تلخیص المحصل: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اينگونه بيان مىكند: «در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مىباشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عدهاى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشتهاند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كردهاند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامدهاند». | [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اينگونه بيان مىكند: «در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مىباشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عدهاى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشتهاند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كردهاند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامدهاند». | ||
در نام اين كتاب اختلاف است، چنانكه ابن شاكر در كتاب فوات الوفيات از آن به تلخيص | در نام اين كتاب اختلاف است، چنانكه ابن شاكر در كتاب فوات الوفيات از آن به تلخيص في علم الكلام نام مىبرد<ref>ج 2 ص 187</ref>و قاضى نور الله در مجالس المومنين شرح المحصل ناميده<ref>ص 330</ref>و صاحب كشف الحجب و الاستار تلخيص المحصل خوانده است<ref>ص 139</ref>و در نزد اكثر علماء به نقد المحصل مشهور است. | ||
خواجه از تأليف اين كتاب در سال 669ق فارغ گشته و آن را به علاءالدين عطاملك جوينى اهداء مىكند. | خواجه از تأليف اين كتاب در سال 669ق فارغ گشته و آن را به علاءالدين عطاملك جوينى اهداء مىكند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
كتاب به طور كلى به چهار ركن و هر ركن گاه به اقسام و مسائلى تقسيم مىشود كه در ذيل مىآيد: | كتاب به طور كلى به چهار ركن و هر ركن گاه به اقسام و مسائلى تقسيم مىشود كه در ذيل مىآيد: | ||
الركن الاول | الركن الاول في المقدمات: مؤلف در اين ركن 3 مقدمه بيان مىكند. مقدمۀ اول در بيان علوم بديهيه و مباحث مربوط به آن مىباشد. مقدمۀ دوم در موردنظر و احكام آن مىباشد. | ||
در مقدمۀ سوم مؤلف به دليل و اقسام آن مىپردازد. او دليل را به ادلۀ نقليه و عقليه و مركب از اين دو تقسيم مىكند و استدلال را تقسيم مىكند به قياس، استقراء و تمثيل. سپس در توضيح هر يك از آنها و اين كه كدام يك از آنها افادۀ علم مىكند، سخن مىگويد. | در مقدمۀ سوم مؤلف به دليل و اقسام آن مىپردازد. او دليل را به ادلۀ نقليه و عقليه و مركب از اين دو تقسيم مىكند و استدلال را تقسيم مىكند به قياس، استقراء و تمثيل. سپس در توضيح هر يك از آنها و اين كه كدام يك از آنها افادۀ علم مىكند، سخن مىگويد. | ||
الركن الثانى | الركن الثانى في تقسيم المعلومات: مؤلف حول موجودات، معدوم و حال بحث مىكند. او موجودات را در تقسيمى به واجب و ممكن تقسيم كرده و خواص واجب لذاته و ممكن لذاته را طى مسائلى بيان مىكند. او در تقسيمى ديگر موجودات را به قديم و محدث تقسيم كرده و محدث را به عرض و جوهر تقسيم مىكند. او اعراض را به دو قسمت اصلى تقسيم مىكند: الاعراض في غير الحى و الاعراض التى لا يتصف بها غير الحى و هر كدام از اين دو را هم به اقسامى ديگر تقسيم كرده و احكام هر يك از آنها و احكام كلى اعراض را بيان مىكند. او اجسام را به جواهر فلكيه و عنصريه و مركبات تقسيم مىكند و ملائكه و جن را از جواهر مجرده مىداند. و در خاتمۀ اين ركن بحث مىكند، از احكام موجودات كه عبارت است از مباحث وحدت و كثرت و علت و معلول. | ||
الركن الثالث | الركن الثالث في الالهيات: مؤلف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مىكند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مىباشد. در قسم دوم ابتداء بحث مىكند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مىگويد. در قسم ثالث مؤلف بحث مىكند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مىكند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مىكند. | ||
الركن الرابع | الركن الرابع في السمعيات: مؤلف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيمبندى ابواب كتاب از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است). | ||
القسم الاول | القسم الاول في النبوات: مؤلف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مىكند. | ||
القسم الثانى | القسم الثانى في المعاد: در اين مبحث از معاد، نفس، تناسخ، وعد و وعيد بحث مىشود. | ||
القسم الثالث | القسم الثالث في الاسماء و الاحكام: مؤلف در اين مبحث از ايمان و كفر و مسائل مربوط به اين دو بحث مىكند. | ||
القسم الرابع | القسم الرابع في الامامة: مؤلف در اين مبحث ابتداء اقوال فرق مختلف را حول وجوب امامت بيان كرده، سپس فرق مختلف شيعه را به اماميه، كيسانيه، زيديه و غلاة تقسيم كرده و عقائد آنها را بيان مىكند. او فرق مختلف كيسانيه و زيديه را شمرده و عقائد هر يك از آنها را بيان مىكند و در پايان مبحثى را اختصاص مىدهد به مذهب اماميه و شرح عقائد و اثبات حقانيت آن. | ||
==ويژگيها و معايب كتاب== | ==ويژگيها و معايب كتاب== | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
#:مؤلف در مبحث امامت، تنها به معرفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از شيعۀ اماميه اكتفاء مىكند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مىدهد. | #:مؤلف در مبحث امامت، تنها به معرفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از شيعۀ اماميه اكتفاء مىكند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مىدهد. | ||
#حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحثهاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مىباشد. | #حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحثهاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مىباشد. | ||
#:قدماء شيعه؛ همچون ابن قبه، [[شيخ مفيد]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] قائلند كه خبر واحد حجت نمىباشد؛ اما [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] ادعاى اجماع كرده است كه خبر واحد حجت است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مبحث امامت مىگويد: منشأ انتساب اعتقاد به بداء به شيعۀ اماميه كلامى است، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه ابتداء اسماعيل را جانشين خود قرار داده بود. سپس حضرت موسى بن جعفر(ع)را به جانشينى برگزيد و وقتى سؤال از علت آن كردند، جواب داد: بدأ لله | #:قدماء شيعه؛ همچون ابن قبه، [[شيخ مفيد]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] قائلند كه خبر واحد حجت نمىباشد؛ اما [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] ادعاى اجماع كرده است كه خبر واحد حجت است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در مبحث امامت مىگويد: منشأ انتساب اعتقاد به بداء به شيعۀ اماميه كلامى است، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه ابتداء اسماعيل را جانشين خود قرار داده بود. سپس حضرت موسى بن جعفر(ع)را به جانشينى برگزيد و وقتى سؤال از علت آن كردند، جواب داد: بدأ لله في امر اسماعيل. خواجه در ردّ اين انتساب مىگويد: «و هذه رواية و عندهم[شيعۀ اماميه] أن الخبر الواحد لا يوجب علما و لا عمدا».<ref>ص 422</ref> | ||
==شروح كتاب== | ==شروح كتاب== | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
نسخۀ موجود در برنامه چاپ دار الأضواء 1405ق مىباشد كه داراى 540 صفحه و در قطع وزيرى مىباشد. اين كتاب داراى مقدمهاى مختصر از آقاى عبدالله نورانى، فهرست اعلام، فهرست فرق و طوائف، فهرست كتب، فهرست اماكن و فهرست مطالب مىباشد. | نسخۀ موجود در برنامه چاپ دار الأضواء 1405ق مىباشد كه داراى 540 صفحه و در قطع وزيرى مىباشد. اين كتاب داراى مقدمهاى مختصر از آقاى عبدالله نورانى، فهرست اعلام، فهرست فرق و طوائف، فهرست كتب، فهرست اماكن و فهرست مطالب مىباشد. | ||
