الحلقة الضائعة من تاريخ جبل عامل من الفتح الإسلامي حتی السيطرة العثمانية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهمالسلام') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#:جبل عامل در سايه حكومت اموي وضع سياسي مستقلي نداشته، بلكه همانند ديگر اعصار تابع بوده است، جنوب آن تابع سپاه اردن و شمال آن تابع دمشق. انتصابات معاويه در بخش اول آمده است كه از آن جمله انتصاب زياد بن ابيه به اميري بصره است. علت اين انتصاب حب مردم اين منطقه به علي بن ابىطالب(ع) ذكر شده است. در بخشهاي بعد به معرفي عدي بن الرقاع عاملي(ت95ق/ 713م) از شعراي اين زمان و ثعلبه بن سلامة عاملي پرداخته شده است. در پايان نيز شرح زوال حكومت اموي و أعلام اين عصر آمده است. | #:جبل عامل در سايه حكومت اموي وضع سياسي مستقلي نداشته، بلكه همانند ديگر اعصار تابع بوده است، جنوب آن تابع سپاه اردن و شمال آن تابع دمشق. انتصابات معاويه در بخش اول آمده است كه از آن جمله انتصاب زياد بن ابيه به اميري بصره است. علت اين انتصاب حب مردم اين منطقه به علي بن ابىطالب(ع) ذكر شده است. در بخشهاي بعد به معرفي عدي بن الرقاع عاملي(ت95ق/ 713م) از شعراي اين زمان و ثعلبه بن سلامة عاملي پرداخته شده است. در پايان نيز شرح زوال حكومت اموي و أعلام اين عصر آمده است. | ||
#عصر عباسي(132-363ق): | #عصر عباسي(132-363ق): | ||
#:جبل عامل پس از پيروزي بر بنياميه در حادثه نهر أبي فطرس در سال 132ق. تحت حكومت عباسيان درآمد. عبدالله بن علي كه دشمني شديدي با امويان داشت به حكومت بلاد شام منصوب و با ورود به دمشق دستور نبش قبر بنياميه را صادر كرد. نويسنده معتقد است كه عاملىها همواره از صدر اسلام با ائمه اطهار | #:جبل عامل پس از پيروزي بر بنياميه در حادثه نهر أبي فطرس در سال 132ق. تحت حكومت عباسيان درآمد. عبدالله بن علي كه دشمني شديدي با امويان داشت به حكومت بلاد شام منصوب و با ورود به دمشق دستور نبش قبر بنياميه را صادر كرد. نويسنده معتقد است كه عاملىها همواره از صدر اسلام با ائمه اطهار عليهمالسلام در ارتباط بوده و اصول و فروع مذهب را از ايشان گرفتهاند. خليد بن أوفي ابوالربيع العاملي الشامي، خالد بن جرير البجلي و أبيحمزه ثابت بن دينار الثمالي از جمله راويان حديث در اين عصر هستند كه شرح حال آنها ذكر شده است. | ||
#عصر فاطمي(363-518ق): | #عصر فاطمي(363-518ق): | ||
#:در ابتداي عصر فاطمي، تشيع به روشنترين صورت در سرزمين جبل عامل و فلسطين و اردن بروز يافته بود، به گونهاي كه هنگامى كه"البشاري المقدسي" مابين سالهاي 375 و 380ق. از جبل عامل گذر مىكند، به اين نكته تصريح مىكند كه مذهب اين سرزمين و اطراف آن تشيع است. نويسنده بر اين نكته تأكيد مىكند كه ممكن نيست، تشيع در سالهاي معدودي ايجاد شده باشد و ريشههاي آن به زمان فتح اسلامي باز مىگردد كه اصحاب امام علي(ع) بر نشر دوستي آن حضرت و فرزندان پس از او اقدام كردند. در بخش هفتم از اين فصل عباراتي از سفرنامه حكيم ناصر خسرو قبادياني كه در سال 438ق. جبل عامل را ديده و مشاهداتش در صور و صيدا و طبريه و طرابلس را ذكر كرده است. او ميگويد: «ساكنان طرابلس همگي شيعه هستند، و شيعه مساجد زيبايي در تمامي بلاد بنا نموده است». | #:در ابتداي عصر فاطمي، تشيع به روشنترين صورت در سرزمين جبل عامل و فلسطين و اردن بروز يافته بود، به گونهاي كه هنگامى كه"البشاري المقدسي" مابين سالهاي 375 و 380ق. از جبل عامل گذر مىكند، به اين نكته تصريح مىكند كه مذهب اين سرزمين و اطراف آن تشيع است. نويسنده بر اين نكته تأكيد مىكند كه ممكن نيست، تشيع در سالهاي معدودي ايجاد شده باشد و ريشههاي آن به زمان فتح اسلامي باز مىگردد كه اصحاب امام علي(ع) بر نشر دوستي آن حضرت و فرزندان پس از او اقدام كردند. در بخش هفتم از اين فصل عباراتي از سفرنامه حكيم ناصر خسرو قبادياني كه در سال 438ق. جبل عامل را ديده و مشاهداتش در صور و صيدا و طبريه و طرابلس را ذكر كرده است. او ميگويد: «ساكنان طرابلس همگي شيعه هستند، و شيعه مساجد زيبايي در تمامي بلاد بنا نموده است». |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۴۶
نام کتاب | الحلقة الضائعة من تاريخ جبل عامل من الفتح الإسلامي حتی السيطرة العثمانية |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | جابر، علی داود (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | DS 89 /ج2ج2 |
موضوع | جبل عامل - تاریخ
جبل عامل - تاریخ - سال شمار |
ناشر | دار الهادي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1426 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10681AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
الحلقة الضائعة من تاريخ جبل عامل، اثر نويسنده معاصر على داود جابر كه در آن تاريخ جبل عامل را از فتح اسلامى تا سيطره عثمانى به زبان عربى نگارش كرده است. نويسنده در مقدمه سبب پرداختن به اين بخش از تاريخ را چنين آورده كه از ميان كتابهاى فراوان در رابطه با تاريخ جبل عامل، كمتر به مقطع تاريخى مذكور كه از آن به "الحلقة الضائعة" تعبير مىشود، پرداخته شده است.
ساختار
مطالب در هفت فصل و هر فصل نيز به ابوابى تقسيم شده است. در انتهاى هر قرن اعلام جبل عامل از علما، محدثين، فقها، شعرا، اطبا و... را با شرح حال مختصرى از آنها آورده است. در بخش خاتمه نيز نتيجهگيري از مطالب فصول مختلف به عمل آمده است. شيوه ارائه مباحث بدين ترتيب است كه اقوال مختلف را مطرح كرده و در پايان قول صحيح را عنوان مىكند.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه به اين واقعيت اشاره مىكند كه در مقطع تاريخى فوق علما و ادبا و حكماى بزرگى زيستهاند؛ اما حتى يك كتاب كه به حوادث تاريخى اين سرزمين بپردازد، موجود نيست. چه بسا دليل اين امر به عدم رغبت مردم جبل عامل به كتابت تاريخ سياسى سرزمينشان باز مىگردد، چرا كه شيعيان در تمامى عصرهاى گذشته حتى عصر فاطمى كه بعضى از رهبران آن ادعاى تشيع ميكردهاند - از سياست و ارباب آن جفا ديدهاند. هنگامى كه به تأليفات دانشمندان جبل عامل در مقطع مورد مطالعه مراجعه مىشود، در علماء شيعه كسى را به جز ابراهيم كفعمى (متوفى 905ق) با كتاب "تاريخ وفيات العلماء" نمىيابيم؛ كه البته اين كتاب نيز به دست ما نرسيده است. سپس منابعى را كه از مؤلفين اهل سنت ساير بلاد به دست آمده، متذكر مىشود. به اعتقاد نويسنده، مقطع تاريخي مورد بحث كتاب حلقهاي است كه پر از حوادث و گنجها و خزائني است كه فراموش و ضايع شده است؛ لذا نام "الحلقة الضائعة" را براي كتاب برگزيده است. تاريخ تشيع و جغرافياي انساني جبل عامل از ابتدا تا قرن نهم در اين اثر مورد بررسي قرار گرفته است كه خلاصهاي از آن به ترتيب فصول ارائه ميگردد:
- عصر جاهلي:
- ابتدا نسب قبيله "عاملة" و چگونگي مهاجرت اين قبيله از يمن مورد بررسي قرار گرفته است. حدود جبل عامل و موقعيت جغرافيايي آن ابتدا از منابع مختلف نقل شده و سپس جمعبندي شده است. دين رايج در بين اعراب بتپرستي بوده است؛ اما جاحظ از نصراني بودن اين قبيله و مخالفت آنها با مشركين عرب خبر داده است. در منابع به اسامي شعرايي؛ مانند: دويد عاملي(312م323/ق) ذكر شده است كه از شعري كه ابنعساكر به او نسبت داده است، اعتقادش به خداي يگانه معلوم مىشود.
- صدر اسلام(1-40ق):
- اولين ذكري كه از عامله در عصر نبوي شده است، در سال هشتم هجري است كه با ديگر قبايل عرب در جنوب شام اجتماع كرده بودند و پيامبر سريهاي را به رهبري عمرو بن العاص ارسال نمود و جمع آنها را متفرق نمود. در سال بعد غزوه تبوك و در سال 11 هجري كه پيامبر دچار بيماري شده بودند، سريه اسامه بن زيد به سرزمين روم شكل گرفت. نويسنده وقايع اين سريه و اعتراض عدهاي به پيامبر(ص) را به درستي نقل كرده و چنين مىآورد كه پيامبر(ص) بر منبر رفت و در پاسخ به اين نافرماني فرمود كه:" پيش از اين در امير كردن پدر او نيز همين طعن را زديد". با وفات پيامبر(ص) لشكر اسامه به مدينه بازگشت و مردم با فراموش كردن تأكيدات پيامبر درباره علي(ع) با ابوبكر بيعت كردند. پس از آن كه ابوبكر خليفه گرديد، گروهي از جمله عمر پيشنهاد عزل اسامه را دادند كه در نتيجه ابوبكر چنان عصباني شد كه محاسن عمر را گرفت و گفت:"مادرت به عزايت بنشيند اي پسر خطاب، او را رسول الله نصب كرده است و تو امر مىكني كه بركنارش كنم". اسامه در اين سريه با پيروزي و گرفتن غنائم بازگشت.
- نويسنده در ادامه با كمال حريت اين سؤال را مطرح مىكند كه: به چه دليل اسامه از رهبري اين لشكر عزل شد؟ او در ادامه مىآورد: ابوبكر پس از مدتي به درخواست عمر در عزل اسامه تمكين كرد و اميري لشكر را به يزيد بن ابيسفيان در حالي كه برادرش معاويه نيز همراهش بود، سپرد.
- در سال 15 هجري تمام شهرها و روستاهاي جبل عامل تحت سيطره اسلام در آمده بود، عمر بن خطاب، يزيد بن ابيسفيان را حاكم اين مناطق نمود و پس از هلاكت او معاويه را بر ولايت دمشق و خراج آن منصوب كرد كه در تا سال 21ق والي تمامي شام مشتمل بر اردن و فلسطين گرديد.
- شيعيان علي(ع) و به ويژه ابوذر غفاري در فتوحات اسلامي نقش مهمي داشتهاند كه در ادامه مورد بررسي قرار گرفته است. از ديگر عناوين اين بخش جبل عامل در خلافت امام علي(ع) است.
- عصر اموي(41-132ق):
- جبل عامل در سايه حكومت اموي وضع سياسي مستقلي نداشته، بلكه همانند ديگر اعصار تابع بوده است، جنوب آن تابع سپاه اردن و شمال آن تابع دمشق. انتصابات معاويه در بخش اول آمده است كه از آن جمله انتصاب زياد بن ابيه به اميري بصره است. علت اين انتصاب حب مردم اين منطقه به علي بن ابىطالب(ع) ذكر شده است. در بخشهاي بعد به معرفي عدي بن الرقاع عاملي(ت95ق/ 713م) از شعراي اين زمان و ثعلبه بن سلامة عاملي پرداخته شده است. در پايان نيز شرح زوال حكومت اموي و أعلام اين عصر آمده است.
- عصر عباسي(132-363ق):
- جبل عامل پس از پيروزي بر بنياميه در حادثه نهر أبي فطرس در سال 132ق. تحت حكومت عباسيان درآمد. عبدالله بن علي كه دشمني شديدي با امويان داشت به حكومت بلاد شام منصوب و با ورود به دمشق دستور نبش قبر بنياميه را صادر كرد. نويسنده معتقد است كه عاملىها همواره از صدر اسلام با ائمه اطهار عليهمالسلام در ارتباط بوده و اصول و فروع مذهب را از ايشان گرفتهاند. خليد بن أوفي ابوالربيع العاملي الشامي، خالد بن جرير البجلي و أبيحمزه ثابت بن دينار الثمالي از جمله راويان حديث در اين عصر هستند كه شرح حال آنها ذكر شده است.
- عصر فاطمي(363-518ق):
- در ابتداي عصر فاطمي، تشيع به روشنترين صورت در سرزمين جبل عامل و فلسطين و اردن بروز يافته بود، به گونهاي كه هنگامى كه"البشاري المقدسي" مابين سالهاي 375 و 380ق. از جبل عامل گذر مىكند، به اين نكته تصريح مىكند كه مذهب اين سرزمين و اطراف آن تشيع است. نويسنده بر اين نكته تأكيد مىكند كه ممكن نيست، تشيع در سالهاي معدودي ايجاد شده باشد و ريشههاي آن به زمان فتح اسلامي باز مىگردد كه اصحاب امام علي(ع) بر نشر دوستي آن حضرت و فرزندان پس از او اقدام كردند. در بخش هفتم از اين فصل عباراتي از سفرنامه حكيم ناصر خسرو قبادياني كه در سال 438ق. جبل عامل را ديده و مشاهداتش در صور و صيدا و طبريه و طرابلس را ذكر كرده است. او ميگويد: «ساكنان طرابلس همگي شيعه هستند، و شيعه مساجد زيبايي در تمامي بلاد بنا نموده است».
- عصر صليبي(518-690ق):
- صليبيون در ربيعالاول سال 518ق. به شهر صور رسيدند. پس از محاصره آن، آب شرب را بر مردم قطع كردند. محاصره تا جماديالأولي به طول انجاميد و با سقوط صور، ساحل ممتد از طرابلس تا عسقلان به دست صليبيون افتاد و تا سال 583ق. در تصرف آنها بود. در اين سال بود كه صلاحالدين ايوبي - كه اصفهاني مورخ مشهور متوفي 597ق. از ملازمين او در جنگهايش بود - توانست اين مناطق را از تصرف صليبيون خارج كند. تعصبات مذهبي او سبب شد كه قضات شيعه را بر كنار و به جاي آنها قضات شافعي را نصب كند. روز عاشورا را مانند بنياميه عيد قرار داد و از اذان "حي علي خير العمل" را برداشت.
- عصر مملوكي(690-922ق.):
- در ابتدا اين فصل چگونگي هجوم مغول به فرماندهي قازان بن أرغون به بلاد شام و لشكركشي شاهان عليه شيعه كسروان ذكر شده است. بخش پنجم اين فصل به شرح حال شهيد اول محمد بن مكي العاملي(786ق.) و شاگردان و تأليفات و شهادت او اختصاص يافته است. در فصل يازدهم، شرح حال شيخ ابراهيم كفعمي(ت905ق.) نويسنده "جنة الأمان الواقية و جنة الايمان الباقية" معروف به مصباح الكفعمي و در پايان نيز سيطره عثماني بر جبل عامل و أعلام ديگر اين عصر آمده است.
وضعيت
در مطلع اثر، پس از مقدمه نويسنده، مقدمه مختصري به قلم سيد حسين شرفالدين در توصيف كتاب آمده است. در پانوشت صفحات، منابع و شرح مطالب ذكر شده است.در پايان نيز فهرستهاي: 1- اعلام 2-اماكن و شهرها 3- مصادر و مراجع به ترتيب حروف الفبا و 4- فهرست موضوعات آمده است.
منابع
متن و مقدمه كتاب.