شهید اول، محمد بن مکی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فخر المحققين' به 'فخر المحققين ') |
جز (جایگزینی متن - 'سالدين' به 'سالدين') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
''' | '''شمسالدين، محمد بن مكى جبل عاملى'''، معروف به شهيد اول كه از علماء و محققان سرشناس تشيع، در جبل عامل، در جنوب لبنان مىباشد، در سال 734ق، به دنيا آمد. پدرش، جمالالدين نيز از دانشمندان بزرگ زمان خود بوده است. | ||
==کسب علم و دانش== | ==کسب علم و دانش== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
# شيخ على بن طران مطارآبادى؛ | # شيخ على بن طران مطارآبادى؛ | ||
# الشيخ رضىالدين على بن احمد مزيدى؛ | # الشيخ رضىالدين على بن احمد مزيدى؛ | ||
# شيخ جلالالدين محمد بن الشيخ | # شيخ جلالالدين محمد بن الشيخ شمسالدين حارثى؛ | ||
# شيخ محمد بن جعفر مشهدى؛ | # شيخ محمد بن جعفر مشهدى؛ | ||
# شيخ قطبالدين بويهى رازى؛ | # شيخ قطبالدين بويهى رازى؛ | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
#شيخ [[حلی، حسن بن سلیمان|حسن بن سليمان حلى]]، صاحب كتاب «مختصر بصائر الدرجات»؛ | #شيخ [[حلی، حسن بن سلیمان|حسن بن سليمان حلى]]، صاحب كتاب «مختصر بصائر الدرجات»؛ | ||
#سيد بدرالدين حسن بن ايوب، مشهور به نجمالدين، صاحب كتاب «المحجة البيضاء» در طهارت؛ | #سيد بدرالدين حسن بن ايوب، مشهور به نجمالدين، صاحب كتاب «المحجة البيضاء» در طهارت؛ | ||
#شيخ | #شيخ شمسالدين، محمد، مشهور به ابن عبدالعال كركى عاملى؛ | ||
#شيخ زينالدين، على بن خازن حائرى، صاحب المهذب و الموجز و سه فرزند گرامى خود شهيد اول به نامهاى #:ابوطالب، ابوالقاسم و جمالالدين. | #شيخ زينالدين، على بن خازن حائرى، صاحب المهذب و الموجز و سه فرزند گرامى خود شهيد اول به نامهاى #:ابوطالب، ابوالقاسم و جمالالدين. | ||
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۷
نام | شهید اول، محمد بن مکی |
---|---|
نام های دیگر | شهید اول، شمس الدین محمد
شیخ شهید عاملی جزینی، ابوعبدالله محمد شامی، شمس الدین محمد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 763 هـ.ش یا 786 هـ.ق یا 1384 م |
اساتید | |
برخی آثار | الألفیة و النفلیة |
کد مولف | AUTHORCODE1687AUTHORCODE |
ولادت
شمسالدين، محمد بن مكى جبل عاملى، معروف به شهيد اول كه از علماء و محققان سرشناس تشيع، در جبل عامل، در جنوب لبنان مىباشد، در سال 734ق، به دنيا آمد. پدرش، جمالالدين نيز از دانشمندان بزرگ زمان خود بوده است.
کسب علم و دانش
ايشان، دوران كودكى را در زادگاهش سپرى نمود و در اين ايام از محضر پدر استفادههاى علمى برد و مقدمات علوم دينى و فقه را آموخت. همچنين رياضى را نيز نزد عموى پدرش، شيخ اسدالدين جزينى فراگرفت.
وقتى به سن شانزده سالگى رسيد، براى تكميل دانش و استفاده از اساتيد نامور شيعه، به عراق هجرت كرد و وارد شهر حله شد. وى، پنج سال در اين شهر اقامت كرد و از محضر دانشوران و فقهاى آن ديار، استفاده كرد و در سن هفده سالگى، در همين شهر توسط اساتيد خود به درجه رفيع اجتهاد و نقل حديث نايل آمد.
وى، پس از سالها اقامت در شهر حلّه، در سال 755ق؛ يعنى در سن بيست و يك سالگى، به زادگاهش در جبل عامل بازگشت و بىدرنگ در شهر خود مدرسهاى تأسيس كرد كه از بقيه مدارس جبل عامل، پيشرفتهتر و در تدريس فقه و اصول پيشگامتر بود.
همچنين ايشان براى كسب علم از ديگر بزرگان و دانشمندان، به ديگر مناطق كشورهاى اسلامى سفر كرد، از جمله به كربلا، نجف، بغداد، كوفه، مصر، سوريه، فلسطين و حجاز.
اساتيد
- فخر المحققين ، پسر علامه حلى؛
- سيد عميدالدين بن عبدالمطلب حلى؛
- سيد ضياءالدين عبداللّه حلى؛
- سيد تاجالدين بن معيه حسينى؛
- سيد علاءالدين بن زهره حسينى؛
- شيخ على بن طران مطارآبادى؛
- الشيخ رضىالدين على بن احمد مزيدى؛
- شيخ جلالالدين محمد بن الشيخ شمسالدين حارثى؛
- شيخ محمد بن جعفر مشهدى؛
- شيخ قطبالدين بويهى رازى؛
و...
گر چه ايشان، فقط 52 سال عمر كرد، ولى در طى سالهايى كه به تدريس مشغول بوده است، شاگردان بسيارى به عالم تشيع تحويل داده است كه از آن جمله، مىتوان از افراد زير نام برد:
- شيخ مقداد سيورى، صاحب كتاب «التنقيح»؛
- شيخ حسن بن سليمان حلى، صاحب كتاب «مختصر بصائر الدرجات»؛
- سيد بدرالدين حسن بن ايوب، مشهور به نجمالدين، صاحب كتاب «المحجة البيضاء» در طهارت؛
- شيخ شمسالدين، محمد، مشهور به ابن عبدالعال كركى عاملى؛
- شيخ زينالدين، على بن خازن حائرى، صاحب المهذب و الموجز و سه فرزند گرامى خود شهيد اول به نامهاى #:ابوطالب، ابوالقاسم و جمالالدين.
آثار
در باره تأليفات اين عالم بزرگ شيعه بايد گفت، با اينكه اين شهيد بزرگوار، مدت كمى زيسته است و بسيارى از مدت عمر خود را نيز در سفر بوده، ولى توانسته است تأليفات ارزشمندى بيافريند كه براى هميشه مورد استفاده محققين و دانشجويان فقه و دين قرار گيرد. برخى، تأليفات ايشان را تا سى اثر نام بردهاند كه در اينجا به برخى از آثار اين مرد بزرگ اشاره خواهيم داشت:
- اختصار الجعفر؛
- الاربعون حديثا؛
- الاربعون مسئلة؛
- الاعتقادية؛
- الالفية فى فقه الصلوة؛
- الباقيات الصالحات؛
- البيان در فقه؛
- التكليف يا تكليفية؛
- جامع البين يا الجامع بين شرحى الاخوين؛
- غاية المراد فى شرح نكت الارشاد؛
- حاشيه قواعد علامه؛
- خلاصة الاعتبار فى الحج و الاعتمار؛
- الدروس الشرعية فى فقه الامامية؛
- الذكرى در فقه اماميه؛
- القواعد الكلية فى الاصول و الفروع كه به «قواعد شهيد» معروف است؛
- المزار؛
- المسائل كه به «مسائل ابن مكى» معروف است؛
- مجاميع ثلاثة در سه جلد؛
- النفلية؛
و...
از جمله مهمترين آثار ايشان، مىتوان از «اللمعة الدمشقية» نام برد كه جزء كتابهاى درسى حوزه علميه مىباشد و به گفته شيخ حر عاملى، اين كتاب را هنگامى كه در قلعه شام محبوس بوده، در مدت هفت روز تأليف كرده است، در حالى كه از منابع فقهى غير از كتاب «مختصر النافع» محقق اول، كتاب ديگرى در دست نداشته است.
شهادت
زمانى كه حكومت دمشق به سلسله جراكسه رسيد و در اختيار فردى به نام «بيدمر» افتاد، ايشان نيز مورد حسد قرار گرفت و عدهاى از بىدينان به اتهامات واهى و ساختگى او را به زندان انداختند؛ به اين بهانه كه مدعى شدند شهيد اول از اسلام برگشته است و با نهضت سربهداران در ايران ارتباط دارد و نامهاى براى حاكم دمشق ارسال كرده و خواستار محاكمه وى شدند.
اين حيله افراد بىدين، كارساز شد و ايشان به زندان افكنده شد و حتى نامههاى اين فقيه سترگ به حاكم كارگر نيفتاد. از جمله نامههاى ايشان عبارت است از:
«به جانم قسم! هيچگاه جنايتى را مرتكب نشدهام و كسى كه ظلم و جنايتى را مرتكب نشده است، چرا عذرخواهى كند. شما نبايد به گفتار سخنچينان كه از دروغ و دشمنى[كه به دروغ و از سر دشمنى] گفته شده است، گوش دهيد... خدا را، خدا را گواه مىگيرم كه من از اين اتهامات به دور هستم. عقيده خالص من، دوستى و محبت پيامبر(ص) و عشق ورزيدن به كسانى است كه پيامبر(ص) را دوست دارند و دوستدار صحابه... پيامبر(ص) مىباشم».
سرانجام، محاكمه اين فقيه باايمان با حضور شاه و ابن جماعة قاضى القضاة دمشق و ديگر قضات دربارى برگزار شد و سخنان شهيد در جلسه محاكمه هم اثرى نبخشيد و حكم از پيش تعيين شده قاضى چنين اعلام شد: «من ريختن خون او را واجب مى دانم!».
اين شهيد سرافراز، سرانجام در روز پنجشنبه، نهم جمادىالاول سال 786ق، در سن 52 سالگى، پس از محاكمه و صدور حكم قتل وى توسط قضات دربارى، در قلعه دمشقِ شام، به شهادت رسيد. پس از شهادت، بدن مقدسش را به دار زدند، سپس سنگسار كردند و آنگاه جسم بىجانش را سوزاندند تا آثارى از او باقى نماند؛ به همين خاطر است كه مرقدى براى اين فقيه بزرگ نمىشناسيم تا بر سر مزارش عاشقانه تبرك جوييم.
وابستهها
الدروس الشرعیة في فقه الإمامیة
غایة المراد في شرح نکت الإرشاد
اللمعة الدمشقیة في فقه الإمامیة
التعلیقات علی شرح اللمعة الدمشقیة
الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة
القواعد و الفوائد في الفقه و الاُصول و العربیة
الدره الباهره من الاصداف الطاهره (طبع جدید)
الدره الباهره من الاصداف الطاهره/ترجمه
مجموعه مقالات کنگره بین اللملی شهیدین
عناوین الاحکام (ترجمه و شرح متن لمعه)
قواعد فقه ترجمه القواعد و الفواید
کامل ترین ترجمه نموداری شرح لمعه «شهید ثانی»
تحریر الروضه فی شرح اللمعه (ویرایش جدید)
الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه
الأربعون حديثا (چهل حديث بهداشتي و اخلاقي)