رسائلى كه همراه اين كتاب چاپ شده است، عبارتند از: الامامة، قواعد العقائد، اقل ما يجب الاعتقاد به، المقنعه، اثبات المبدأ الواحد، افعال العباد بين الجبر و التفويض، اثبات العقل المفارق، ربط الحادث بالقديم، بقاء النفس، شرح رسالة [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، النفوس الارضية، الرسالة النصيرية - تعليقة على رسالة ابن ميمون | رسائلى كه همراه اين كتاب چاپ شده است، عبارتند از: الامامة، قواعد العقائد، اقل ما يجب الاعتقاد به، المقنعه، اثبات المبدأ الواحد، افعال العباد بين الجبر و التفويض، اثبات العقل المفارق، ربط الحادث بالقديم، بقاء النفس، شرح رسالة [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، النفوس الارضية، الرسالة النصيرية - تعليقة على رسالة ابن ميمون في الرد على [[جالینوس]]، رسالة في العلل و المعلولات- صدور الكثير عن الواحد، العلل و المعلولات المترتبة، فوائد ثمانية، الطبيعة، برهان في اثبات الواجب، ثناء الموجودات، فعل الحق و امره، تفسير سورة و العصر، الكمال الاول و الثانى، العقل ليس بجسم و لا جوهر و لا عرض، المفهوم من الادراك يعم التعقل و غيره، النفس لا تفسد بفساد البدن، النفس تصير عالما عقليا، تعارف الارواح بعد المفارقة، العصمة و اقسام الحكمة. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۹
نام کتاب | تلخیص المحصل |
---|---|
نام های دیگر کتاب | محصل افکار المتقدمین و المتاخرین من العلماء و الحکماء و المتکلمین. شرح
نقد المحصل نقد المحصل |
پدیدآورندگان | فخر رازی، محمد بن عمر (نويسنده)
نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 205/2 /ف3 م3028 |
موضوع | فخر رازی، محمد بن عمر، 544؟ - 606ق. محصل افکار المتقدمین و المتاخرین من العلماء و الحکماء و المتکلمین - نقد و تفسیر
کلام اشعری - قرن 6ق. کلام اهل سنت - قرن6ق. کلام شیعه امامیه - قرن 6ق. |
ناشر | دار الأضواء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1405 هـ.ق یا 1985 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1880AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
تلخيص المحصل، تلخيص و تحليل انتقادى كتاب «محصل أفكار المتقدمين و المتأخرين» امام فخر رازى مىباشد. كتاب المحصل مورد اهتمام علمايى؛ همچون قطبالدين مصرى (شاگرد فخر رازى)، نجمالدين دبيران كاتبى قزوينى، ابن كمونه، ابن خلدون، عصام السفراينى، ابى حامد شبلى و خواجه نصير طوسى بوده است، چنانكه بر اين كتاب شرح و حاشيه نوشتهاند.
خواجه نصيرالدين طوسى در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اينگونه بيان مىكند: «در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مىباشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عدهاى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشتهاند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كردهاند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامدهاند».
در نام اين كتاب اختلاف است، چنانكه ابن شاكر در كتاب فوات الوفيات از آن به تلخيص في علم الكلام نام مىبرد[۱]و قاضى نور الله در مجالس المومنين شرح المحصل ناميده[۲]و صاحب كشف الحجب و الاستار تلخيص المحصل خوانده است[۳]و در نزد اكثر علماء به نقد المحصل مشهور است.
خواجه از تأليف اين كتاب در سال 669ق فارغ گشته و آن را به علاءالدين عطاملك جوينى اهداء مىكند.
ساختار و گزارش محتوا
كتاب به طور كلى به چهار ركن و هر ركن گاه به اقسام و مسائلى تقسيم مىشود كه در ذيل مىآيد:
الركن الاول في المقدمات: مؤلف در اين ركن 3 مقدمه بيان مىكند. مقدمۀ اول در بيان علوم بديهيه و مباحث مربوط به آن مىباشد. مقدمۀ دوم در موردنظر و احكام آن مىباشد.
در مقدمۀ سوم مؤلف به دليل و اقسام آن مىپردازد. او دليل را به ادلۀ نقليه و عقليه و مركب از اين دو تقسيم مىكند و استدلال را تقسيم مىكند به قياس، استقراء و تمثيل. سپس در توضيح هر يك از آنها و اين كه كدام يك از آنها افادۀ علم مىكند، سخن مىگويد.
الركن الثانى في تقسيم المعلومات: مؤلف حول موجودات، معدوم و حال بحث مىكند. او موجودات را در تقسيمى به واجب و ممكن تقسيم كرده و خواص واجب لذاته و ممكن لذاته را طى مسائلى بيان مىكند. او در تقسيمى ديگر موجودات را به قديم و محدث تقسيم كرده و محدث را به عرض و جوهر تقسيم مىكند. او اعراض را به دو قسمت اصلى تقسيم مىكند: الاعراض في غير الحى و الاعراض التى لا يتصف بها غير الحى و هر كدام از اين دو را هم به اقسامى ديگر تقسيم كرده و احكام هر يك از آنها و احكام كلى اعراض را بيان مىكند. او اجسام را به جواهر فلكيه و عنصريه و مركبات تقسيم مىكند و ملائكه و جن را از جواهر مجرده مىداند. و در خاتمۀ اين ركن بحث مىكند، از احكام موجودات كه عبارت است از مباحث وحدت و كثرت و علت و معلول.
الركن الثالث في الالهيات: مؤلف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مىكند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مىباشد. در قسم دوم ابتداء بحث مىكند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مىگويد. در قسم ثالث مؤلف بحث مىكند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مىكند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مىكند.
الركن الرابع في السمعيات: مؤلف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيمبندى ابواب كتاب از فخر رازى است).
القسم الاول في النبوات: مؤلف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مىكند.
القسم الثانى في المعاد: در اين مبحث از معاد، نفس، تناسخ، وعد و وعيد بحث مىشود.
القسم الثالث في الاسماء و الاحكام: مؤلف در اين مبحث از ايمان و كفر و مسائل مربوط به اين دو بحث مىكند.
القسم الرابع في الامامة: مؤلف در اين مبحث ابتداء اقوال فرق مختلف را حول وجوب امامت بيان كرده، سپس فرق مختلف شيعه را به اماميه، كيسانيه، زيديه و غلاة تقسيم كرده و عقائد آنها را بيان مىكند. او فرق مختلف كيسانيه و زيديه را شمرده و عقائد هر يك از آنها را بيان مىكند و در پايان مبحثى را اختصاص مىدهد به مذهب اماميه و شرح عقائد و اثبات حقانيت آن.
ويژگيها و معايب كتاب
- انصاف و عدم تعصب در نقل و نقد آراء فخر رازى: مؤلف در توضيح آراء فخر رازى تمام انصاف را مراعات كرده و با تعصب مطالب او را نقد نمىكند، بلكه او خود در مقدمۀ كتاب مىگويد: «ان جماعة من الافاضل عمدوا الى شرح هذا الكتاب و توضيح غوامضه و جماعة اخرى ردوا على قواعده و جرحوها و لكن اكثرهم حادوا عن طريق الانصاف و لم تسلم احكامهم من الهوى و التجنى».
- مقبول بودن كتاب در نزد غير شيعه: مؤلف همچنانكه گفته شد، مطالب فخر رازى را به دور از تعصب توضيح و نقد مىكند، بلكه در توضيح كلامات ايشان كمال سعى را مبذول مىدارد، از اين رو اين كتاب در نزد اهل تسنن كتاب مقبولى به حساب مىآيد و چنانكه خواهد آمد، اكثر شروح اين كتاب از جانب اهل تسنن مىباشد.
- غلبۀ جنبۀ كلامى مؤلف بر جهات فلسفى او: از آن جا كه فخر رازى از متكلمين محسوب مىشود و آراء و عقائد متكلمين در موارد عديدهاى مخالف آراء فلاسفه است، مؤلف كه جنبۀ فلسفىاش غالب بر جنبۀ كلامى اوست، در مسائل مختلف صرفا به توضيح و تفصيل كلام فخر رازى اكتفاء مىكند؛ مثلا ذيل قاعدۀ الواحد، فخر رازى مىگويد: «العلة الواحدة يجوز ان يصدر عنها اكثر من معلول واحد»[۴]خواجه تنها به شرح قول فخر اكتفاء كرده، بدون اين كه قول حكماء را اثبات كند و ذيل اعادۀ معدوم، فخر رازى مىگويد: «اعادة المعدوم عند اصحابنا جائزة»[۵]و خواجه صرفا به اين كلام اكتفاء مىكند كه «القول بالاعادة لا يصح الامع القول بان المعدوم شىء ثابت حتى يزول عنه العدم تارة و الوجود اخرى».[۶]
- مؤلف در مبحث امامت، تنها به معرفى فخر رازى از شيعۀ اماميه اكتفاء مىكند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مىدهد.
- حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحثهاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مىباشد.
- قدماء شيعه؛ همچون ابن قبه، شيخ مفيد و سيد مرتضى قائلند كه خبر واحد حجت نمىباشد؛ اما شيخ طوسى ادعاى اجماع كرده است كه خبر واحد حجت است. خواجه نصيرالدين طوسى در مبحث امامت مىگويد: منشأ انتساب اعتقاد به بداء به شيعۀ اماميه كلامى است، از امام صادق(ع) كه ابتداء اسماعيل را جانشين خود قرار داده بود. سپس حضرت موسى بن جعفر(ع)را به جانشينى برگزيد و وقتى سؤال از علت آن كردند، جواب داد: بدأ لله في امر اسماعيل. خواجه در ردّ اين انتساب مىگويد: «و هذه رواية و عندهم[شيعۀ اماميه] أن الخبر الواحد لا يوجب علما و لا عمدا».[۷]
شروح كتاب
براى اين كتاب شروح و حواشى متعددى نوشته شده است كه در ذيل به بعضى از آنها اشاره مىشود:
- انتخاب تلخيص المحصل: اين كتاب در واقع تلخيص، تلخيص و شرح آن مىباشد كه توسط عز الدولة سعد بن منصور ابن سعد بن حسن بن هبة الله بن كمونه بغدادى، نوشته شده است.[۸]
- شرح تلخيص المحصل ابوحامد احمد بن على بن شبلى.[۹]
- شرح تلخيص المحصل عصامالدين ابراهيم بن عربشاه اسفراينى.[۱۰]
نسخه شناسى
اين كتاب چندين مرتبه چاپ شده است كه عبارت است از:
- در سال 1323ق در قاهره توسط المكتبة الحسينية المصرية، با اهتمام محمد امين خانجى همراه محصل افكار المتقدمين و المتأخرين و معالم اصولالدين فخر رازى در 183 صفحه به چاپ رسيده است.
- در سال 1382ق در اصفهان در 117 صفحه با اهتمام غلام حسين آهنى به چاپ رسيده است.
- در سال 1401ق در تهران توسط موسسه مطالعات اسلامى دانشگاه تهران، با اهتمام آقاى عبدالله نورانى در 544 صفحه همراه 30 رساله از رسائل خواجه به چاپ رسيده است.
همين چاپ يك بار در سال 1405ق و بار ديگر در سال 1411ق در بيروت توسط انتشارات دار الأضواء تجديد چاپ گرديد.
نسخۀ موجود در برنامه چاپ دار الأضواء 1405ق مىباشد كه داراى 540 صفحه و در قطع وزيرى مىباشد. اين كتاب داراى مقدمهاى مختصر از آقاى عبدالله نورانى، فهرست اعلام، فهرست فرق و طوائف، فهرست كتب، فهرست اماكن و فهرست مطالب مىباشد.
رسائلى كه همراه اين كتاب چاپ شده است، عبارتند از: الامامة، قواعد العقائد، اقل ما يجب الاعتقاد به، المقنعه، اثبات المبدأ الواحد، افعال العباد بين الجبر و التفويض، اثبات العقل المفارق، ربط الحادث بالقديم، بقاء النفس، شرح رسالة ابن سينا، النفوس الارضية، الرسالة النصيرية - تعليقة على رسالة ابن ميمون في الرد على جالینوس، رسالة في العلل و المعلولات- صدور الكثير عن الواحد، العلل و المعلولات المترتبة، فوائد ثمانية، الطبيعة، برهان في اثبات الواجب، ثناء الموجودات، فعل الحق و امره، تفسير سورة و العصر، الكمال الاول و الثانى، العقل ليس بجسم و لا جوهر و لا عرض، المفهوم من الادراك يعم التعقل و غيره، النفس لا تفسد بفساد البدن، النفس تصير عالما عقليا، تعارف الارواح بعد المفارقة، العصمة و اقسام الحكمة.
پانويس