معرفتشناسی (حسینزاده)
معرفت شناسی | |
---|---|
پدیدآوران | حسینزاده، محمد (نويسنده) |
ناشر | مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره). مرکز انتشارات |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1380ش |
چاپ | 6 |
شابک | 964-6740-47-2 |
موضوع | خدا شناسی - دین - فلسفه - شناخت - فلسفه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف2ح5 168 BD |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
معرفتشناسی، اثر محمد حسینزاده، تحقیقی است در تبیین معرفتشناسی و بررسی امکان معرفت و تحقق فیالجمله آن و نظرات مختلف مطرحشده پیرامون آن.
مباحث فلسفى عموماً و مباحث معرفتشناسى خصوصاً پیچیدگى و ظرافت خاصى دارند و رسیدن به عمق آنها براى کسانى که تازه با آنها آشنا مىشوند دشوار است؛ ازاینرو، در نوشتار حاضر کوشیده شده است در میان پرسشهاى فراوانى که هماکنون فراروى انسان معاصر قرار دارد و راه حلهایى که براى آنها ارائه مىگردد، مباحث معرفتشناسى بهاختصار و با وضوح نسبى مورد بررسى قرار گیرد[۱].
این نوشتار مشتمل بر یازده فصل است. در فصل اول، پس از ذکر مقدمه و تاریخچه کوتاهى، به تعریف معرفتشناسى پرداخته شده است[۲].
در فصل دوم، امکان معرفت بررسى شده است. نویسنده معتقد است: معرفت، امرى ممکن و تردیدناپذیر است و تحقق فىالجمله آن، بدیهى و بىنیاز از اثبات است: هرکسى به وجود خود، وجود قواى ادراکى خود، مانند نیروى بینایى و شنوایى و عقل، وجود صورتهاى ذهنى و وجود حالات روانى - نظیر بیم، امید، اضطراب، غم، عشق، محبت - معرفتى یقینى دارد. افزون بر آن، کسى که بحث مىکند یا مىنویسد در وجود بحثکننده، کاغذى که در آن مىنویسد، قلمى که با آن مىنویسد، تردید نمىکند و به همه این امور معرفتى یقینى دارد. هر انسان عاقلى بر این باور است که چیزهایى را مىداند و چیزهایى را مىتواند بداند؛ ازاینرو براى کسب اطلاع از امور مورد نیاز یا علاقه خود تلاش مىکند و بهترین نمونه آن کوششهاى دانشمندان و فلاسفه در طول تاریخ براى کسب علم است. بدینسان، امکان معرفت، بلکه تحقق فىالجمله آن امرى قابل انکار و یا حتى قابل تردید نیست و بحث درباره آن معقول نمىباشد. به نظر نویسنده، آنچه جاى بحث و بررسى دارد، مباحثى همچون مبحث تعیین قلمرو معرفت انسان، راه دستیابى به معرفت یقینى و ارزش شناخت یا شیوه بازشناسى اندیشههاى صادق از کاذب و مانند آن است[۳].
در فصل سوم، به ارزیابى راه حل دکارت و پیروان وى پرداخته شده و سپس، دورنمایى از راه حل اندیشمندان اسلامى ارائه شده است[۴].
نویسنده در فصلهاى بعد، راه حل اندیشمندان مسلمان را شرح داده و پارهاى از نظریات اندیشمندان مغربزمین را با آن مقایسه کرده است[۵].
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.