فهم ادبیات

    از ویکی‌نور
    فهم ادبیات
    فهم ادبیات
    پدیدآوراندراوت، مایکل، دی سی (نویسنده)

    فرهمندفر، مسعود (مقدمه و ویرایش)

    عاشوری، مرضیه (مترجم)
    موضوعادبيات انگليسي -- قرن ‎۲۰م. -- تاريخ و نقد
    کد کنگره
    ‏PR ۴۷۸/د۴ف۹ ۱۴۰۰

    فهم ادبیات تألیف مایکل سی.دراوت، ترجمه مرضیه عاشوری، با مقدمه و ویرایش مسعود فرهمندفر؛ این کتاب می‌کوشد مسیر فهم ادبیات را هموار سازد؛ به همین دلیل نویسنده کوشیده است ارکان اصلی فهم ادبیات از جمله زبان، متن، فرم، ژانر و ... را در گفتارهای مجزا و مفصل توضیح دهد.

    ساختار

    کتاب از مقدمه و چهارده گفتار تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    وقتی از ادبیات حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟ ادبیات که ریشه در کلمۀ litera دارد، در معنای خود، هر نوشتاری را دربرمی‌گیرد، ولی این معنا در اینجا منظور نیست. بلکه معنای خاص ادبیات مدنظر است؛ نوع خاصی از کاربرد زبان که از «تخیل» نیرو گرفته است و در نتیجه به یکنواختی و بی‌روحی گفتار و نوشتار عادی، احساس و زندگی می‌بخشد. بنابراین سازمایۀ اصلی ادبیات «تخیل» است و تخیل به واسطۀ فنون و صناعات ادبی وارد ادبیات می‌شود. البته زبان ادبی که از بیان و بدیع بهره می‌گیرد، گاه هم در عرضۀ معنا می‌کوشد و هم در مخفی نگاه داشتن آن. در واقع خواندن ادبیات به پرورش تفکر نقادانه کمک می‌کند. بنابراین بخشی از لذت ادبیات، فهم مطلب است. این کتاب می‌کوشد مسیر فهم ادبیات را هموار سازد؛ به همین دلیل نویسنده کوشیده است ارکان اصلی فهم ادبیات از جمله زبان، متن، فرم، ژانر و ... را در گفتارهای مجزا و مفصل توضیح دهد.

    این کتاب در چهارده درس‌گفتار تکمیل شده که اولین آنها هدف ادبیات و نحوۀ تکامل آن را بررسی می‌کند. سپس نویسنده به زبان پرداخته است؛ چون زبان چیزی است که ادبیات را می‌سازد و نحوۀ صحبت‌کردن دربارۀ زبان و نحوۀ درک ما از زبان به طرز جدایی‌ناپذیری با ادبیات که می‌خوانیم ارتباط دارد. در این بخش مشخص می‌شود آیا می‌توان «غیرقابل بیان» را بیان کرد؟ و به نحوۀ کار زبان ادبی در مقابل زبان عادی نگاهی انداخته شده است. در گفتار سوم به نویسنده پرداخته شده است. آیا نویسنده شخصی واقعی است؟ بدیهی است که فردی از گوشت و پوست و خون وجود دارد که قلمی در دست گرفته یا در کامپیوتری تایپ کرده است. اما آیا نویسنده‌ای که هنگام خواندن «تمام اسب‌های زیبا»ی کورمک مک‌کارتی با او مواجه می‌شویم، لزوماً فردی از جنس گوشت و پوست و خون است که آن کتاب را زندگی کرده، نوشته، تجربه کرده و بر کاغذ نگاشته است. این پرسش خواننده را به سمت «متن» هدایت می‌کند. چه چیزی می‌تواند از این ساده‌‌تر باشد؟ صفحه‌ای که با نوشته‌های رویش یا کتابی در کتابخانه است؛ اما مشخص می‌شود که خود متن، موقعیتی جالب و پیچیده دارد و با درک چگونگی ایجاد، انتشار و تفسیر متن، می‌توان به درک برخی از پرسش‌های بنیادین ادبیات نایل شد.

    سپس از خوانندگان صحبت شده است؛ یعنی از کسانی که متن را می‌خوانند. برخی مواقع این رویکرد «نظریۀ پذیرش» خوانده می‌شود اما این نام ممکن است آن را کمی بیش از حد پیچیده کند. خواننده گیرندل منفعل متن نیست، خواننده به آینده فکر می‌کند، حدس می‌زند، با پرسش‌های مهم دست‌وپنجه نرم می‌کند و می‌توان چنین گفت که خواننده نویسنده را شکل می‌دهد؛ چراکه نویسنده دربارۀ آنچه خواننده می‌خواهد بشنود یا انتظار دارد که بشنود حدس می‌زند. بعد از سخن گفتن از انتظارات، به «ژانر» پرداخته شده است. ژانرهای دسته‌بندی‌های ادبیات هستند که به انتظارات خواننده دربارۀ هر متن شکل خاصی می‌دهند. سپس به «فرم» پرداخته شده و دو درس‌گفتار به انواع فرم و اشکال مختلف ادبیات اختصاص داده شده است: یکی دربارۀ شعر و دیگری دربارۀ نثر. مشخص می‌شود که چگونه الگوها و نمادها با هم در تعامل‌اند تا درک و تجربۀ زیبایی‌شناسانه‌ای از ادبیات به وجود آورند. سپس به موضوعی پرداخته شده که گاهی «نقد ژرف» خوانده می‌شود؛ گرچه نویسندۀ این کتاب این صفت را نمی‌پسندد و به جای آن از «نقد روان‌شناختی» استفاده می‌کند؛ یعنی مطالعۀ روان‌شناسی انسان از دریچۀ ادبیات و اینکه ادبیات چگونه نحوۀ کار ذهن‌مان را به ما نشان می‌دهد و همچنین اینکه چگونه نحوۀ کار ذهن ما می‌توان نحوۀ کار ادبیات را توضیح دهد.

    سپس به موضوعی پرداخته شده که احتمالاً بحث‌برانگیزترین بخش این کتاب است. دو درس‌گفتار آمده یکی دربارۀ پسامدرنیسم و دیگر دربارۀ هویت، تجسم و سیاست در نگاه به نژاد، طبقه و جنسیت و تمایلات جنسی. سپس دربارل تولید، مصرف و انتشار فرهنگ صحبت شده است؛ گرچه چندان هیجان‌انگیز به نظر نمی‌رسد؛ اما نویسنده در اینجا تعبیر و نظریۀ خود را مطرح می‌کند. سپس به «آثار معیار ادبی» نگاهی انداخته شده است: چه کسانی تصمیم می‌گیرند که ادبیات خوب چیست؟ و چگونه شما می‌توانید در این تصمیم‌گیری شرکت کنید؟ در نهایت همۀ این مباحث جمع‌بندی شده تا مشخص شود بهترین روش برای بحث و بررسی موضوعات مطرح‌شده در سیزده گفتار ابتدایی کتاب چیست.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها