قصه آفرینش در ایران پیش و پس از اسلام
| قصۀ آفرینش در ایران پیش و پس از اسلام | |
|---|---|
| پدیدآوران | بصیری، مریم (نویسنده) |
| ناشر | عصر داستان |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1393 |
| چاپ | اول |
| شابک | 978-600-6970-17-2 |
| موضوع | اسطورۀ آفرینش -- ایران -- ادیان ایرانی -- اسلام -- آیین میترا -- زردشتی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BL ۳۲۵/آ۷ب۶ ۱۳۹۳ |
قصۀ آفرینش در ایران پیش و پس از اسلام تألیف مریم بصیری؛ این پژوهش میکوشد زیرساختهای ادبی اسطورۀ آفرینش را در ادیان مهری و زردشتی بررسی و تطبیق دهد و آنها را با دیدگاههای اسلامی دربارۀ آفرینش مقایسه کند و سپس جنبههای مشترک داستانی و دراماتیک آنها را با توجه به راز آفرینش استخراج نماید.
ساختار
این کتاب در چهار فصل اصلی تنظیم شده است.
گزارش کتاب
کتاب «قصۀ آفرینش در ایران پیش و پس از اسلام» اثر مریم بصیری، پژوهشی است که به بررسی اسطورۀ آفرینش در ادیان ایرانی پیش از اسلام و مقایسۀ آن با دیدگاههای اسلامی میپردازد. نویسنده در این اثر بر آن است تا زیرساختهای ادبی اسطورۀ آفرینش را در ادیان مهری و زردشتی بررسی و تطبیق دهد و آنها را با دیدگاههای اسلامی دربارۀ آفرینش مقایسه کند.
در فصل اول با عنوان «اساطیر و ادیان»، نویسنده به بررسی کلیات اساطیر و جایگاه ادیان در شکلگیری اسطورهها میپردازد. از دیدگاه نویسنده، اسطورۀ آفرینش مهمترین مبحث در جهان باورها و دنیای اساطیری هر قوم و آیینی است و برای شناخت هر پدیده و آشنایی با هر جهانشناسی اساطیری، ابتدا باید به بحث آفرینش و هستشدن موجودات پرداخت.
فصل دوم با عنوان «پیدایش اسطورۀ آفرینش» به چگونگی شکلگیری اسطورههای آفرینش در تاریخ بشری اختصاص دارد. نویسنده اشاره میکند که بشر همواره به دنبال چرایی و دلیل هستی جهان و خود بوده و چون نتوانسته پاسخ مناسبی برای آن پیدا کند، افسانههایی دربارۀ آغاز خلقت خلق کرده است. در ایران باستان، در ادیان زروانی، مهری، زردشتی، مانوی و مزدکی این اسطوره به اشکال گوناگون با باورهای دینی درهم آمیخته و پاسخگوی معماهای حل نشدۀ بشر دربارۀ چگونگی آفرینش شده است.
فصل سوم با عنوان «زیرساختهای داستانی و دراماتیک آفرینش، در ادیان مهر و زردشت و اسلام» به تحلیل ساختاری اسطورههای آفرینش در این سه سنت دینی میپردازد. نویسنده با استفاده از روش ولادیمیر پراپ، زیرساختهای داستانی و دراماتیک این اسطورهها را بررسی میکند. از دیدگاه نویسنده، بنمایۀ تمام زیرساختهای نمایشی در داستان آفرینش خلاصه میشود و منظور از زیرساختها همان ظرفیتهای داستانی و دراماتیک قصههای اساطیری بر پایۀ موقعیتهای مختلف و رابطۀ میان قهرمان با جهان یا رابطهاش با دیگر شخصیتهاست.
فصل چهارم با عنوان «نمودهای نمایشی آفرینش، در آیینهای ادیان مهر و زردشت و اسلام» به بررسی تجلیهای عینی و آیینی اسطورههای آفرینش در این ادیان میپردازد. نویسنده در این فصل نشان میدهد که چگونه عناصر نمایشی خود را به صورت نیروهای ماورایی و افسانهای در ادیان نشان دادهاند و چگونه میتوان از آنها به کشف هویت انسان دست یافت.
نویسنده در این پژوهش به این نتیجه رسیده است که با وجود برخی اختلافات، بنمایههای مشابهی در ادیان مهری، زردشتی و اسلامی وجود دارد و در روایات مختلف مربوط به آفرینش انسان و پدیدههای جهان، بین اسطوره و دین و آیین اشتراکاتی دیده میشود. همچنین داستانها و نشانههای نمایشی ادیان قبل و بعد از اسلام همسانی بسیاری با هم دارند. این کتاب با نگاهی تطبیقی به اسطورههای آفرینش، درکی عمیقتر از تحول باورهای دینی و اساطیری در ایران ارائه میدهد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات