۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوحامد، امام محمد غزّالى طوسى' به 'ابوحامد، امام محمد غزّالى طوسى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
غزالى، در مقدمهى كتاب، در بارهى چهار عنوان بحث مىكند كه عبارتند از: | غزالى، در مقدمهى كتاب، در بارهى چهار عنوان بحث مىكند كه عبارتند از: | ||
#خودشناسى: در ذيل اين عنوان، از كالبد ظاهر و معنى باطن؛ شناخت حقيقت دل؛ حقيقت دل؛ دل، شهريار تن؛ لشكر دل؛ فرمانروايى دل؛ ريشههاى خوب و بد در آدمى و... سخن به ميان آمده است. | |||
#خداشناسى: در ذيل اين عنوان، از معرفت نفس، بهعنوان كليد معرفت حق؛ تنزيه و تقديس حق؛ معرفت پادشاهى راندن حق و... بحث شده است. | |||
#دنياشناسى: در اين بخش، از سبب بودن آدمى در دنيا؛ حقيقت و آفت و غرض دنيا؛ اصل دنيا (طعام، لباس و مسكن) و... بحث شده است. | |||
#آخرتشناسى: اين بخش، مشتمل است بر بحث از بهشت و دوزخ كالبدى و روحانى؛ حقيقت مرگ؛ نگاهدارى اعتدال روح؛ معنى حشر و نشر و بعث و اعاده؛ مشاهدهى بهشت و دوزخ در اين دنيا؛ معنى عذاب قبر؛ حقيقت و درجات عذاب قبر و... | |||
ركن اوّل، در عبادات | ركن اوّل، در عبادات | ||
خط ۹۱: | خط ۸۸: | ||
پاكى(طهارت)، بر چهار طبقه است: | پاكى(طهارت)، بر چهار طبقه است: | ||
#پاكى سرِّ دل از هر چه جز حق تعالى است؛ | |||
#پاكى ظاهر دل از اخلاق پليد؛ | |||
#پاكى جوارح و اندامهاى تن از معاصى؛ | |||
#پاك داشتن تن و جامه از پليدىها. | |||
ذكر بر چهار درجه است: | ذكر بر چهار درجه است: | ||
#ذكر زبانى تنها؛ | |||
#ذكر قلبى نااستوار؛ | |||
#ذكر قلبى استوار؛ | |||
#ذكر قلبى بهگونهاى كه مذكور(حق تعالى)، بر دل حاكم باشد، نه ذكر. | |||
ركن دوم، در معاملات | ركن دوم، در معاملات | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۰۶: | ||
يكى از مباحث مهم اين ركن، بحث سماع و وجد است. سماع بر سه قسم است: | يكى از مباحث مهم اين ركن، بحث سماع و وجد است. سماع بر سه قسم است: | ||
#آنكه به غفلت شنود و بر طريق بازى(اين حرام نيست)؛ | |||
#آنكه در دل صفتى مذموم بود، چنانكه كسى را در دل دوستى زنى بود كه سماع كند در حضور وى تا لذت زيادت شود(اين حرام است)؛ | |||
#آنكه در دل صفتى محمود باشد كه سماع، آن را قوّت دهد(اين، خود، داراى اقسام متعددى است كه برخى حرام و بعضى جايز است). | |||
ركن سوّم، در مهلكات | ركن سوّم، در مهلكات | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۲۱: | ||
#اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاهكارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينههاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. [[همایی، جلالالدین|استاد همايى]]، در «غزالىنامه»، در باب شيوهى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمهاى جامعتر از اين در بارهى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مىنوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى». | |||
#:[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]]، در بارهى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازهاى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.» | |||
[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]]، در بارهى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازهاى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.» | #غزالى، در اين كتاب، در پى نظامآفرينى و برقرار كردن رابطهى حلقههاى استدلال با يكديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مىگيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و همچنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مىكند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است. | ||
#كيمياى معرفتى كه غزالى پيش مىنهد، بيشترين تكيه معرفت را بر شناخت آدمى قرار مىدهد. پيداست كه چنين پيشنهادى با طراز عارفان بيشتر همسويى دارد تا فيلسوفان و متكلّمان. | |||
ویرایش