مطارح الأنظار (طبع جدید)
مطارح الأنظار (طبع جدید) | |
---|---|
پدیدآوران | مجمع الفكر الإسلامي، کمیته تحقیق تراث شیخ اعظم (محقق)
انصاری، مرتضی بن محمدامین (محاضر) کلانتری نوری، ابوالقاسم بن محمدعلی (مقرر) |
ناشر | مجمع الفكر الإسلامي ج: 1, 2 |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1383 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 13ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | BP 159 /الف8م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مطارح الأنظار، تقريرات درس اصول فقه شيخ مرتضى انصارى(قدسسره)(1281 1214ق)، است كه توسط ميرزا ابوالقاسم بن محمد على نورى تهرانى، معروف به كلانترى(1292 - 1236ق)، به زبان عربى، نگاشته شده است.
ساختار
كتاب، در سه جلد تنظيم شده است. جلد اول، مشتمل بر خطبه و شش مبحث كلى است كه با يك عنوان «الكلام فى...» و پنج عنوان «القول فى...»، از يكديگر متمايز شده است.
جلد دوم، داراى هشت مبحث كلى است كه با پنج عنوان «القول فى...» و دو عنوان «الكلام فى...» و يك عنوان «مسئلتان...»، مشخص شده است.
جلد سوم، شامل دو مبحث كلى با عنوان «مباحث...» و يك خاتمه است.
گزارش محتوا
مباحثى كه در كتاب «مطارح الأنظار»، مطرح شدهاند عبارتند از:
صحيح و اعم، وجوب مقدمه واجب، مسئله ضد، اجتماع امر و نهى، آيا نهى اقتضاى فساد را دارد، مفهوم و منطوق، عموم و خصوص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين، ادله عقليّه و مسئله تقليد ميت و اعلم.
به علت اينكه مباحث قطع و ظن و برائت و استصحاب و احتياط و تعادل و تراجيح در «فرائد الأصول» شيخ انصارى، وجود دارد، در كتاب مطارح ذكرى از آنها به ميان نيامده است.
از بين كتابهاى مرحوم كلانترى، فقط «مطارح الأنظار» چاپ شده است و بهعنوان تنها اثر باقىمانده از شيخ انصارى، در مباحث الفاظ، به دليل نگارش شيوا و بليغ مؤلف، رواج زيادى پيدا كرده و آنطور كه در «أعيان الشيعة» آمده، همه كتابهاى مرحوم كلانترى در نجف اشرف نگاشته شده و احتمالا در تهران پاکنويس و تصحيح شدهاند.
دقيقا مشخص نيست آيا مرحوم كلانترى اين كتاب را بهصورت مجموعه نوشته، يا اينكه كتابهاى مستقلى بوده كه بعدها در كنار هم قرار داده شده و عنوان «مطارح الأنظار» را پيدا كرده است.
در حاشيه بالاى صفحه اوّل كتاب، اينطور آمده كه: «آنچه در كتاب، با عنوان «هداية» آمده، جزء كتاب «مطارح الأنظار» است و آنچه اينطور نيست، مثل مسئله ضد و مسئلههاى تقليد اعلم و ميت از كتاب مطارح نيست، بلكه از تقريرات بعض الأساطين مىباشد».
ولى به نظر مىرسد اين مطلب صحيح نباشد، زيرا در مبحث ادله عقليّه عنوان «هداية» ديده نمىشود، بلكه عنوان «أصل» وجود دارد، با اين حال در صفحه آخر آن، اين عبارت آمده: «تم ما أفاده قدساللهنفسه الزكية فى مسائل الملازمة و أصالة الإباحة»، كه اشاره دارد به اينكه اين مطالب جزء كتاب مطارح بوده و به وسيله مؤلف نگاشته شده است.
«الذريعة» نيز مبحث ادله عقليّه را مثل مفهوم و منطوق و عام و خاص و مقدمه واجب از تأليفات مرحوم كلانترى دانسته است. اگر چه ترتيب مباحث، در كتب اصولى متداول اينگونه است كه مباحث الفاظ قبل از اصول عمليّه و نظاير آن مىباشد، امّا در كتاب «مطارح الأنظار»، اينگونه نيست؛ مثلاًاز عبارتهای «قد نبّهنا على مثل ذلك فى بعض مباحث التراجيح» و يا «بناء على ما هو التحقيق من عدم صحة الاستناد إلى الاستصحاب فى مثل المقام»، در اوايل كتاب، معلوم مىشود اين مباحث قبلا طرح و بررسى شدهاند.
در هر مبحث پس از طرح مسئله و ذكر اقوال و نتيجهگيرى، جزئياتى باقى مىماند كه با عنوان «تذنيب، التنبيه، تتميم» و نظاير آن ذكر شده است.
يك نكته مهم در كتاب آن است كه مقرِّر به پيروى از استادش در نقل قولها بسيار احتياط مىكند و تا مدرک مطلبى را نديده باشد، آن را نسبت نمىدهد، بلكه از كلماتى نظير «صرح بذلك جماعة على ما قيل، محكى النهاية، فى ما حكى من الروض» استفاده مىكند.
