الأربعين في أصول‌الدين (رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


#مسألۀ ولايت در كتاب اربعين: [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گر چه در بحث از امامت ادلۀ شيعه را رد مى‌كند و به آنها جواب مى‌دهد؛ ولى در مسأله آخر امامت از افضل صحابه بعد از نبى(ص) بحث كرده و مى‌گويد: در نزد اصحاب ما ابوبكر افضل است و براى افضليت او يك آيه و يك روايت از پيامبر ذكر مى‌كند.
#مسألۀ ولايت در كتاب اربعين: [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گر چه در بحث از امامت ادلۀ شيعه را رد مى‌كند و به آنها جواب مى‌دهد؛ ولى در مسأله آخر امامت از افضل صحابه بعد از نبى(ص) بحث كرده و مى‌گويد: در نزد اصحاب ما ابوبكر افضل است و براى افضليت او يك آيه و يك روايت از پيامبر ذكر مى‌كند.
#:سپس مى‌گويد، در نزد شيعه افضل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] مى‌باشد. او ابتداء ادلۀ شيعه را به صورت اجمال در سه حجت بيان مى‌كند، بعد هر يك از اين 3 حجت را به تفصيل مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد كه در مجموع بيش از 30 دليل بر افضليت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] ذكر مى‌كند و به هيچ يك از اين ادله نقدى وارد نمى‌كند، بلكه در مواردى هم كه شبهاتى حول بعضى از ادله ذكر شده است، جواب مى‌دهد؛ مثلا يكى از ادلۀ افضليت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] قول آن حضرت است كه مى‌گويد: و الله لو كسرت لى الوسادة... لقضيت بين اهل التوراة بتوارتهم و بين اهل الانجيل بانجيلهم و...». ابوهاشم به اين قول حضرت ايراد كرده كه اين كتب از كتب منسوخه است و طبق آن نمى‌شود حكم كرد، پس اين كلام دلالت بر فضل نمى‌كند.
#:سپس مى‌گويد، در نزد شيعه افضل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] مى‌باشد. او ابتداء ادلۀ شيعه را به صورت اجمال در سه حجت بيان مى‌كند، بعد هر يك از اين 3 حجت را به تفصيل مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد كه در مجموع بيش از 30 دليل بر افضليت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] ذكر مى‌كند و به هيچ يك از اين ادله نقدى وارد نمى‌كند، بلكه در مواردى هم كه شبهاتى حول بعضى از ادله ذكر شده است، جواب مى‌دهد؛ مثلا يكى از ادلۀ افضليت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] قول آن حضرت است كه مى‌گويد: و الله لو كسرت لى الوسادة... لقضيت بين اهل التوراة بتوارتهم و بين اهل الانجيل بانجيلهم و...». ابوهاشم به اين قول حضرت ايراد كرده كه اين كتب از كتب منسوخه است و طبق آن نمى‌شود حكم كرد، پس اين كلام دلالت بر فضل نمى‌كند.
#:مؤلف در جواب ابوهاشم چهار دليل مى‌آورد كه اين كلام بر فضيلت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در آخر اين ادله مى‌گويد: «و اما بقية الوجوه فهى اخبار ضعيفة و امثالها موجودة فى جانب ابى‌بكر على ما تشتمل عليه الكتب المصنفة فى هذا الجنس فهذا تمام الكلام فى هذا الباب و الله اعلم».
#:مؤلف در جواب ابوهاشم چهار دليل مى‌آورد كه اين كلام بر فضيلت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در آخر اين ادله مى‌گويد: «و اما بقية الوجوه فهى اخبار ضعيفة و امثالها موجودة فى جانب ابى‌بكر على ما تشتمل عليه الكتب المصنفة فى هذا الجنس فهذا تمام الكلام فى هذا الباب و الله اعلم».
#معنى «مولى» در «من كنت مولاه فعلى مولاه»: در مورد اين كه معناى مولى در حديث غدير كه به تواتر از شيعه و سنى نقل شده، چه چيزى مقصود، در بين مسلمانان اختلاف در اين باره و در اين زمينه كتب و رسائل متعددى نوشته شده است. [[شيخ مفيد]] دو رساله در اين زمينه نوشته كه نقد كلام بعضى از اهل تسنن مى‌باشد كه قائلند مولى به معناى دوست و ولايت به معناى دوست داشتن است.
#معنى «مولى» در «من كنت مولاه فعلى مولاه»: در مورد اين كه معناى مولى در حديث غدير كه به تواتر از شيعه و سنى نقل شده، چه چيزى مقصود، در بين مسلمانان اختلاف در اين باره و در اين زمينه كتب و رسائل متعددى نوشته شده است. [[شيخ مفيد]] دو رساله در اين زمينه نوشته كه نقد كلام بعضى از اهل تسنن مى‌باشد كه قائلند مولى به معناى دوست و ولايت به معناى دوست داشتن است.


مؤلف يكى از ادلۀ افضليت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را روايت پيامبر؛ «من كنت مولاه فعلى مولاه» مى‌داند. او در ترجمۀ روايت مى‌گويد: «لفظ المولى فى حق محمد(ص) لا شك انه يفيد انه كان مخدوما للكل و صاحب الامر فيهم و اذا كان الامر كذلك وجب ان يقال فى على انه ايضا مخدوم لكل الامة و نافذ الحكم فيهم و هذا يوجب كونه افضل الخلق». بلكه مؤلف در تأييد اين كه اين كلام دلالت بر افضليت آن حضرت مى‌كند، مى‌گويد عمر بعد از اين واقعه پيش [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] آمده و گفت «بخ‌بخ يا على، اصبحت مولى كل مومن و مومنة الى يوم القيامة».
مؤلف يكى از ادلۀ افضليت حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را روايت پيامبر؛ «من كنت مولاه فعلى مولاه» مى‌داند. او در ترجمۀ روايت مى‌گويد: «لفظ المولى فى حق محمد(ص) لا شك انه يفيد انه كان مخدوما للكل و صاحب الامر فيهم و اذا كان الامر كذلك وجب ان يقال فى على انه ايضا مخدوم لكل الامة و نافذ الحكم فيهم و هذا يوجب كونه افضل الخلق». بلكه مؤلف در تأييد اين كه اين كلام دلالت بر افضليت آن حضرت مى‌كند، مى‌گويد عمر بعد از اين واقعه پيش [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] آمده و گفت «بخ‌بخ يا على، اصبحت مولى كل مومن و مومنة الى يوم القيامة».


==نسخه شناسى==
==نسخه شناسى==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش