نمایش مبدأ برای معرفت‌شناسی (حسین‌زاده)

{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR27572J1.jpg
| عنوان = ‏معرفت شناسی
| عنوان‌های دیگر = 
| پدیدآورندگان
| پدیدآوران = 
[[حسین‌زاده، محمد]] (نويسنده)
|زبان
| زبان = فارسی
| کد کنگره =   ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏ح‎‏5 168 ‏BD‎‏ 
| موضوع =خدا شناسی - دین - فلسفه - شناخت - فلسفه 
|ناشر 
| ناشر = مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره). مرکز انتشارات
| مکان نشر = ایران - قم
| سال نشر = 1380ش
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE27572AUTOMATIONCODE
| چاپ = 6
| شابک = 964-6740-47-2
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 27572
| کتابخوان همراه نور = 27572
| کد پدیدآور = 14129
| پس از = 
| پیش از = 
}}
'''معرفت‌شناسی'''، اثر [[حسین‌زاده، محمد|محمد حسین‌زاده]]، تحقیقی است در تبیین معرفت‌شناسی و بررسی امکان معرفت و تحقق فی‌الجمله آن و نظرات مختلف مطرح‌شده پیرامون آن.

مباحث فلسفى عموماً و مباحث معرفت‌شناسى خصوصاً پیچیدگى و ظرافت خاصى دارند و رسیدن به عمق آنها براى کسانى که تازه با آنها آشنا مى‌شوند دشوار است؛ ازاین‌رو، در نوشتار حاضر کوشیده شده است در میان پرسش‌هاى فراوانى که هم‌اکنون فراروى انسان معاصر قرار دارد و راه‌ حل‌هایى که براى آنها ارائه مى‌گردد، مباحث معرفت‌شناسى به‌اختصار و با وضوح نسبى مورد بررسى قرار گیرد<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص13</ref>.

این نوشتار مشتمل بر یازده فصل است. در فصل اول، پس از ذکر مقدمه و تاریخچه کوتاهى، به تعریف معرفت‌شناسى پرداخته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>.

در فصل دوم، امکان معرفت بررسى شده است. نویسنده معتقد است: معرفت، امرى ممکن و تردیدناپذیر است و تحقق فى‌الجمله آن، بدیهى و بى‌نیاز از اثبات است: هرکسى به وجود خود، وجود قواى ادراکى خود، مانند نیروى بینایى و شنوایى و عقل، وجود صورت‌هاى ذهنى و وجود حالات روانى - نظیر بیم، امید، اضطراب، غم، عشق، محبت - معرفتى یقینى دارد. افزون بر آن، کسى که بحث مى‌کند یا مى‌نویسد در وجود بحث‌کننده، کاغذى که در آن مى‌نویسد، قلمى که با آن مى‌نویسد، تردید نمى‌کند و به همه این امور معرفتى یقینى دارد. هر انسان عاقلى بر این باور است که چیزهایى را مى‌داند و چیزهایى را مى‌تواند بداند؛ ازاین‌رو براى کسب اطلاع از امور مورد نیاز یا علاقه خود تلاش مى‌کند و بهترین نمونه آن کوشش‌هاى دانشمندان و فلاسفه در طول تاریخ براى کسب علم است. بدین‌سان، امکان معرفت، بلکه تحقق فى‌الجمله آن امرى قابل انکار و یا حتى قابل تردید نیست و بحث درباره آن معقول نمى‌باشد. به نظر نویسنده، آنچه جاى بحث و بررسى دارد، مباحثى همچون مبحث تعیین قلمرو معرفت انسان، راه دستیابى به معرفت یقینى و ارزش شناخت یا شیوه بازشناسى اندیشه‌هاى صادق از کاذب و مانند آن است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.

در فصل سوم، به ارزیابى راه حل دکارت و پیروان وى پرداخته شده و سپس، دورنمایى از راه ‌حل اندیشمندان اسلامى ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.

نویسنده در فصل‌هاى بعد، راه ‌حل اندیشمندان مسلمان را شرح داده و پاره‌اى از نظریات اندیشمندان مغرب‌زمین را با آن مقایسه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص43-133</ref>.