زبدة التواريخ (حافظ ابرو): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات'
جز (جایگزینی متن - 'يعقوب آژند' به 'يعقوب آژند ')
جز (جایگزینی متن - 'تاليفات' به 'تأليفات')
خط ۶۵: خط ۶۵:
شكوفايى تاريخ‌نگارى حافظ ابرو در دوره فرمانروايى شاهرخ، تا اندكى پيش از درگذشت او بود. حافظ ابرو در اين عهد كار تاليف و ترجمه چندين متن تاريخى و جغرافيايى را به پايان رساند. تاكيد او بيشتر بر تاريخ‌نويسى بود و با اين كه در سال 817ق به دستور شاهرخ، كار ترجمه متون جغرافيايى؛ همچون مسالك و ممالك و صورالاقاليم، را در پيش گرفت و بخش عمده‌اى از آن را نيز به پايان آورد؛ اما در همين فعاليت نيز بيشتر، مهارت‌هاى خود را در تاريخ‌نگارى به نمايش گذاشت و ميزان قابل توجهى اطلاعات تاريخى را در آن درج كرد، كه از آن جمله مى‌توان به تعريف او از تاريخ، در ابتداى جغرافياى حافظ ابرو، اشاره كرد، كه حاوى كلياتى در انديشه سياسى و شناخت تاريخ، به مثابه يك فن است. او ذيلى در جامع‌التواريخ نوشت و در عين حال ذيل ظفرنامه شامى را در سال 817، تاليف تاريخ شاهرخى را آغاز كرد.
شكوفايى تاريخ‌نگارى حافظ ابرو در دوره فرمانروايى شاهرخ، تا اندكى پيش از درگذشت او بود. حافظ ابرو در اين عهد كار تاليف و ترجمه چندين متن تاريخى و جغرافيايى را به پايان رساند. تاكيد او بيشتر بر تاريخ‌نويسى بود و با اين كه در سال 817ق به دستور شاهرخ، كار ترجمه متون جغرافيايى؛ همچون مسالك و ممالك و صورالاقاليم، را در پيش گرفت و بخش عمده‌اى از آن را نيز به پايان آورد؛ اما در همين فعاليت نيز بيشتر، مهارت‌هاى خود را در تاريخ‌نگارى به نمايش گذاشت و ميزان قابل توجهى اطلاعات تاريخى را در آن درج كرد، كه از آن جمله مى‌توان به تعريف او از تاريخ، در ابتداى جغرافياى حافظ ابرو، اشاره كرد، كه حاوى كلياتى در انديشه سياسى و شناخت تاريخ، به مثابه يك فن است. او ذيلى در جامع‌التواريخ نوشت و در عين حال ذيل ظفرنامه شامى را در سال 817، تاليف تاريخ شاهرخى را آغاز كرد.


مجموعه تاليفات حافظ ابرو زمينه را براى در پيش گرفتن برنامه‌اى بزرگ براى تاليفى جامع در تاريخ جهان آماده ساخت. از جمله دستاوردهاى اين برنامه، تاليف كتاب مجمع‌التواريخ السلطانيه بود كه زبده‌التواريخ بايسنقرى ميرزا آغاز كرد.
مجموعه تأليفات حافظ ابرو زمينه را براى در پيش گرفتن برنامه‌اى بزرگ براى تاليفى جامع در تاريخ جهان آماده ساخت. از جمله دستاوردهاى اين برنامه، تاليف كتاب مجمع‌التواريخ السلطانيه بود كه زبده‌التواريخ بايسنقرى ميرزا آغاز كرد.


اين كتاب، در واقع بخش چهارم تاريخى عمومى است كه مجمع‌التواريخ السلطانيه نام دارد. و حافظ ابرو آن را براى بايسنقر بن شاهرخ متوفى 837ق، شاهزاده تيمورى، به نگارش درآورده بود.
اين كتاب، در واقع بخش چهارم تاريخى عمومى است كه مجمع‌التواريخ السلطانيه نام دارد. و حافظ ابرو آن را براى بايسنقر بن شاهرخ متوفى 837ق، شاهزاده تيمورى، به نگارش درآورده بود.


