قاموس القرآن
قاموس القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | دامغانی، حسین بن محمد (نويسنده) سیدالاهل، عبدالعزیز (محقق) |
عنوانهای دیگر | إصلاح الوجوه و النظائر في القرآن الکریم |
ناشر | دار العلم للملايين |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1980م |
چاپ | 3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د2ق2 82/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قاموس القرآن أو إصلاح الوجوه و النظائر في القرآن الكريم، نوشته حسین بن محمد دامغانی (درگذشته 478ق)، فقیه حنفی و مؤلف علوم قرآنی قرن پنجم است. این اثر، به علم وجوه و نظایر قرآنی و بهطور کلی به معناشناسی تفکیکی قرآنی پرداخته است. دامغانی در تدوین این اثر بیشتر به کتاب «الوجوه و النظائر» مقاتل بن سلیمان نظر داشته است. اصطلاحات مهم قرآنی در این کتاب بهترتیب الفبایی آمده و وجوه معنایی آنها تبیین شده است. عبدالعزیز سید الاهل این قاموس را تحقیق کرده و با مرتبسازی، تکمیل و ویرایش آن عرضهاش نموده است.
دامغانی در انگیزه نوشتن این اثر میگوید: در کتابهایی که از نویسندگانی مانند مقاتل بن سلیمان در موضوع «وجوه قرآن» نوشته شده است، نگاه میکرده و در کارشان نسبت به درج وجوه برخی از واژهها اهمال میدیده است؛ برای همین، او خواسته است این نقیصه را جبران نماید[۱].
عبدالعزیز (محقق کتاب) افزودههایی را بر این اثر دارد؛ او چنین توضیح میدهد که: مقاتل، دانشمندی آگاه و چیرهدست در وانمایی متشابه قرآن بوده و در شمار کسانی است که برای فهم اسباب نزول آیات تلاش کردهاند و همین، او را در گشودن گره «مشکل» و «متشابه» قرآن توانا کرده است؛ ازاینرو، دامغانی از چشمه دانش او در این اثر بهره گرفته است؛ بنابراین، من در پاورقیهای کتاب بسیاری از کلیات مقاتل را به این کتاب افزودهام تا از شأن او تقدیر شده باشد و این اثر بهگونهای کاملتر عرضه شود[۲].
دامغانی در روش خود، معناهای یک واژه در قرآن را که در آیات گوناگون دیده است، گردآوری کرده و در این کار، به آوردن آن واژه در میان یک جمله بسنده کرده است که گاه، جای آیه را در سوره نشان داده است و در بسیاری جاها نیز به سوره اشاره ننموده است. محقق کتاب، این کاستی را جبران کرده است و نام سورههایی را که در آنها شواهد کلمات آمده، آورده است.
شیوه دامغانی در مرتبسازی و فهرست نمودن واژهها اینگونه است که او (همچون سجستانی) هر واژهای را که مثلاً با «الف» (همزه) آغاز میشود، یکجا گِرد آورده است و در این کار، به ریشه حرفی آنها توجه نکرده است؛ برای او فرقی میان اینکه آن همزه، حرف اصلی واژه و یا زاید بر آن باشد، نداشته است؛ ازاینرو، واژه «أمر» نزد او مانند واژه «أعناق» (جمع عنق) و واژه «استکبر» که ثلاثی مزید است، یکسان دیده میشود. محقق کتاب، این شیوه دامغانی را اصلاح کرده و هر واژه را به اصل ثلاثیاش بازگردانده و فهرستنویسی کرده است. البته این کار (گذاردن هر واژه در باب صرفیاش)، باببندی دامغانی را به هم ریخته است، ولی کار را برای خواننده آسان نموده است.
دامغانی در شناساندن وجوه و نظایر برخی واژهها، سخن تکراری دارد؛ گویا پس از پایان بردن کتابش، آن را تنقیح و ویرایش نکرده است. محقق هنگام باببندی دوباره کتاب، آن عبارتهای تکراری را (با حفظ شواهد آنها) حذف نموده است. البته محقق، گاه برخی واژهها مانند «روح» را که دامغانی از آنها در جاهای گوناگون بحث کرده است و یک بار آن را در باب «راء» با رای مفتوح فصلبندی نموده و بار دیگر برای آن با رای مضموم فصلی قرار داده است و بار دیگر برای اشتقاقی که واژه «ریحان» از آن دارد، فصل جداگانهای مهیا نموده است، همینگونه باقی گذارده و تغییر نداده است.
محقق در پاورقیها تلاش نموده است تا وجوهی را که دامغانی واژههای قرآنی را به آنها تفسیر کرده است، با رجوع به آثار تفسیری، غرایب قرآنی و فرهنگنامههای دیگر و ارائه دیدگاههای آنها به مقایسه بگذارد[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای نویسنده و محقق.