تاریخ منتظم ناصری
تاریخ منتظم ناصری | |
---|---|
پدیدآوران | رضوانی، محمداسماعیل (مصحح) اعتمادالسلطنه، محمدحسن (نویسنده) |
ناشر | دنیاى كتاب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - تاریخ - سال شمار
ایران - تاریخ - سال شمار ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. سال شمار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | D 11 /الف6ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ منتظم ناصرى، نوشته اعتماد السلطنه (صنيعالدوله)، تصحيح محمداسماعيل رضوانى، کتابی است که خلال سالهاى 1298 و 1300 نوشته شده و به شاه قاجار تقديم گردیده است. این اثر تاريخ عمومى جهان را از هجرت پيامبر اسلام(ص) تا آغاز فرمانروايى قاجاريان (دولت قاجاريه) در بر دارد. نویسنده گزارشهاى تاريخى خود را بر پايه بخشهاى جغرافيايى جهان (آسيا، اروپا، افريقا و امريكا) تنظيم كرده و از اين ديد بىمانند بوده است. نام كتاب از «نظم سنواتى» و «اهداى آن به ناصرالدين شاه» برمىآيد.
كُندى كردن نویسنده در نوشتن جلد پنجم مرآة البلدان بر اثر فراهم نبودن اطلاعات درست درباره برخى از شهرها و روستاها، از انگيزههاى نوشته شدن تاريخ منتظم ناصرى است. افزون بر اين، كتابى به زبان فارسی درباره تاريخ مختصر و عمومى ایران و جهان و محدود به شرح پادشاهى شاهان و جنگ و صلح آنان، تا آن زمان وجود نداشت. اين كتاب همچنين در بر دارنده «هرگونه حوادث از قبيل تولد و ارتحال علما و اعيان ممالك، اختراعات و انكشافات و...، بروز امراض عمومى... و حتى بعضى از خسوف و كسوف» است.
ساختار
اين كتاب در دو بخش و سه جلد سامان يافته و طرحى تطبيقى براى گاهشمارىهاى هجرى و ميلادى عرضه كرده است. كسانى مانند اشرام، آربلى (المورد) و فريمن - گرنويل، جدولهاى گوناگونى براى دورههاى هزار ساله و بيشتر از آن براى تطبيق گاهشمارىهاى ميلادى و هجرى قمرى فراهم آوردهاند. عبدالغفار نجمالدوله نيز در ایران با سامان دادن جدولى، گاهشمارىها را از سال نخست تا 1464ق براى تطبيق تاريخهاى ميلادى با آنها تنظيم كرده، اما اين نخستين آشنايى ایرانیان با تطبيق گاه شمارى هجرى قمرى و ميلادى نيست، زيرا محمدحسن اعتماد السلطنه در همين كتاب (تاريخ منتظم ناصرى)، در برابر هر سال هجرى قمرى، سال ميلادى آن را از آغاز تا 1300ق، آورده است.
هر يك از گزارشها، به تاريخ سال هجرى و ميلادى خود معنوَن شدهاند. نویسنده، گزارشها را چكيده كرده و هر جا از رويدادى سخن مىرود كه پيشتر آن را آورده، خواننده را بدانجا بازگردانده و پس از عنوان سالهاى پيشگفته، به جغرافياى گزارش (آسيا / اروپا و...) اشاره كرده است تا زمينه براى خوانش متن فراهمتر آيد. حتى حوزههاى جغرافيايى خُردتر نيز پس از نام قارهها و پيش از متن گزارش ياد شدهاند. مانند «اروپا - انگليس» يا «اروپا - روس».
گزارش محتوا
به گفته نویسنده، «در ممالك اسلامیه، از صدر اسلام تا كنون دو قسم فرمانروايى در كار بوده؛ يكى حكمرانى مذهبى به عنوان خلافت، ديگرى حكومت اسلامیه به اسم سلطنت». از اين رو، بخش نخست جلد يكم اين اثر از هجرت پيامبر اكرم(ص)؛ يعنى 622م آغاز و تا زوال خلافت عباسيان (656ق) دنبال مىشود و بخش دوم آن، نخست به ماجراى چيرگى هلاكو خان و مغولان مىپردازد و ماجراها را تا روزگار نویسنده پى مىگيرد.
نویسنده جلد دوم را با رويدادهاى 1193 (سال درگذشت كريم خان زند) به پايان مىبرد و به «اقتضاى ادب و تكليف چاكرى»، شرح سلطنت سلسله قاجاريه را در ذيل «تواريخ ديگر» نمىنويسد و از اين رو، در جلد سوم به ويژه تاريخ سلسله قاجار را از هنگامه پيدايى آن تا 1300 مىآورد و درباره تاريخ ايل قاجار تا به سلطنت رسيدن آقا محمد خان قاجار به كوتاهى گزارش مىدهد. البته سكوت نویسنده درباره برخى از رجال بزرگ عصر قاجار مانند ميرزا تقى خان امير كبير و كارها و آثار مهم او درنگ كردنى است.
وضعيت كتاب
اين كتاب در دو بخش و سه جلد سامان يافته است. منبع جلد يكم كتاب تا رويدادهاى 628، به تصريح مؤلف خلاصه و ترجمه الكامل في التاريخ ابن اثير است و پس از اين، منابع ديگرى مانند تاريخ ابوالفدا نيز از منبعهاى آن به شمار مىرود. وى همچنين براى نوشتن تاريخ جهان، از منابع فرانسوى سود برده و براى ضبط صحيح اَعلام و تاريخها از وفيات الاعيان ابن خلّكان بهره گرفته، اما به هر روى، غلطهاى نسخههاى خطى به كتاب وى نيز راه يافته و نامهایى مانند بَراء بن عازِب، در متن به براء بن غالب بدل شده است. منبع جلدهاى دوم و سوم را كتابهایى مانند تاريخ مغولِ نسوى، مطلع سعدين، حبيب السِيَر، احسن التواريخ و عباسنامه مىتوان برشمرد و منبع جلد سوم آن، ناسخ التواريخ است.
تقويم سالهاى نوشته شدن هر يك از جلدها، در پايان آنها و جدولى از نامهاى شاهان قاجار در پى آن ديده مىشود. اين جدول، سال تولد و مرگ و زمان سلطنت آنان را در بر دارد و به دنبال آن، گزارشى درازدامن درباره «سلطنت عُظما»؛ يعنى وصف خانواده سلطنت، نامهاى اميران، رئيسان طايفهها، اعيان، خانان و افراد شهير و ادارات دولتى (وزارت جنگ، اداره پليس، درب خانه، وزارت اعظم داخله و ماليه و عدليه و خارجه و وزارت دربار اعظم و دار الشوراى كبرا و وزارت علوم، وزارت فوايد عامه و دار الترجمه مبارکه دولتى) آمده، اما به هر روى، وجود پارهاى از خطاهاى تاريخى در اين كتاب از ديد منتقدان دور نمانده است.
خود نویسنده نيز گاهى به اختلاف ديدگاه مؤلفان يا خطاى آنان مانند اختلاف نظر مورخان ایرانى همچون صاحب تاريخ جهانگشاى نادرى با مؤلفان تواريخ فرنگ و تاريخ آل عثمان درباره سال خلع شدن طهماسب دوم صفوى، اشاره و همچنين، ديدگاه مورخان ایرانى را درباره تاريخ قتل آقا محمد شاه قاجار، تأييد مىكند. اين كتاب، در بر دارنده برخى از آثار ويژه مانند تاريخ افغانى، نوشته شيخ عبدالنبى منشى بهبهانى و رسالهاى منسوب به سياحى اروپايى به نام عبرتنامه يا بصيرتنامه در شرح «اسباب زوال دولت صفويه» و تقويم تطبيقى هجرى قمرى و ميلادى از سال يكم هجرى تا 1300، است و از اين رو، مهم شمرده مىشود.
نویسنده به دليل نبود تقويم تطبيقى تا آن تاريخ در هيچ يك از «كتب فارسی و عربى و فرانسه معتبر كه به وضع منتظم ناصرى تأليف شده»، اهميت كتابش را مىدانسته است. برخى از نامهاى جغرافيايى جهان اسلام مانند فِز (فاس)، تولدو (طليطله)، كردو (قرطبه)، بر اثر بهرهگيرى وى از كتابهاى فرانسوى، با ضبط لاتينى در كتاب آمدهاند. جلد اول تاريخ منتظم ناصرى را حَسّون البُراقى به عربى و ژوكوفسكى آن را به روسى ترجمه كرده است.
اعضاى دار الطباعه مانند آقا ميرزا حسن (معلم و مترجم عربى) و ميرزا محمدحسين اديب ملقب به فروغى، در نوشتن اين كتاب به صنيعالدوله كمك كردهاند.
منابع مقاله
پيشگفتار مصحح كتاب.
دانشنامه جهان اسلام.
كسروى، احمد (1352)، كاروند كسروى، تهران، چاپ يحيى ذكاء.