‌نفحات من علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==
    [[نفحات من علوم القرآن علی طريقة السؤال و الجواب]]
     
    ==پیوندها==
    ==پیوندها==
       
       

    نسخهٔ ‏۱۰ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۷

    ‌نفحات من علوم القرآن
    نام کتاب ‌نفحات من علوم القرآن
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان ملکی میانجی، محمدباقر (نويسنده)

    رضوي، فاضل (گردآورنده)

    اعدادي خراساني، مرتضي (محقق)

    زبان عربي
    کد کنگره
    موضوع
    ناشر ولايت
    مکان نشر ايران - مشهد مقدس
    سال نشر مجلد1: 1393ش , 1435ق ,
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE40355AUTOMATIONCODE

    نفحات من علوم القرآن، تألیف محمدباقر ملکی میانجی ، مشتمل بر مباحث علوم قرآنی ذکرشده در دیگر آثار نویسنده است که توسط سید فاضل رضوی تهیه و تنظیم شده است. کتاب حاضر، از‌ نظر‌ عناوین، مانند دیگر کتاب‌های علوم قرآنی‌ است، اما از نـظر‌ روش‌ ورود و خروج، تکیه بر منابع‌ شیعی‌ و بیان فقاهتی در احادیث، با کتاب‌های دیـگر تـفاوت دارد.

    نویسنده از پیروان «مکتب تفکیک» است و در اندیشه‌ها و نوشته‌های خود به تثبیت این اندیشه‌ پرداخته؛ لذا در این اثر نیز در نقد روش علامه طباطبایی مشهور به تفسیر قرآن به قرآن مطالبی را نگاشته است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه‌ فاضل رضوی آغاز و مباحث در ده فصل تنظیم شده است. بیشتر مطالب کتاب، از‌ مقدمه‌ جزء اول تـفسیر «مـناهج البـيان في تفسير القرآن» گزینش شده است. گفتار‌ سوم‌ بـا عـنوان «انـزال و تنزیل» از جلد دوم تفسیر مناهج البيان و گفتار نهم (بداء‌) از‌ کتاب «توحيد الإمامية» انتخاب شده و در پاره‌ای از مـوضوعات بـه‌صورت استفاده حضوری‌ و شفاهی‌ از‌ مؤلّف، انتخاب و ویرایش شده است[۱].

    گزارش محتوا

    نـخستین موضوع مطرح‌شده در کتاب، بحثی اسـت مـختصر پیـرامون فـضیلت قـرآن که در ذیل آن چـند مـطلب آمده است. مؤلف با استناد به سه آیه از آیات مبارکه قرآن کـریم و تـمسک بـه پنج روایت، لزوم چنگ زدن به این‌ حبل‌ مـتین الهـی را یـادآور شـده‌ اسـت‌[۲].

    قرآن از‌ عـصمت‌ ذاتی برخوردار است؛ بنابراین هم برای خود حجت است و هم با حجیت خود، جداکننده حق از باطل و روشـنگر تمام مسائل مورد اختلاف میان مردم در موضوعات دینی است؛ چراکـه‌ خـداوند‌ آن را نـور، هدایت، بینه، ضیاء، تذکره و بصائر معرفی کرده است[۳].

    مؤلف‌ در فصل دوم، حجیت ظواهر قرآن را با توجه به عواملی همچون: مـبارزه پیامبر(ص) به‌وسیله قرآن و امر کردن ائمه(ع) به مراجعه به قرآن و تدبر و تفکر در آن مطرح‌ کرده و نتیجه می‌گیرد که می‌توان - بلکه باید - به ظواهر قرآن و الفاظ آن تکیه کـرد و در اسـتنباط احکام و معارف‌ از‌ ظواهر‌ قرآن بهره گرفت[۴].

    وی در‌ بـحث‌ تنزیل و انزال، تعارض مشهور در مورد نزول تدریجی طی 23 سال بعثت و نزول دفعی در شب‌ قدر‌ ماه رمضان و سپس تـوجیهات و نـظرات زمـخشری در کشاف و شیخ محمد عبده در‌ تفسیر‌ المنار را در حل این تعارض به‌اخـتصار‌ آورده و در کمال ایجاز نقد و بررسی کرده است‌. سپس مسئله‌ نزول دفعی و نزول تدریجی را از منظر مرحوم علامه طباطبائی ، صـاحب تـفسیر المـيزان‌ با‌ تفصیل بیشتر مطرح کرده و به‌ نقد‌ و بررسی نظرات‌ صاحب‌ تفسیر‌ المـيزان پرداخـته اسـت[۵].

    سرآغاز‌ بحث‌ مؤلف‌ در موضوع محکم و متشابه، آیه هفت سوره آل عمران است: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ» (آل‏ عمران‏: 7)؛ «اوست کسى که این کتاب [قرآن] را بر تو فروفرستاد. پاره‏اى از آن، آیات محکم [صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند و [پاره‏اى] دیگر متشابهاتند [که تأویل‏پذیرند]». در ذیل این‌ آیه بـه چـند نکته اشاره شده، از جمله اینکه: ارجاع متشابه بـه مـحکم، به معنای تفسیر و تبیین و رفع تشابه به‌وسیله محکمات نیست، بلکه آیات محکم تـنها ظـهور ابتدایی متشابه را رفع می‌کنند و هیچ‌گـونه بـیانی در‌ خصوص‌ مـعنا و مـراد آیـات متشابه به دست نـمی‌دهند[۶].

    میانجی‌ ده قول و نظریه را‌ در‌ تعریف و توضیح آیات محکم و متشابه ذکر و هریک را به‌اختصار در ترازوی نقد و بررسی بـه سـنجش آورده است[۷]. همچنین نظریات صاحب تفسیر الميزان را در معنای تشابه و در معنای ام‌ الکتاب بودن‌ محکمات‌ ذکـر‌ کـرده و آن را مواجه با اشکالاتی دانسته است[۸].

    وی در فصل پنجم، روش پسـندیده‌ و صحیح تفسیری‌ را روش اجـتهادی دانسته که‌ مبتنی‌ بر عقل و قرآن و سنت است و فقهای بزرگ اصولی شیعه بر آن روش‌ بوده‌اند[۹].‌

    روش‌های تفسیری‌ مختلفی در بـین مـفسران‌ شـیعه‌ و سنی وجود دارد. یکی از‌ این‌ شیوه‌های تفسیری، روش تفسیر قـرآن بـه قرآن است که مرحوم علامه طباطبایی در‌ تفسیر‌ الميزان ، عمدتاً از این روش‌ استفاده‌ کرده‌ است. مرحوم‌ ملکی، ضمن بـیان نـظریه صـاحب الميزان ، چهار اشکال و ایراد را بر روش تفسیری قرآن به قرآن‌ مطرح‌ کرده‌ و بـه بـحث و بـررسی پیرامون آن‌ها پرداخته است[۱۰].‌

    تفسیر به رأی موضوعی است که در ششمین فصل کتاب مطرح شده است. نویسنده در بخشی از این فصل چنین می‌نویسد: با‌ وجود نهی از تـفسیر بـه رأی و حرمت شدید آن، گروهی از مردم در تفسیر قـرآن به تفسیر‌ و ‌‌توضیح‌ حـجّت‌های مـعصوم(ع) توجه نکرده‌اند و قرآن را آن‌گـونه تـفسیر می‌کنند که با‌ محصولات‌ افکار‌ و اندیشه‌هایشان مطابقت داشته باشد؛ درحالی‌که بر مـسلمانان واجـب و ضروری است که در مرتبه خـطاب‌ عـام قـرآن، آراء و نظریات خود را بـا نـصوص و محکمات و اصول مسلم آن ارائه و بـا آن تطبیق کنند‌ و در‌ مرتبه خطاب خاص قرآن، با تفسیر و تبیین وارده از معصوم(ع) بسنجند[۱۱].‌

    نویسنده معتقد است که راسخان در‌ علم‌، کسانی هستند که تـأویل‌ قـرآن‌ را می‌دانند. شخص رسول خدا(ص) برترین راسخان است. چنین نیست که خداوند، قرآن‌ را‌ بر پیامبر(ص) نازل کند، اما‌ تأویل‌ آن را‌ به‌ حضرتش‌ نیاموخته باشد و به‌یقین‌ جانشینان پیامبر نـیز دانـش تأویل را از پیامبر(ص) به ارث برده‌اند. حضرت امام محمد‌ باقر‌(ع) فرمودند: «نَحنُ الرّاسِخونَ في العِلمِ‌ وَ‌ نَحْنُ‌ نَعْلَمُ‌ تَأويلَهُ»؛ «راسخان در علم‌ ما‌ هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم»[۱۲].

    ‌ارزیابی چند نظریه و ذکر نمونه‌هایی از تأویل‌های ناروا دیگر مطالبی است که در فصل هفتم مطرح شده است.

    ملکی با استناد به روایتی از امام رضا(ع) که آن‌حضرت با اشاره به آیـه «َيمْحُو اللَّهُ مَا يشَاءُ وَ يثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ»؛ (الرعد: 39)، «خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى‌کند و اصل کتاب نزد اوست»، فرمودند: «آیا بااین‌وجود، (خـداوند) از کـار آفـرینش فارغ شده است»؟، نسخ را شامل‌ آیات تشریعی و آیات تکوینی می‌داند[۱۳].‌

    مستند کردن نسخ به مشیّت‌ ازلی الهی، از جمله شبهاتی است که در ادامه مباحث فصل هشتم کتاب مورد نقد قرار گرفته است[۱۴].

    در نهمین فصل کتاب، «بداء» مطرح شده است. در‌ معارف‌ الهی، بداء بـه ایـن معناست که خداوند سبحان با مـشیت جـدید، مشیت قـبلی خـود را مـحو کند و یا اجزا و ابـعاض آن‌ را‌ تغییر‌ دهد؛ یعنی خداوند با مشیت دوم، آنچه را‌ که‌ در مشیت اول خواسته است، از بین می‌برد و آنچه را که متعلق به مـشیت قـبل‌ نـبوده‌ بـه‌ وجـود می‌آورد. خداوند متعال می‌فرماید: «َيَمْحُو اللَّهُ مَا يشَاءُ وَ يثْبِتُ»[۱۵].

    اعتقاد به بداء، مفهوم دعا را معنا می‌بخشد و مفهوم تغییر قضا با صله ارحام، زیارت حضرت سیدالشهدا(ع)، پرداخت‌ صدقه و... را تـوجیه و تـفسیر می‌کند که مرحوم مؤلف با ذکر احادیثی به بررسی اجمالی آنها پرداخته است[۱۶].‌

    مؤلف در فصل آخر کتاب، به موضوع اعجاز پرداخته است. وی مقایسه اعجاز فصاحت و بـلاغت را بـا مـعجزات سایر پیامبران، مانند زنده کردن مردگان جـایز نـمی‌داند و معتقد است‌ معجزات‌ پیامبران‌، امور قابل تشکیک نیستند که قسمی از آن‌ برای‌ انـسان‌ها مـقدور و قسمی خارج از توان آنها بـاشد، بـلکه آیه و مـعجزه، حـقیقت واحـد غیر مشکک است که ویژه خدا و از‌ افـعال‌ خـداست‌ و افعال خداوند چگونگی ندارند و قابل تعقل و تصور و توهم نیستند[۱۷].

    در رابطه با شیوه پردازش مطالب در اثـر‌ حـاضر‌ می‌توان به این نکات اشاره نمود:

    1. مـوضوعات‌ مـطرح‌شده در کتاب، همانند بسیاری از کتب تدوین‌شده در حوزه علوم قرآنی، موضوعات‌ مشخص‌ و بـه‌عـبارت‌دیگر موضوعات کلاسیک می‌باشد‌: فـضیلت‌ قـرآن انزال‌ و تـنزیل‌، مـحکم‌ و مـتشابه، تفسیر و تأویل، نسخ‌ و اعجاز.
    2. در پردازش مطالب ذیـل هـر موضوع، توجه محوری به آیات و روایات بوده و در اکثر‌ موارد‌ به آنها اسـتناد و اسـتشهاد شده است‌.
    3. در بـیشتر موضوعات‌ و مباحث‌ مطرح‌شده‌، تـوجه‌ اصـلی‌ و تـأکید به بحث خـطاب عـام و خطاب خاص قرآن شـده اسـت. توجه به این نکته، بسیاری از مشکلات و تعارض‌ها در حوزه علوم قرآنی را حل می‌کند.
    4. آنچه کـه‌ در ذیـل هر موضوع، بحث و گفتگو شده، مـباحث و نـکات اصلی مـوضوع اسـت و از تـطویل و تفصیل زائد پرهیز شده اسـت؛ لذا می‌توان به‌عنوان سرآغاز و مفتاح در تحقیقات قرآنی، از آن‌ بهره‌ گرفت[۱۸].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس آیات، روایات و مصادر تحقیق و همچنین خلاصه فارسی و انگلیسی اثر در انتهای آن ذکر شده است. ترجمه این اثر با نام «نگاهی بـه عـلوم قرآنی» توسط علی‌نقی خدایاری و با هـمت و هـمکاری‌ آقـای‌ علی ملکی میانجی - فرزند مؤلف - در سال 1389، توسط نشر ولایت منتشر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: ‌گندمی، حمید سلیم، ص126؛ ملکی میانجی، محمدباقر، ص8
    2. ر.ک: ‌گندمی، حمید سلیم، ص128
    3. ر.ک: همان، ص129
    4. ر.ک: همان، ص130؛ متن کتاب، ص34-33
    5. ر.ک: ‌گندمی، حمید سلیم، ص130
    6. ر.ک: همان، ص132-131
    7. ر.ک: همان، ص132؛ متن کتاب، ص77-74
    8. ر.ک: همان، ص133؛ همان، ص80-78
    9. ر.ک: گندمی، حمید سلیم، ص134
    10. ر.ک: همان، ص135
    11. ر.ک: متن کتاب، ص101؛ ملکی میانجی، محمدباقر، ص103
    12. ر.ک: همان، ص128-127؛ ‌گندمی، حمید سلیم، ص138
    13. ر.ک: همان، ص139
    14. ر.ک: متن کتاب، ص149-148
    15. ر.ک: همان، ص156
    16. ر.ک: ‌گندمی، حمید سلیم، ص142
    17. ر.ک: همان، ص144
    18. ر.ک: همان، ص128-127

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. ملکی میانجی، محمدباقر، نگاهی به علوم قرآنی، ترجمه علی‌نقی خدایاری، مشهد، نشر ولایت، چاپ اول، 1389.
    3. گندمی، حمید سلیم، «نگاهی به علوم قرآنی بر اساس تفسیر مناهج البيان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه سفینه، زمستان 1382، شماره 1، صفحه 125 تا 145.

    وابسته‌ها

    نفحات من علوم القرآن علی طريقة السؤال و الجواب

    پیوندها