از ديگر خصوصيات مثبت كتاب، دعاهاى كوتاهى است كه پس از اتمام بسيارى از قسمتهاى كتاب ديده مىشود و اثر اخلاقى خاصى براى خواننده دارد و مباحث را از حالت علمى صرف خارج كرده و انسان را به هدايتگر واقعى جهان متوجه مىسازد.
اشكالاتى مىتوان به اين كتاب گرفت، از جمله در بسيارى از موارد، صاحبان نظريههاى مطرح شده و كتاب آنها، مشخص نيستند و از فعل مجهول استفاده شده، مثل«قد يعترض بوجوه، قد يذكر و قد يستشكل»؛ بنابراین، نمىتوان به كتابهاى آنان مراجعه كرد و نظريههايشان را بررسى نمود، حتى اگر صاحبان نظريهها هم مشخص باشند، كتاب آنها و آدرس صفحات مشخص نيست.
اگر مطلبى از خود كتاب يا كتابهاى ديگر مؤلف مطرح شده باشد، آدرس آن مشخص نيست و با عبارتهای «كما قرّر فى محله، قد أشرنا و كما فصلناه فى محلّه و...»، ذكر شده است، البته گاهى آدرس مطلب در متن ذكر شده، نظير «قد تقدم التحقيق فيهما فى ما مرّ فى الهدايات المتعلّقة بالوجوب الشرطى فراجعها».
اگر چه به دست آوردن مبانى اصولى از طريق مباحث و احكام فقهى، از ابتكارات شيخ انصارى است، امّا گاهى آنچنان مباحث كتاب رنگ فقهى به خود مىگيرد كه مشكل است تصور شود يك مسئله اصولى مورد بررسى واقع شده است.
گاهى در مباحثى نظير مقدمه واجب، آنچنان مباحث اصولى چهره منطقى و كلامى به خود مىگيرد كه مصنف مجبور مىشود به دليل وسعت مباحث منطقى، از چند اصل موضوعى منطقى يا كلامى استفاده كرده و بحث را به نتيجه برساند، مانند اين عبارت: «قد طال التشاجر و امتدّ النزاع بينهما و الثواب مختار العدلية و تمام الكلام فى فن الكلام و لا يسعه المقام».
همانطور كه در «أعيان الشيعة» ذكر شده، مؤلّفات شيخ، نياز به تهذيب و تنقيح دارد، امّا ميرزا ابوالقاسم كلانترى كمتر به اين مهم پرداخته است.
در كتاب «مطارح الأنظار» از كتب بسيارى در فنون مختلف فقه، اصول، حديث و غيره استفاده شده است كه به ذكر برخى از مهمترين منابع بسنده مىكنيم:
- «الذريعة إلى أصول الشريعة»، تأليف سيد شريف مرتضى، علم الهدى، على بن حسين موسوى(متوفاى 436 ق)؛
- «تمهيد الأصول فى علم الكلام»، «العدّة فى أصول الفقه»، «النهاية»، «التهذيب» و «تحرير العقائد»، تأليف شيخ طوسى(متوفاى 460ق)؛
- «التذكرة»، «تحرير الأحكام»، «نهاية الأحكام» و «قواعد الأحكام»، تأليف علامه حلى، حسن بن يوسف بن مطهر (متوفاى 726ق)؛
- «شرح عميدى»، بر «تهذيب الوصول» علامه حلى، تأليف سيد عميدالدين، عبدالمطلب اعرجى(متوفاى 754ق)؛
- «الدروس»، «ذكرى الشيعة» و «البيان»، تأليف شهيد اول، محمد بن جمالالدين بن محمد مكى عاملى(متوفاى 786ق)؛
- «جامع المقاصد»، تأليف محقق ثانى، محقق كركى، ابوالحسن على بن حسين(متوفاى 940ق)؛
- «تمهيد القواعد»، تأليف شيخ زينالدين بن على عاملى، شهيد ثانى(متوفاى 966ق)؛
- «معالمالدين و ملاذ المجتهدين»، تأليف حسن بن زينالدين(متوفاى 1011ق)؛
- «زبدة الأصول»، تأليف شيخ بهائى (متوفاى 1031ق)؛
- «الفوائد المدنية»، تأليف ملا محمد امين بن محمد اخبارى، محدث استرآبادى (متوفاى 1033ق)؛
- «السبع الشداد»، تأليف محقق داماد، سید محمدباقربن شمسالدين، محمد استرآبادى اصفهانى(متوفاى 1041ق)؛
- «غاية المأمول فى شرح زبدة الأصول»، تأليف شيخ جواد بن سعد اللّه كاظمى، معروف به فاضل جواد(متوفاى 1065ق)؛
- «الوافية»، تأليف فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى خراسانى(متوفاى 1071ق)؛
- «كفاية المعتضد فى الفقه» و «ذخيرة المعاد»، تأليف محقق سبزوارى، محمدباقربن محمد مؤمن(متوفاى 1090ق)؛
- «المصابيح فى الطهارة و الصلاة» و «مشكاة المصابيح فى شرح منثور الدرة»، تأليف آیتالله بحرالعلوم، سيد محمد مهدى بن مرتضى بروجردى(متوفاى 1212ق)؛
و...
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در پايان كتاب قيد شده است.
منابع مقاله
- متن و مقدمه كتاب؛
- «أعيان الشيعة»، ج 2، ص 414؛
- «الذريعة»، ج 1، ص 403.