در ميان تاليفات حافظ ابرو، زبده‌التواريخ اهميت و ارزشى ويژه دارد. گر چه ديگر آثار او، حتى آن دسته از آثارى كه رونويسى متون متقدم به شمار مى‌رود، هر يك گوشه‌هايى از توانايى‌هاى او در تاريخ و ادب نشان مى‌دهد؛ اما زبده التواريخ، به ويژه بخش پس از مرگ تيمور و رخدادهاى دوره جانشينان او و سپس وقايع عهد شاهرخ تا سال در گذشت او، در اين ميان اهميت بسزايى دارد. زبده‌التواريخ دو بخش اساس دارد. بخش يكم آن در واقع ذيل ظفرنامه شامى است. و از آن جا كه شامى تمامى دوره حيات تيمور را ثبت نكرده است، بنابراين بخش يكم متمم ظفرنامه شامى به شمار مى‌رود. حافظ ابرو در اين بخش با رونويسى بخش ظفرنامه شامى زندگى و بر آمدن تيمور را روايت مى‌كند. اما اين رونويسى همراه با افزايش و كاهش اطلاعات و تغيير در شيوه نگارش صورت گرفته است. در مواردى او حتى روايتى از شامى را حذف و خبرى جديد را به جاى آن آورده است. مثلا مقايسه روايت شامى درباره يورش او به سيستان با آنچه حافظ ابرو رونويسى كرده، ميزان اين تغييرات را به خوبى نمايان مى‌كند.
در ميان تأليفات حافظ ابرو، زبده‌التواريخ اهميت و ارزشى ويژه دارد. گر چه ديگر آثار او، حتى آن دسته از آثارى كه رونويسى متون متقدم به شمار مى‌رود، هر يك گوشه‌هايى از توانايى‌هاى او در تاريخ و ادب نشان مى‌دهد؛ اما زبده التواريخ، به ويژه بخش پس از مرگ تيمور و رخدادهاى دوره جانشينان او و سپس وقايع عهد شاهرخ تا سال در گذشت او، در اين ميان اهميت بسزايى دارد. زبده‌التواريخ دو بخش اساس دارد. بخش يكم آن در واقع ذيل ظفرنامه شامى است. و از آن جا كه شامى تمامى دوره حيات تيمور را ثبت نكرده است، بنابراين بخش يكم متمم ظفرنامه شامى به شمار مى‌رود. حافظ ابرو در اين بخش با رونويسى بخش ظفرنامه شامى زندگى و بر آمدن تيمور را روايت مى‌كند. اما اين رونويسى همراه با افزايش و كاهش اطلاعات و تغيير در شيوه نگارش صورت گرفته است. در مواردى او حتى روايتى از شامى را حذف و خبرى جديد را به جاى آن آورده است. مثلا مقايسه روايت شامى درباره يورش او به سيستان با آنچه حافظ ابرو رونويسى كرده، ميزان اين تغييرات را به خوبى نمايان مى‌كند.


در برخى موارد او صورت محافظه كارانه اخبار مندرج در ظفرنامه را تغيير مى‌دهد و روايت واقعى را نقل مى‌كند. بخش دوم، زبده‌التواريخ رويدادهاى دوره شاهرخ را دربردارد كه سفرنامه غياث‌الدين نقاش هم در همين بخش درج شده است. تقويم مورد استفاده در زبدةالتواريخ به صورت ثبت رويدادها در هر سال است. او علاوه بر منابع مكتوب و مدارك ديوانى، از ديده‌ها و شنيده‌هاى خود نيز استفاده كرده است.
در برخى موارد او صورت محافظه كارانه اخبار مندرج در ظفرنامه را تغيير مى‌دهد و روايت واقعى را نقل مى‌كند. بخش دوم، زبده‌التواريخ رويدادهاى دوره شاهرخ را دربردارد كه سفرنامه غياث‌الدين نقاش هم در همين بخش درج شده است. تقويم مورد استفاده در زبدةالتواريخ به صورت ثبت رويدادها در هر سال است. او علاوه بر منابع مكتوب و مدارك ديوانى، از ديده‌ها و شنيده‌هاى خود نيز استفاده كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش