۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در باب سوم با عنوان «باب الملك و اولاده» به داستان پادشاهى كه شش پسر داشت اشاره مىكند كه پدر وقت مرگ پسرانش را جمع كرده و براى فرزندانش مطالبى ذكر مىكند. | در باب سوم با عنوان «باب الملك و اولاده» به داستان پادشاهى كه شش پسر داشت اشاره مىكند كه پدر وقت مرگ پسرانش را جمع كرده و براى فرزندانش مطالبى ذكر مىكند. | ||
مؤلف، در اين بخش از قول پدر سخنان زيبايى ذكر مىكند، او اشارهاى به اقسام پدر دارد و مىگويد «پدرى پنج نوع است» كه چنين مىگويد: «يكى آنكه سبب وجود تو آمد؛ دوم آنكه محافظت مصالح ترا استبداد نمايد؛ سيم آنكه سبب رزق و وسيلت معيشت تو گردد؛ چهارم آنكه معلم تو باشد؛ پنجم آنكه در تربيت و تهذيب تو جد نمايد». سپس حق فرزند را بر پدر برمىشمارد كه سه چيز است نام نيك و تعليم علم و به دوست صادق هدايت و راهنمايى كردن. | |||
در ادامه، مطالب اخلاقى فراوانى از قول پادشاه در قالب حكايت متذكر مىشود. در اين باب علاوه بر حكايت دوستى كشاورز و مار، ده حكايت ديگر نيز از زبان پادشاه و فرزندانش نقل مىكند. | در ادامه، مطالب اخلاقى فراوانى از قول پادشاه در قالب حكايت متذكر مىشود. در اين باب علاوه بر حكايت دوستى كشاورز و مار، ده حكايت ديگر نيز از زبان پادشاه و فرزندانش نقل مىكند. |
ویرایش