القاموس المحيط

    از ویکی‌نور
    (تغییرمسیر از لغت‌نامۀ قاموس)
    القاموس المحیط
    القاموس المحيط
    پدیدآورانفیروزآبادی، محمد بن یعقوب (نویسنده)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1415 ق یا 1995 م
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - واژه‌نامه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6620‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏ق‎‏2‎‏ ‎‏1374
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قاموس المحيط اثر محمد بن يعقوب فيروزآبادى (متوفى 817ق)، از معاجم لغت عرب است كه در چهار جلد منتشر شده است. وى دليل نامگذارى كتاب را چنين بيان كرده است. «آن را القاموس المحيط ناميدم چون درياى عظيمى از لغات را دربر مى‌گیرد.»

    ساختار

    چينش لغات در كتاب قاموس بر حسب نظام تقفيه است؛ يعنى ابتدا محور كار خود را آخرين حرف (لام الفعل) از حروف اصلى كلمه قرار داد، سپس ابتداى كلمه (فاءالفعل) و سپس عين الفعل رادر نظر گرفت. فيروزآبادى براین اساس كتاب خود را به ابواب و فصل‌هایى تقسيم كرد؛ بر اساس آخرين حرف از حروف اصلى كلمه به باب تقسيم كرد و هر كدام از اين بابها را بر اساس اولین حرف از حروف اصلى كلمه به فصل‌هایى تقسيم كرد.

    وى زمانى كه مى‌خواهد يك كلمه را بياورد به حروف اصلى كلمه توجه مى‌كند. در ضبط كلمات به ريشه ثلاثى توجه مى‌كند حتى در رباعيات و خماسيات، مثلاًكلمه عظلم را كه رباعى است در ذيل كلمه عظم مى‌آورد.

    گزارش محتوا

    آن‌طور كه از مقدمه كتاب برمى‌آيد فيروزآبادى تصميم داشت كتاب جامعى را كه در آن تمام الفاظ فصيح و غيرفصيح جمع شده باشد را بنويسد به همين دليل كتاب «اللامع المُعلَم العُجاب بين المحكم و العباب» را مى‌نويسد كه به سى جزء مى‌رسد. چون حجم كتاب زياد بود و دسترسى به لغات با مشكل همراه بود، بنا به درخواست طلاب آن را در يك جزء مختصر كرد و آن را «العُباب والمُحكم» ناميد. اين كتاب نيز ناقص به نظر مى‌رسيد ‎و طلاب به صحاح جوهرى روى آوردند كه آن نيز كامل نبود. به همين جهت موادى را كه جوهرى رها كرده بود، در كتابش آورد و قاموس را در چهار جلد به صورت كتاب كنونى نوشت.

    مؤلف حدود شصت هزار ماده لغوى در كتابش ذكر كرده كه اين رقم بالايى به حساب مى‌آيد. براى آشنايى با نحوه كار مؤلف، نمونه‌اى از محتواى كتاب به صورت مختصر ذكر مى‌شود:

    در جلد اول، باب همزه، فصل همزه واژه «الأَباءة» ذكر كرده، سپس وزن واژه را به «عَباءَة» مثال زده و ترجمه نموده است.

    مثال ديگر:

    در بررسى كلمه «عقد» به جلد اول باب «دال» و فصل «عين» رفته و ترجمه آن را به «شدَّة» مى‌توان مشاهده كرد.

    نكاتى كه فيروزآبادى در كتابش لحاظ كرده است:

    1- مؤلف براى تأييد گفته خود در مورد معنايى كه براى لغت ذكر كرده فراوان به قرآن كريم و احاديث نبوى استدلال مى‌كند. به‌طور مثال در مورد كلمه «وقب» يكى از معانى آن را دخل مى‌داند و در اين مورد به آيه(غاسقٍ اذا وَقَب) استشهاد مى‌كند: «از شر هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد مى‌شود، به خدا پناه مى‌برم.»

    2- هر جا كه احتمال اشتباه در ضبط كلمات وجود دارد آن را با ذكر مثال مى‌آورد؛ به‌عنوان مثال حركات «وعب» مثل «وعد» مى‌باشد.

    3- زمانى كه بخواهد به نقد صحاح جوهرى بپردازد از عبارت «وهم الجوهرى» استفاده مى‌كند.

    4- ايشان علاوه بر ذكر اعلام به‌ويژه محدثين و فقها، اسم شهرها و مكانها به ذكر فوائد طبى هم مى‌پردازد.

    5- وى مونث را بعد از ذكر مذكر نمى‌آورد بلكه فقط مى‌گويد براى آن با هاء هم مى‌توان آورد.

    6- از جمله مواردى كه كار او را از ديگران ممتاز مى‌كند اين است كه باب معتل «واوى» را از معتل «يايى» جدا مى‌كند، ابتدا شكل واوى آنرا متذكر مى‌شود، سپس صورت يايى آنرا ذكر مى‌كند؛ مثل «الأتو» (استقامت در حركت وسرعت) و «الأتى» (رفت وآمد). كه ابتدا الاتو را معنى مى‌كند و سپس معانى الأتى را متذكر مى‌شود.

    7- از ديگر كارهایى كه ايشان انجام داده است اين است كه مواردى را كه اضافه‌تر از كتاب صحاح جوهرى دارد با علامت قرمز نوشته است. البته در چاپ‌هاى قديمى به دليل مشكلاتى كه در چاپ آن وجود داشت، كلمه اصلى را بين دو پرانتز و موارد اضافه‌تر از كتاب صحاح جوهرى در بالاى آن خطى ممتد قرار داده شده است. ولى در چاپ‌هاى جديد تمام اين موارد با خط قرمز نوشته شده است.

    8-رمزهایى در كتاب خود قرار داده است تا از اين طريق الفاظ دلالت بر معنايى خاص داشته باشد و از طولانى شدن كتاب خود جلو گیرى كند مثلا: م: معروف، ع: مَوضِع، د: بلد، ج:الجمع، ج ج:جمع الجمع، ججج:جمع جمع الجمع

    وضعيت كتاب

    كتاب‌هایى كه پيرامون كتاب قاموس نوشته شده بسيارند كه از جمله مهم‌ترين آن مى‌توان، تاج العروس من جواهر القاموس زبيدى، و كتاب احمد عبدالغفور عطار نام برد كه در مقدمه «صحاح اربعه» خود ازاين كتاب استفاده كرده و بسيار از آن نام مى‌برد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب


    وابسته‌ها