قزوینی، خلیل بن غازی
نام | قزوینی، خلیل بن غازی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | غازی |
متولد | سوم رمضان سال 1001 ق |
محل تولد | قزوین |
رحلت | 1089 ق |
اساتید | شيخ بهايى |
برخی آثار | الشافی فی شرح الکافی (ملا خلیل القزوینی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE02221AUTHORCODE |
خليل بن غازى قزوينى (1001-1089ق)، مكنّى به ابوحامد، معروف به «ملّا خليلا» و «خليلاى قزوينى» و «ملّا خليل قزوينى» و ملقّب به «برهان العلماء» است. عالم، متکلم، اصولی، محدث که در زمان شاه عباس صفوی میزیسته است، نقش مهر او را «الْعِلْمُ خَلِيلُ الْمُؤْمِن» گزارش كردهاند و برخى نام وى را «خليل اللَّه» نيز ذكر كردهاند.
اشتراک نام
چند دانشمند ديگر به نام ملّا خليل در قزوين بودهاند كه نبايد مصنّف اين اثر را با آنها اشتباه گرفت: يكى ملّا خليل بن محمّد زمان قزوينى (نگارنده رساله اثبات حُدوث الإراده) در سال 1148 ق؛ ديگرى ملّا خليل بن حاجى بابا قزوينى، معروف به زركش؛ و سومى آقا خليل بن محمّد اشرف قاينى اصفهانى (م 1136 ق) ساكن قزوين؛ و ديگرى سيّد خليل قزوينى (زنده در 1239 ق) صاحب تفسير سيّد خليل.
ولادت
ملّا خليل قزوينى در شهر قزوين، در سوم رمضان سال 1001 ق، چشم به جهان گشود.
اساتيد
بنا به تصريح افندى، ملّا خليل در اوان سنّش، نزد
- بهاءالدين محمّد عاملى معروف به شيخ بهايى (م 1030 ق)
- مير محمّدباقر استرآبادى معروف به میرداماد (م 1041 ق)،
- مولى حاج محمود رنانى،
- مولى حاجى حسين يزدى.
- امير ابوالحسن قائنى مشهدى
شاگردان
برخى از شاگردان وى عبارتند از:
- امير محمّد مؤمن بن محمّد زمان الطالقانى.
- ملّا محمّدباقر بن غازى قزوينى (برادرش).
- احمد بن خليل قزوينى (فرزندش).
- ابوذر بن خليل قزوينى (فرزندش).
- مولى سلمان بن خليل قزوينى (فرزندش).
- حاج محمّد تقى دهخوارقانى.
- مولى محمّدباقر بن الحافظ كيجى بيك التبريزى.
- مولى على أصغر ابن المولى محمّد يوسف قزوينى.
- مولى رفيعالدين محمّد بن فتح اللَّه واعظ قزوينى.
- مولى محمّد محسن بن نظامالدين قرشى ساوجى.
- مولى محمّد تقى بن حيدر على زنجانى.
- مولى محمّد امين وقارى طبسى بن مولانا عبدالفتاح.
- مولى محمّد يوسف بن پهلوان صفر قزوينى.
- مولى مهدى بن حاج على اصغر قزوينى.
- مولى محمّد مؤمن بن شاه قاسم سبزوارى.
- مولى ابوالوفا بن محمّد يوسف مشهور به قاضى قزوينى.
- مولى محمّد صالح بن محمّدباقر روغنى قزوينى.
- مولى عاشور بن محمّد تبريزى، كه كتاب خلّة المؤمنين را در سال 1063ق به نام ملّا خليل، تأليف نموده است.
توليت اوقاف رى
ملّا خليل در سنّ 27 سالگى به سِمَت مدرّسى آستانه حضرت عبدالعظيم حسنی عليهالسلام و توليت اوقاف آن آستانه، از سوى همدرس خود خليفه سلطان- كه به وزارت شاه عباس نائل شده بود- منصوب گرديد. ولى پس از مدتى از آن سمت بر كنار گرديده و مولى نظامالدين قرشى ساوجى (حدود 1040 ق) به جاى وى منصوب گرديد. برخى از شرح حال نويسان، تحريم نماز جمعه از سوى ملّا خليل را علت عزل او از توليت دانستهاند.
مهاجرت به مكه
ملّا خليل پس از عزل از توليت آستانه حضرت عبدالعظيم عليهالسلام را مكّه مكرّمه مىشود. او چند سالى مقيم آن بلده طيّبه مىگردد، ولى زندگیش در آنجا نيز متلاطم بوده است. در كتاب تذكره، مناظرات گوناگونى نقل شده كه بين ملّا خليل و عالمان شيعه و سنى در مسائل مختلف رخ داده است.
بازگشت به قزوين
ملّا خليل پس از اقامت چند ساله در مكه به قزوين بازگشت و تا آخر عمر در اين شهر مشغول تدريس و تصنيف بوده است. از آثار باقى مانده از ملّا خليل در قزوين مدرسهاى در محلّه آخوند قزوين، معروف به مدرسه آخوند يا مدرسه خليلا است.
خصوصيّات علمى و روحى
ملّا خليل از رجال بزرگ سده يازدهم بود. او از شيوخ محدّثين و فقها و از علماى اخبارى بود. جزئيات زندگانى ملّا خليلا در اغلب كتاب شرح حال كه در عصر وى تدوين شده، درج شده است.
عالمى بى نظير
معاصران ملّا خليل، وى را ستودهاند و در شرح حال وى او را با القابى «رأس و رئيس فقهاء اماميه و اسوه و قدوه علماء اثنا عشريه» و «فاضل عالم، حكيم متكلم محقّق مدقّق، فقيه محدّث، ثقة ثقة، جامع للفضائل ماهر معاصر» و «المولى الكبير الجليل مولانا خليل بن الغازى القزوينى، فاضل عالم، متكلّم اصولى، جامع دقيق النظر قوى الفكر، من أجلّة مشاهير علماء عصرنا و أكمل أكابر فضلاء دهرنا» و مانند آن ياد كردهاند كه نشانگر علوّ مقام علمى او و توجه انديشمندان به آرا و انديشه وى است.
مناظره با عالمان
از جمله مناظرات ملّا خليل با دانشمندان، مناظرهاى است كه با سيد على خان بن خلف مشعشعى حويزى انجام داده است. اين مناظره را سيد علىخان در باب سوم كتابش نكت البيان و أدب الأعيان نقل نموده و مرحوم خيابانى در وقايع الأيّام (ماه محرم) به نقل از آن كتاب آورده است.
مردى نيرومند
حاج ملّا خليل از نظر جسمى نيز مردى قوى و نيرومند بود، به دست خود زمين را بيل مىزد و دانه مىكشت. صاحب روضات نوشته كه: كشتىگيرى وارد قزوين شد و در مجلس درس ملّا خليل حاضر شد و از وى خواست دستخطى در تأييد حرفه وى بنويسد. ملّا خليل گفت: من چگونه نيازموده، كشتىگيرى تو را تأييد كنم. سپس از مجلس درس بلند شده و آماده مصاف با وى شد و پشت بزرگترين كشتىگير عصر خود را به زمين آورد. پس كشتى گير به او گفت: تو اهل علم نيستى، بلكه كشتى گيرى هستى كه به لباس اهل علم در آمدى!
گرايش به اخبارىگرى
ملّا خليل، خيلى در اخبار غوطه ور بود و اغلب صاحب تراجم او را از علماى اخبارى شمردهاند. او با اجتهاد مخالفت مىورزيد، چنانچه در جاى جاى آثارش، به صراحت اين عقيده را اظهار مىدارد و براى اثبات آن، دست به دامن برخى از احاديث مىشود، ولى اغلب شاگردان وى مانند آقا رضى قزوينى و شيخ محمّد كاظم طالقانى قزوينى و مير محمّد معصوم قزوينى، از زمره مجتهدان و طرفداران اجتهاد بودند.
اما اينكه در طبقات أعلام الشيعة در شرح حال ملّا خليل عنوان شده كه احتمالًا ملّا خليل تظاهر به اخبارىگرى مىكرد- و علّت آن هم مماشات با حاكميّت بود كه با فلسفه و اجتهاد به شدّت مخالف بود - با توجّه به مطالبى كه از معاصران ملّا خليل نقل خواهد شد، و همچنين با مطالعه آثار برجاى مانده از وى، همچون صافى و شافى، هيچ وج ندارد و گويا اين مطالب از افزدههايى است كه بعد از مؤلّف به طبقات اضافه شده است. او تنها در دو شرح خود بر كافى، با بسيارى از نظريّه بسيار مشهور فلسفى و حتّى با برخى از مسائل مسلّم تجربى، با تمسّك به مدلول دريافته از برخى احاديث، مخالفت كرده و به صاحبان آن به تندى سخن مىگويد.
تحريم نماز جمعه
ملّا خليل با آنكه اخبارى تند بود، ولى با اقامه نماز جمعه مخالفت مىكرد و عقيده داشت كه در عصر غيبت، نخواندنِ آن اولى است. او رسالهاى مفصّل در تحريم نماز جمعه نگاشت كه مورد نقد و ردّ معاصرين خود قرار گرفت.
آراء و نظرات
در برخى از نوشته عالمان قديم و جديد، نظريّات و عقايد شاذّ و بىبنيانى به ملّا خليل نسبت داده شده است كه برخى از اين نظريّهها به نام وى مشهور شده است.
افندى در شرح حال ملّا خليل، از جمله نظرات غريب ملّا خليل را، نظريه او درباره كتاب كافى نقل كرده است. وى معتقد بود كه: تمامى كتاب كافى را امام دوزادهم عليهالسلام مشاهده و تأييد نموده و هر چه در آن به لفظ «رُويَ» آمده، بدون واسطه از آن حضرت گرفته شده است. بنابراین، عمل به تمامى اخبار كتاب كافى واجب است. و همچنين هيچ حديثى در آن، از روى تقيّه صادر نشده است.
همچنين گفته شده است كه: او بخش روضه را جزء كافى نمىدانست و معتقد بوده كه آن را ابن ادريس تأليف نموده است. افندى مىگويد: برخى از عالمان ديگر نيز در اين نظر او را تأييد كردهاند و برخى نيز اين نظريّه را به شهيد ثانى نسبت دادهاند، ولى ثابت نشده است.
البته ملّا خليل در ادامه شرح كافى، روضه را نيز شرح كرده و در مقدّمه هيچ اشارهاى به اينكه روضه از كلينى نيست، نكرده است، فلذا انتساب اين قول به ملّا خليل، چندان قطعى نيست و كسانى كه نقل كردهاند نيز استناد خود را بيان ننمودهاند.
از ديگر آراء متفرد ملّا خليل و آنچه به او نسبت داده شده است مىتوان به امكان تخلف معلول از علت تامه، امكان ترجيح بلا مرجح، ثبوت معدومات، ردّ تجرد نفس ناطقه و مراتب چهارگانه آن، ردّ قديم زمانى بودن عالم، عدم انتاج شكل اوّل قياس، انكار كرويت زمين و وجوب عمل به علم (نهگمان) در مسائل فرعى فق در زمان غيبت و... اشاره كرد. وى به تمام موارد فوق در جاى جاى صافى و شافى تصريح نموده است.
شهامت و جوانمردى
ملّا خليل عالمى جوانمرد و با شهامت بود. به محض اينكه متوجّه مىشد در نظرى اشتباه كرده به اشتباه خود اعتراف و از طرف مقابل خود عذر خوا مىكرد.
همچنين در بذل مال براى كمك به ضعيفان كوتا نمىكرد.
رد استدلاليان
ملّا خليل با فلاسفه مخالف بود كه در دو شرح خود بر كافى در موارد متعدد بدان تصريح نموده است.
وى همچنين با اجتهاد و اصول نيز مخالف بود و در موارد متعددى بهخصوص در صافى و شافى به آن تصريح كرده و براى اثبات نظر خود به ظاهر برخى از احاديث متمسك شده و در برخى از موارد، نيز به تأويل احاديث پرداخته است.
ملّا خليل از ديدگاه معاصران
موقعيّت علمى و اجتماعى ملّا خليل، موجب گشته كه اغلب شرح حال نويسان معاصر وى، در كتابهايشان متعرّض احوال او گردند.
وفات
ملّا خليل در آخر عمر نابينا مىگردد و در سن هشتاد و هشت سالگى در سال 1089ق چشم از جهان فرو بست و بنا به وصيت، در محل تدريس خود- مدرسه خليلا- قرار ابدى گرفت.
در جوار آرامگاه ملّا خليل، سه فرزند وى: سلمان، احمد و ابوذر، نيز آرميدهاند.
اين مدرسه در آن روزگار، محلّ حضور دانشمندانى نامى همچون فيض كاشانى، شيخ حرّ عاملى، ملّا رفيعاى واعظ، آقا رضى و... بوده و هم اكنون در اختيار بنياد ايرانشناسى شعبه استان قزوين، قرار دارد.
بناى آرامگاه ملّا خليل در كتاب بنا آرامگا (دائرةالمعارف بنا تاريخى ايران در دوره اسلامى) توصيف شده است.
در سال اخير، اين مدرسه و آرامگاه، تعمير مختصرى شده و پابرجاست.
آثار علمى
ملّا خليل بخش زيادى از عمر خود را در تأليف و تصنيف كتاب گذرانيده است.
او در موضوعات مختلفى همچون: ادبيات عرب، منطق، تفسير، اصول فقه و حديث، صاحب تأليفات است. مهمترين اثر او در شرح فارسى و عربى است كه بر كافى نگاشته است. او ابتدا شرح عربى خود را نگاشته كه «شافى» نام دارد و در اثناى نگارش، به دستور شاه عباس صفوى، به شرح فارسى پرداخته و مدّت بيست سال مشغول نگارش آن بوده است.
اوّلين گزارش تفصيلى از آثار ملّا خليل را افندى در رياض العلماء درج نموده است. آثار شناحته شده از ملّا خليل عبارتند از:
- الشافي في شرح الكافي (به عربى).
- صافى در شرح كافى به فارسى
- المجمل (الجمل) في النحو.
- حاشيه شرح شمسيّه.
- شرح (حاشيه) عدّة الاصول.
- حاشية مجمع البيان.
- رسالة فيحرمة شرب التتن.
- رسالة في صلاة الجمعة.
- رموز التفاسير الواقعة في الكافي و الروضة.
- الأسئلة الخليليّة.
- تفسير سورة الفاتحة.
- رسالة أقوال الأئمّة.
- رسالة في الأمر بين الأمرين.
- شرح الصحيفة.
- فهرست الكافي.
- اجوبه مسائل محمّد مؤمن.
- رساله نجفيّه (به فارسى).
- رساله قمّيّه (به فارسى).
- تعليقة على التوحيد.
- حاشية الكافي.
- حاشية الكافي