۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
روضة العقول نيز مانند كليله و دمنه با نثرى مصنوع، آميخته با اشعار و عبارات فارسى و عربى تحرير يافته است. تعداد اشعار و شواهد عربى آن نسبت به فارسى به مراتب بيشتر است. | روضة العقول نيز مانند كليله و دمنه با نثرى مصنوع، آميخته با اشعار و عبارات فارسى و عربى تحرير يافته است. تعداد اشعار و شواهد عربى آن نسبت به فارسى به مراتب بيشتر است. | ||
مؤلف در نگارش روضة العقول تكلّف و تصنّع را به نهايت رسانيده است؛ و در كاربرد گونههاى صناعات ادبى از سجع و ترصع و جناس و موازنه و... دريغ نورزيده است. از ويژگىهاى نثر محمد غازى در روضة العقول به كار بردن انبوه واژگان تازى به معنى مصطلح و متداول احياناً روزگار خود اوست كه در متنهاى ديگرى مانند مرزباننامه، ديده نمىشود. وى در غايت چيرهدستى و مهارت به انواع واژهسازى دست برده است به طورى كه مىتوان گفت به گونهاى افراط دست يازيده است، و در سيزده باب مطالب كتاب را بيان نموده است. | |||
همچنان كه ذكر شد در باب اول آن به مناقب سلطان و در باب دوم به زندگينامه خود پرداخته است. | همچنان كه ذكر شد در باب اول آن به مناقب سلطان و در باب دوم به زندگينامه خود پرداخته است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در باب سوم با عنوان «باب الملك و اولاده» به داستان پادشاهى كه شش پسر داشت اشاره مىكند كه پدر وقت مرگ پسرانش را جمع كرده و براى فرزندانش مطالبى ذكر مىكند. | در باب سوم با عنوان «باب الملك و اولاده» به داستان پادشاهى كه شش پسر داشت اشاره مىكند كه پدر وقت مرگ پسرانش را جمع كرده و براى فرزندانش مطالبى ذكر مىكند. | ||
مؤلف ، در اين بخش از قول پدر سخنان زيبايى ذكر مىكند، او اشارهاى به اقسام پدر دارد و مىگويد «پدرى پنج نوع است» كه چنين مىگويد: «يكى آنكه سبب وجود تو آمد؛ دوم آنكه محافظت مصالح ترا استبداد نمايد؛ سيم آنكه سبب رزق و وسيلت معيشت تو گردد؛ چهارم آنكه معلم تو باشد؛ پنجم آنكه در تربيت و تهذيب تو جد نمايد». سپس حق فرزند را بر پدر برمىشمارد كه سه چيز است نام نيك و تعليم علم و به دوست صادق هدايت و راهنمايى كردن. | |||
در ادامه، مطالب اخلاقى فراوانى از قول پادشاه در قالب حكايت متذكر مىشود. در اين باب علاوه بر حكايت دوستى كشاورز و مار، ده حكايت ديگر نيز از زبان پادشاه و فرزندانش نقل مىكند. | در ادامه، مطالب اخلاقى فراوانى از قول پادشاه در قالب حكايت متذكر مىشود. در اين باب علاوه بر حكايت دوستى كشاورز و مار، ده حكايت ديگر نيز از زبان پادشاه و فرزندانش نقل مىكند. |
ویرایش