این کیمیای هستی درباره حافظ؛ جمال‌شناسی و جهانِ شعری، یادداشت‌ها و نکته‌ها، درس‌گفتارهای دانشگاه تهران: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURاین کیمیای هستیJ1.jpg | عنوان =این کیمیای هستی درباره حافظ | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = شفیعی کدکنی، محمدرضا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =سخن | مکان نشر =تهران | سال نشر =139...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''این کیمیای هستی درباره حافظ؛ جمال‌شناسی و جهانِ شعری، یادداشت‌ها و نکته‌ها، درس‌گفتارهای دانشگاه تهران'''  تألیف محمدرضا شفیعی کدکنی، این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد شفیعی کدکنی دربارۀ حافظ.
    '''این کیمیای هستی درباره حافظ؛ جمال‌شناسی و جهانِ شعری، یادداشت‌ها و نکته‌ها، درس‌گفتارهای دانشگاه تهران'''  تألیف [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|محمدرضا شفیعی کدکنی]]، این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] دربارۀ [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]].


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. فردوسی بیش وکم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم، ولی حافظ ما در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعر فارسی او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینۀ اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیرخطاپوش» حافظ که بر قلم صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگی روزانه، مردم ما دیوانش را در کنار قرآن مجید سر سفره عقد و هفت سین سال نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند، چنین شاعری در جغرافیای کرۀ زمین و در تاریخ بشریت منحصر به‌فرد است و همانند ندارد.
    با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] ندارد. [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] بیش وکم نظایری در جهان دارد و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] نیز. حتی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین مولوی]] هم، ولی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] ما در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعر فارسی او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینۀ اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیرخطاپوش» حافظ که بر قلم صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگی روزانه، مردم ما دیوانش را در کنار قرآن مجید سر سفره عقد و هفت سین سال نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند، چنین شاعری در جغرافیای کرۀ زمین و در تاریخ بشریت منحصر به‌فرد است و همانند ندارد.


    این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد شفیعی کدکنی دربارۀ حافظ. جلد اول با عنوان «جمال‌شناسی و جهان شعری» شامل مقالات، بعضی مفصل و بعضی کوتاه است؛ هر کدام نکته‌ای یا نکته‌هایی را دربارۀ هنر حافظ مطرح می‌کند. در مجموع می‌توان یادداشت‌ها و مقالات جلد اول را به چند بخش عام تقسیم کرد: نخست مباحثی است پیرامون بوطیقای حافظ و معنای شعرش و یا چندمعنایی شعرش و حتی تضادی که در معنی حرف‌های او دیده شود و به گفتۀ صورت‌گرایان روس تقصیر «قهرمان لیریک» شعر اوست. دفاعی است از هنر او که وظیفه‌ای جز آفرینش زیبایی ندارد. بیشتر سفر از صورت به معنی است و در جستجوی معنای زندگی از نظر او و بازتابی که در سبک شخصی او داسته است و بحث از این که حافظانگی او در کجاست، و شیوۀ آشنایی‌زدایی‌های او و نقش موسقی در تکامل هنری او. حافظ اوج شعر مُغانۀ فارسی است و جوهر تمام زیبایی‌های شعر ما. طنز لطیف و بی‌مانندش از درون همین ویژگی برخاسته است و دیوان او را محبوب‌ترین متن فرهنگ ایرانی ساخته است. بیشترین حجم مطالب این کتاب در این حوزه است.
    این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] دربارۀ [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]. جلد اول با عنوان «جمال‌شناسی و جهان شعری» شامل مقالات، بعضی مفصل و بعضی کوتاه است؛ هر کدام نکته‌ای یا نکته‌هایی را دربارۀ هنر [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] مطرح می‌کند. در مجموع می‌توان یادداشت‌ها و مقالات جلد اول را به چند بخش عام تقسیم کرد: نخست مباحثی است پیرامون بوطیقای [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و معنای شعرش و یا چندمعنایی شعرش و حتی تضادی که در معنی حرف‌های او دیده شود و به گفتۀ صورت‌گرایان روس تقصیر «قهرمان لیریک» شعر اوست. دفاعی است از هنر او که وظیفه‌ای جز آفرینش زیبایی ندارد. بیشتر سفر از صورت به معنی است و در جستجوی معنای زندگی از نظر او و بازتابی که در سبک شخصی او داسته است و بحث از این که حافظانگی او در کجاست، و شیوۀ آشنایی‌زدایی‌های او و نقش موسقی در تکامل هنری او. [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] اوج شعر مُغانۀ فارسی است و جوهر تمام زیبایی‌های شعر ما. طنز لطیف و بی‌مانندش از درون همین ویژگی برخاسته است و دیوان او را محبوب‌ترین متن فرهنگ ایرانی ساخته است. بیشترین حجم مطالب این کتاب در این حوزه است.


    بخش دوم، طرح بعضی مسائل از زندگی او و زمانۀ اوست، مثل بحث از اینکه او در مدرسه چه کتاب‌هایی را به درس خوانده است و حوزۀ آموزش‌های اودر معارف عصر، چه موضوعات و کتاب‌هایی بوده است. حافظ بی‌گمان موسیقی‌شناس و موسیقی‌دان بزرگ عصر خود بوده است. در عصر او اینگونه هنرمندان را «حافظ» می‌خوانده‌اند، چه خوش‌آوازانی که تنها قرآن کریم را به صوت خوش ادا می‌کرده‌اند و چه آنهایی که علاوه بر آن، فعالیت موسیقایی کسترده‌تری داشته‌اند و با سازها و آلات موسیقی عصر و نواختن آنها آشنایی ژرف داشته‌اند. اندکی پس از روزگار او، «حافظ» بر ارباب موسیقی اطلاق می‌شده است، بی‌آنکه دیگر مسألۀ قرائت قرآن به صوت خوش از لوازم و ضروریات زندگی این هنرمندان باشد. در همین حاشیۀ زندگی او بحثی دربارۀ مفهوم «شهید» در القاب او شده است که نشان داده شده او «شهید» در معنی رایج و مصطلع نیست و از حدود قرن چهارم تا روزگار او و اندکی پس از او دانشمندان برجسته و عارفان بزرگ را شهید می‌نامیده‌اند. بحثی که در باب قلندرخانۀ بغداد آمده گوشۀ دیگری از مسائل زندگی عصر اوست و حال و هوای روزگار او.
    بخش دوم، طرح بعضی مسائل از زندگی او و زمانۀ اوست، مثل بحث از اینکه او در مدرسه چه کتاب‌هایی را به درس خوانده است و حوزۀ آموزش‌های اودر معارف عصر، چه موضوعات و کتاب‌هایی بوده است. [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] بی‌گمان موسیقی‌شناس و موسیقی‌دان بزرگ عصر خود بوده است. در عصر او اینگونه هنرمندان را «[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]» می‌خوانده‌اند، چه خوش‌آوازانی که تنها قرآن کریم را به صوت خوش ادا می‌کرده‌اند و چه آنهایی که علاوه بر آن، فعالیت موسیقایی گسترده‌تری داشته‌اند و با سازها و آلات موسیقی عصر و نواختن آنها آشنایی ژرف داشته‌اند. اندکی پس از روزگار او، «[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]» بر ارباب موسیقی اطلاق می‌شده است، بی‌آنکه دیگر مسألۀ قرائت قرآن به صوت خوش از لوازم و ضروریات زندگی این هنرمندان باشد. در همین حاشیۀ زندگی او بحثی دربارۀ مفهوم «شهید» در القاب او شده است که نشان داده شده او «شهید» در معنی رایج و مصطلع نیست و از حدود قرن چهارم تا روزگار او و اندکی پس از او دانشمندان برجسته و عارفان بزرگ را شهید می‌نامیده‌اند. بحثی که در باب قلندرخانۀ بغداد آمده گوشۀ دیگری از مسائل زندگی عصر اوست و حال و هوای روزگار او.


    مباحثی مانند «خرقه و خرقه‌سوزی» یا «خرقه و رنگ گل» یا «شستن اوراق کتاب» و خود را از معارف رسمی بی‌نیاز دیدن، گوشۀ دیگری از چشم‌انداز معنوی هنر اوست. دو اصطلاح «گفته» و «نقش» که از مفاهیم موسیقایی عصر او بوده، در دو بحث جداگانه بررسی شده است که با توجه به معنی آن مقالات التذاذ ما از شعر او بیش و بیشتر می‌شود. در همین وادی است یادداشتی که دربارۀ ترکان پارسی‌گوی آمده است و ظرافت‌های حیرت‌آور شعر او را در حوزۀ موسیقی، پیش چشم ما می‌آورد. آخرین بخش کتاب در حقیقت ارتباط حافظ و ارباب ملامت و قلندریه را مورد بحث قرار می‌دهد و از چهرۀ قلندر در شعر حافظ سخن به میان می‌آورد، همراه با اشاراتی به جایگاه اجتماعی قلندریه و تجاوزی که به تابوهای اجتماعی و تاریخی داشته‌اند.
    مباحثی مانند «خرقه و خرقه‌سوزی» یا «خرقه و رنگ گل» یا «شستن اوراق کتاب» و خود را از معارف رسمی بی‌نیاز دیدن، گوشۀ دیگری از چشم‌انداز معنوی هنر اوست. دو اصطلاح «گفته» و «نقش» که از مفاهیم موسیقایی عصر او بوده، در دو بحث جداگانه بررسی شده است که با توجه به معنی آن مقالات التذاذ ما از شعر او بیش و بیشتر می‌شود. در همین وادی است یادداشتی که دربارۀ ترکان پارسی‌گوی آمده است و ظرافت‌های حیرت‌آور شعر او را در حوزۀ موسیقی، پیش چشم ما می‌آورد. آخرین بخش کتاب در حقیقت ارتباط [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و ارباب ملامت و قلندریه را مورد بحث قرار می‌دهد و از چهرۀ قلندر در شعر [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] سخن به میان می‌آورد، همراه با اشاراتی به جایگاه اجتماعی قلندریه و تجاوزی که به تابوهای اجتماعی و تاریخی داشته‌اند.
     
    جلد دوم با عنوان «یادداشت‌ها و نکته‌ها» دربرگیرنده یادداشت‌ها و نکته‌هاست که هر کدام توضیحی است برای فهم یک بیت یا یک مصراع حافظ، نوعی بحث فیلولوژیک در معنی دقیق کلمه. افزون بر این، دو یادداشت دیگر با عنوان ترجمه شعرهای عربی حافظ و چند نکته حافظ‌شناسی در دیوان خمّاری آورده شده است.
     
    جلد سوم با عنوان «درس‌گفتارهای دانشگاه تهران» مجموعه یادداشت‌های دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است که در طول سال‌ها از کلاس‌های درس حافظ استاد به سلیقه و پسند خود برداشته‌اند و در هر دوره‌ای، چه قبل از بهمن 1357 و چه بعد از آن خود آن را برای همکلاسی‌های خود تلخیص و تدوین و قابل فهم کرده‌اند. و به صورت «جزوه» یا «پلی‌کوپی» درآورده‌اند تا بتوانند از روی آن برای امتحان آماده شوند.<ref>[https://literaturelib.com/books/3319 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>


    جلد دوم با عنوان «یادداشت‌ها و نکته‌ها» دربرگیرنده یادداشت‌ها و نکته‌هاست که هر کدام توضیحی است برای فهم یک بیت یا یک مصراع حافظ، نوعی بحث فیلولوژیک در معنی دقیق کلمه. افزون بر این، دو یادداشت دیگر با عنوان ترجمه شعرهای عربی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و چند نکته حافظ‌شناسی در دیوان خمّاری آورده شده است.


    جلد سوم با عنوان «درس‌گفتارهای دانشگاه تهران» مجموعه یادداشت‌های دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است که در طول سال‌ها از کلاس‌های درس [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] استاد به سلیقه و پسند خود برداشته‌اند و در هر دوره‌ای، چه قبل از بهمن 1357 و چه بعد از آن خود آن را برای همکلاسی‌های خود تلخیص و تدوین و قابل فهم کرده‌اند. و به صورت «جزوه» یا «پلی‌کوپی» درآورده‌اند تا بتوانند از روی آن برای امتحان آماده شوند.<ref>[https://literaturelib.com/books/3319 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />

    نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۵

    این کیمیای هستی درباره حافظ
    این کیمیای هستی درباره حافظ؛ جمال‌شناسی و جهانِ شعری، یادداشت‌ها و نکته‌ها، درس‌گفتارهای دانشگاه تهران
    پدیدآورانشفیعی کدکنی، محمدرضا (نویسنده)
    ناشرسخن
    مکان نشرتهران
    سال نشر1397
    شابک5ـ888ـ372ـ964ـ978
    کد کنگره

    این کیمیای هستی درباره حافظ؛ جمال‌شناسی و جهانِ شعری، یادداشت‌ها و نکته‌ها، درس‌گفتارهای دانشگاه تهران تألیف محمدرضا شفیعی کدکنی، این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد شفیعی کدکنی دربارۀ حافظ.

    گزارش کتاب

    با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. فردوسی بیش وکم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم، ولی حافظ ما در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعر فارسی او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینۀ اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیرخطاپوش» حافظ که بر قلم صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگی روزانه، مردم ما دیوانش را در کنار قرآن مجید سر سفره عقد و هفت سین سال نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند، چنین شاعری در جغرافیای کرۀ زمین و در تاریخ بشریت منحصر به‌فرد است و همانند ندارد.

    این کتاب در سه جلد اختصاص دارد به یادداشت‌ها و درس‌گفتارهای استاد شفیعی کدکنی دربارۀ حافظ. جلد اول با عنوان «جمال‌شناسی و جهان شعری» شامل مقالات، بعضی مفصل و بعضی کوتاه است؛ هر کدام نکته‌ای یا نکته‌هایی را دربارۀ هنر حافظ مطرح می‌کند. در مجموع می‌توان یادداشت‌ها و مقالات جلد اول را به چند بخش عام تقسیم کرد: نخست مباحثی است پیرامون بوطیقای حافظ و معنای شعرش و یا چندمعنایی شعرش و حتی تضادی که در معنی حرف‌های او دیده شود و به گفتۀ صورت‌گرایان روس تقصیر «قهرمان لیریک» شعر اوست. دفاعی است از هنر او که وظیفه‌ای جز آفرینش زیبایی ندارد. بیشتر سفر از صورت به معنی است و در جستجوی معنای زندگی از نظر او و بازتابی که در سبک شخصی او داسته است و بحث از این که حافظانگی او در کجاست، و شیوۀ آشنایی‌زدایی‌های او و نقش موسقی در تکامل هنری او. حافظ اوج شعر مُغانۀ فارسی است و جوهر تمام زیبایی‌های شعر ما. طنز لطیف و بی‌مانندش از درون همین ویژگی برخاسته است و دیوان او را محبوب‌ترین متن فرهنگ ایرانی ساخته است. بیشترین حجم مطالب این کتاب در این حوزه است.

    بخش دوم، طرح بعضی مسائل از زندگی او و زمانۀ اوست، مثل بحث از اینکه او در مدرسه چه کتاب‌هایی را به درس خوانده است و حوزۀ آموزش‌های اودر معارف عصر، چه موضوعات و کتاب‌هایی بوده است. حافظ بی‌گمان موسیقی‌شناس و موسیقی‌دان بزرگ عصر خود بوده است. در عصر او اینگونه هنرمندان را «حافظ» می‌خوانده‌اند، چه خوش‌آوازانی که تنها قرآن کریم را به صوت خوش ادا می‌کرده‌اند و چه آنهایی که علاوه بر آن، فعالیت موسیقایی گسترده‌تری داشته‌اند و با سازها و آلات موسیقی عصر و نواختن آنها آشنایی ژرف داشته‌اند. اندکی پس از روزگار او، «حافظ» بر ارباب موسیقی اطلاق می‌شده است، بی‌آنکه دیگر مسألۀ قرائت قرآن به صوت خوش از لوازم و ضروریات زندگی این هنرمندان باشد. در همین حاشیۀ زندگی او بحثی دربارۀ مفهوم «شهید» در القاب او شده است که نشان داده شده او «شهید» در معنی رایج و مصطلع نیست و از حدود قرن چهارم تا روزگار او و اندکی پس از او دانشمندان برجسته و عارفان بزرگ را شهید می‌نامیده‌اند. بحثی که در باب قلندرخانۀ بغداد آمده گوشۀ دیگری از مسائل زندگی عصر اوست و حال و هوای روزگار او.

    مباحثی مانند «خرقه و خرقه‌سوزی» یا «خرقه و رنگ گل» یا «شستن اوراق کتاب» و خود را از معارف رسمی بی‌نیاز دیدن، گوشۀ دیگری از چشم‌انداز معنوی هنر اوست. دو اصطلاح «گفته» و «نقش» که از مفاهیم موسیقایی عصر او بوده، در دو بحث جداگانه بررسی شده است که با توجه به معنی آن مقالات التذاذ ما از شعر او بیش و بیشتر می‌شود. در همین وادی است یادداشتی که دربارۀ ترکان پارسی‌گوی آمده است و ظرافت‌های حیرت‌آور شعر او را در حوزۀ موسیقی، پیش چشم ما می‌آورد. آخرین بخش کتاب در حقیقت ارتباط حافظ و ارباب ملامت و قلندریه را مورد بحث قرار می‌دهد و از چهرۀ قلندر در شعر حافظ سخن به میان می‌آورد، همراه با اشاراتی به جایگاه اجتماعی قلندریه و تجاوزی که به تابوهای اجتماعی و تاریخی داشته‌اند.

    جلد دوم با عنوان «یادداشت‌ها و نکته‌ها» دربرگیرنده یادداشت‌ها و نکته‌هاست که هر کدام توضیحی است برای فهم یک بیت یا یک مصراع حافظ، نوعی بحث فیلولوژیک در معنی دقیق کلمه. افزون بر این، دو یادداشت دیگر با عنوان ترجمه شعرهای عربی حافظ و چند نکته حافظ‌شناسی در دیوان خمّاری آورده شده است.

    جلد سوم با عنوان «درس‌گفتارهای دانشگاه تهران» مجموعه یادداشت‌های دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است که در طول سال‌ها از کلاس‌های درس حافظ استاد به سلیقه و پسند خود برداشته‌اند و در هر دوره‌ای، چه قبل از بهمن 1357 و چه بعد از آن خود آن را برای همکلاسی‌های خود تلخیص و تدوین و قابل فهم کرده‌اند. و به صورت «جزوه» یا «پلی‌کوپی» درآورده‌اند تا بتوانند از روی آن برای امتحان آماده شوند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها