نقدی بر مثنوی معنوی
نقدی بر مثنوی معنوی | |
---|---|
پدیدآوران | مصلایییزدی، علیاکبر (نویسنده) مدرسییزدی، جواد (نویسنده) |
ناشر | انتشارات انصاریان |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1386 |
چاپ | سوم |
موضوع | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، ۶۰۴ - ۶۷۲ق. -- نقد و تفسیر |
کد کنگره | PIR۵۳۰۱/م۶ |
نقدی بر مثنوی معنوی تألیف آیتالله علیاکبر مصلایییزدی، آیتالله جواد مدرسییزدی؛ این کتاب، جدّیترین نقد و ردی بر پارهای مطالب مثنوی است که گاه به مناسبت، دامنۀ نقد، مطلق تصوف را در بر میگیرد و حتی در برخی موارد به نزاع شدید کلامی و فرقهای(شیعه و سنی) نیز کشیده میشود.
مؤلفان، فقیه اصولی و از مخالفان سرسخت تصوف هستند و مخاطب آنان، در این کتاب، بیشتر کسانیاند که به اشتباه مثنوی را کتاب شیعی میپندارند و آن را شعار و دثار خود نمودهاند؛ نویسندگان تأکیدشان بر این است که مولوی نه تنها شیعه نیست بلکه سنّی متعصب و صوفی اتحادی هم هست و کتاب مثنوی او بر اساس مبانی اعتقادی سنّیان و صوفیان، سروده شده است.
کتاب دارای سه بخش: مقدمه، متن، و تتمه است.
مقدمه، با امضای (م. ع. م) نوشته شده و مهمترین انتقادات وی بر مثنوی و مولانا، بدین قرار است: او از این که مثنوی با یاد خدا آغاز نیافته، آن را سنّتشکنی مینامد و ادامه میدهد که مثنوی پُر از مطالب ناصواب، روایات مجعول و افکار انحرافی است و باید مانند کتاب احیاء علوم الدین غزالی تهذیب میشد؛ وی همچنین میگوید مثنوی از کلیله و دمنه و کتب احادیث جعلی، مطالبی اقتباس کرده، ولی از منابع معتبر شیعه بهرهای نگرفته است و این نشان میدهد که مولوی با معارف اهلبیت بیگانه بوده است. نگارنده، در ادامه به تفصیل به بررسی زندگانی شمس میپردازد و با ذکر مثالهایی او را فرد بد اخلاق، عنصر نامطلوب و بیگانه با معارف شیعه معرفی و این پرسش را مطرح میکند که آیا شمس با این خصوصیات استحقاق آن را داشت که مولوی وی را به عنوان معشوق بیانباز خود تلقی نماید؟
متن کتاب، نوشتۀ سید جواد مدرسی یزدی است و در آن کتابِ رساله در ردّ مثنوی، اثر میرزا علی اکبر مصلایی، مورد شرح و تفسیر قرارگرفته است؛ کاری که جواد مدرسی، بر این رساله انجام داده،این است که همان نقد، اندیشه و خط فکری مصلایی را، البته با لحن ملایمتر، و با ارائه نمونه مثالهای بسیار و توضیحات کافی شرح و بسط داده است.
مهمترین موضوعها و عناوین این بخش بدین قرار است: مثنوی سنّی است؛ مثنوی صوفی است؛ سقوط تکالیف از نظر مثنوی؛ مسأله سماع؛ جبر و اختبار؛ وحدت وجود؛ اتحاد مذاهب و ادیان؛ نهی داود از ساخت مسجدالاقصی در مثنوی؛ ماجرای موسی و شبان؛ اطلاق عاشق و معشوق به خدا؛ هرزه سرایی، هزلیات، شطحیات و....
به عنوان مثال، در بحث مثنوی سنّی است، با استفاده از مثنوی دلایل و شواهد بسیاری، مبنی بر سنّی بودن مولوی ارائه مینماید و نشان میدهد که بسیاری از افکار مطرح شده در مثنوی همگی بر مذاق سنیان تبیین شده است. همچنین در بحث مثنوی صوفی است. دلایل و شواهد بسیاری از سراسر مثنوی، مبنی بر صوفی بودن مولوی ارائه میکند.
در بخش تتمه، اصل رساله در ردّ مثنوی، اثر مصلایی، قرار دارد، این رساله، حدود پنجاه صفحه کتاب را در بر گرفته و شش دفتر مثنوی را به ترتیب تحقیق نموده و ابیاتی را که به قول وی صراحتی در عقاید فاسد دارد، استخراج و با لحن تند و گزنده نقد و رد کرده است. در پایان کتاب فهرستهای آیات. روایات اشخاص و کتابها تدوین ودرج گردیده است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص250-251
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.