التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۶۹: خط ۶۹:
كتاب فضل العلم  
كتاب فضل العلم  


روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر (ص)، علم را بدين گونه تقسيم‌بندى كرده است:
روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر(ص)، علم را بدين گونه تقسيم‌بندى كرده است:


انما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة و ما خلاهن فهو فضل.
انما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة و ما خلاهن فهو فضل.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر (ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.


او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر (ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر (ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.


وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:
وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش