به تعریف لغوی و اصطلاحی و تاریخی اعجاز پرداخته و آیاتی را درباره اعجاز ذکر می‌کند. او با ذکر ظهور هر پدیده در دوره خاصی از کشوری خاص مثل پدیده ریاضیات در مصر قدیم و مجسمه‌سازی در یونان باستان، متذکر می‌شود که هویت عرب جاهلی آن دوره در ادبیات و لغت و زبانش متبلور شده است. اعجاز قرآن تا زمان عباسیان از طریق مسائل ادبی و زبان‌شناختی آن بود، ولی پس از آن بُعد اعجاز قرآنی از لغت و اصطلاح به ذوق علمی تغییر ذائقه داد؛ یعنی مسلمانان به دنبال اثبات اعجاز قرآن با پدیده‌های علمی آن افتادند. تغییر ذوق علمی به ذوق فطری پدیده این دوران بود و مسئله این است که ذوق فطری برای عموم مردم هست، ولی ذوق علمی فقط در برخی از آنان وجود دارد. وی دو نمونه از تاثیر قرآن بر ذوق فطری و کلامی از جاحظ و عبدالقاهر را نقل می‌کند. او راه ‌حل این مشکل را در آیه « قُلْ ما كنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يفْعَلُ بِي وَ لا بِكمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يوحى إِلَي» (احقاف: 9) می‌بیند<ref>ر.ک: همان، ص59-62</ref>.
نویسنده، در بیان عوامل مربوط به شیوه، به تعریف لغوی و اصطلاحی و تاریخی اعجاز پرداخته و آیاتی را درباره اعجاز ذکر می‌کند. او با ذکر ظهور هر پدیده در دوره خاصی از کشوری خاص مثل پدیده ریاضیات در مصر قدیم و مجسمه‌سازی در یونان باستان، متذکر می‌شود که هویت عرب جاهلی آن دوره در ادبیات و لغت و زبانش متبلور شده است. اعجاز قرآن تا زمان عباسیان از طریق مسائل ادبی و زبان‌شناختی آن بود، ولی پس از آن بُعد اعجاز قرآنی از لغت و اصطلاح به ذوق علمی تغییر ذائقه داد؛ یعنی مسلمانان به دنبال اثبات اعجاز قرآن با پدیده‌های علمی آن افتادند. تغییر ذوق علمی به ذوق فطری پدیده این دوران بود و مسئله این است که ذوق فطری برای عموم مردم هست، ولی ذوق علمی فقط در برخی از آنان وجود دارد. وی دو نمونه از تاثیر قرآن بر ذوق فطری و کلامی از جاحظ و عبدالقاهر را نقل می‌کند. او راه ‌حل این مشکل را در آیه « قُلْ ما كنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يفْعَلُ بِي وَ لا بِكمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يوحى إِلَي» (احقاف: 9) می‌بیند<ref>ر.ک: همان، ص59-62</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش