شرح الرسالة المعمولة في التصور و التصديق و تعليقاته
شرح الرسالة المعمولة في التصور و التصديق و تعليقاته | |
---|---|
پدیدآوران | شريعتي، مهدي(محقق)
قطبالدین رازی، محمد بن محمد(نویسنده) هروی کابلی، محمد زاهد بن محمد اسلم(شارح) |
عنوانهای دیگر | رساله المعموله في التصور و التصديق. شرح تعليقات شرح الرسالة المعمولة في التصور و التصديق |
ناشر | مکتبة الشهيد شريعتي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1420ق |
چاپ | 1 |
شابک | 964-330-192-3 |
موضوع | تصديق (منطق)
تصور (فلسفه) فلسفه اسلامی - متون قديمی تا قرن 14 قطبالدين رازي، محمد بن محمد، - 776ق. رساله المعموله في التصور و التصديق - نقد و تفسير |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 903 /ر503 ه4 1378 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح الرسالة المعمولة في التصور و التصديق و تعليقاته، شرح محمدزاهد هروی کابلی (متوفی 1101ق)، معروف به میرزاهد یا سید زاهد، بر رساله معموله قطبالدین رازی به زبان عربی است. این اثر به عناوین «شرح الرسالة القطبية» و «حاشية التصورات و التصديقات» یا «حواشي الرسالة المعمولة في التصور و التصديق» نیز نامیده شده است[۱]
مهدی شریعتی بر کتاب مقدمه نوشته و تحقیق آن را به عهده داشته است.
ساختار
کتاب با مقدمه مفصل محقق اثر آغاز شده که قریب به هشتاد صفحه از کتاب را در بر گرفته است.
پس از آن زاهد هروی در شرح کتاب با استفاده از شیوه رایج «قوله...» مطالبی را که نیاز به بحث و توضیح داشته، شرح کرده است. وی عبارت مورد شرح را اگر کوتاه بوده، کامل آورده و در غیر این صورت به بخشی از عبارت با «إلخ» اشاره کرده است. هروی مباحث دشوار را در 144 شماره شرح کرده است.
گزارش محتوا
قطبالدین رازی در رساله تصور و تصدیق خویش پس از بحث مختصری در باب تصور به بحث در باب ماهیت تصدیق میپردازد و در باب تصدیق چهار نظر یا «تفسیر» را مطرح میکند. نظر چهارمی که در این رساله مطرح شده است نظر ابهری، ابن سینا و خود قطب رازی است. مطابق این تفسیر، تصدیق عبارت از راست دانستن یا اذعان به معنای قضیه است. ابن سینا در کتابهای «الموجز الكبير» و «الشفاء» و ابهری در کتاب «تنزيل الأفكار» این نظر را پذیرفتهاند. چنین به نظر میرسد که قطبالدین رازی رساله تصور و تصدیق (معروف به الرسالة المعمولة) خود را در اصل بهمنظور دفاع از همین نظر و بهمنظور تبیین و توجیه آن در برابر انتقادات خواجه نصیرالدین طوسی تدوین کرده است. از ویژگیهای این رساله این است که قطبالدین رازی مکرر به گفتههای ابن سینا بهمنظور تأیید نظر خود و ابهری استناد میکند[۲]
در رساله قطب علاوه بر این دو نظر، دو نظر دیگر نیز در باب ماهیت تصدیق مورد بحث قرار گرفته است (تفسیرهای دوم و سوم در رساله قطب) که از اهمیت چندانی برخوردار نیست. از این دو نظر اخیر، نظر نخست نظر امام فخر است که بر طبق آن تصدیق امری مرکب شمرده میشود. در مورد همین نظر است که حکیم سبزواری در منظومه خود میگوید: «و من يركّبه فيركب الشتت» و بههرحال این نظر پیروان چندانی نداشته است. نظر سوم که به صاحب مطالع منسوب است حتی از نظر امام فخر نیز ناشناختهتر است و قطبالدین رازی که در رساله خود از آن بهعنوان مستقلی یاد کرده است، درباره آن میگوید: شاید منظور گوینده آن همان نظر امام فخر باشد[۳]
ویژگیهای شرح
- دشواری اسلوب: این موضوع از پیچیدگی در عبارات و عدم مراعات اسلوب نگارش عربی ناشی نمیشود؛ چراکه کلام او در این کتاب و مانند آن آسان و روان است. دشواری از این ناشی میشود که او با تکیه بر فهم خواننده و تخصص او در مباحث علمی، از ذکر مقدمه یا بیشتر در تبیین مطالب یا تفسیر اصطلاحی که به کار برده پرهیز میکند تا اختصار دلخواهش حفظ شود. این نکتهای است که باید به هنگام مراجعه به آثار وی و مواجهه با دشواری در دریافت مضامین کتاب در نظر داشته باشیم؛ مثلاً زاهد در تعلیقه شماره 23 عبارتی دارد که اورنگآبادی آن را بهگونهای خوانده که مصدر جدیدی خلق شده که در زبان عربی و معاجم آن نیامده است. او در توجیه این مطلب چنین گفته است: سید زاهد از علمای عربی نیست و متوجه محاورات فصحای عرب نیست، بلکه تمام همت او مصروف دقایق معقولات است؛ لذا وقوع چنین مصدری در کلام او بعید نیست. عبدالحی از سخن اورنگآبادی تعجب کرده و چنین گفته است: این مطلب عجیبی است؛ زیرا سید زاهد مخترع الفاظ و مقرر مصادر نیست و این موضوع ربطی به فصاحت ندارد؛ چراکه فصاحت مطلب دیگری است و تکلم به عبارت مطابق قانون صرف و نحو به الفاظ وضعشده عربی امر دیگری است[۴]
- رساندن مراد مصنف: این شرح بااینکه منحصربهفرد است و شرحی پیش از آن نوشته نشده و بهاختصار هم نگارش شده، منظور مصنف را با کشف و توضیح میرساند و به آنچه در مقدمه وعده کرده که اسرار و مطالب مبهم کتاب را شرح کند، وفا کرده است[۵]
- کثرت نقد و تحقیق: این ویژگی بارز زاهد در این کتاب و سایر تألیفات اوست. او در مواضع زیادی نظرات خاصی دارد که مختص اوست[۶]
- فراوانی ارجاع: منظور ارجاع به سایر آثارش نیست؛ این موضوع را در این کتاب نمییابیم و چهبسا این اثر زودتر تألیف شده باشد، اگرچه در کتب متأخرش هم ارجاع زیادی به کتب متقدم بر آن نداریم؛ بلکه مراد ارجاع به موضع دیگر از همین اثر است..[۷]
- استفاده از منابع فراوان: این موضوع با تفحص در کتاب و مراجعه به فهرست کتب و اعلام وارد در آن مشخص میشود؛ البته زاهد تنها ناقل عبارات پیشینیان و آرای آنها نیست، بلکه او یکی از این دو منظور را دنبال میکند:
الف)- تأیید آنچه که تحقیق یا اختیار کرده است و برای اثبات درستی آن به کلام پیشینیان چون فارابی و ابن سینا و بهمنیار استناد میکند؛
ب)- نقد بر آن عبارات یا دفع نقد از آنها و برای این منظور کلام متأخرین نزدیک به عصر خود را مانند دوانی و باغنوی و داماد ذکر میکند. او به اسامی همه متأخرین تصریح نمیکند؛ مثلاً از دوانی به «بعض المحققين»، از باغنوی به «بعض الأذهان» و «بعض الفضلاء»، از داماد به «بعض الأفاضل» تعبیر میکند و..[۸]
وضعیت کتاب
اگرچه محقق اثر نتوانسته نسخه معتبری را بیابد که آن را اصل قرار دهد[۹]، اما از 8 نسخه چاپی و 4 نسخه خطی استفاده کرده است[۱۰]وی اختلاف نسخهها و توضیحات مفصل و مفیدی را در پاورقیهای کتاب ذکر کرده است.
فهارس آیات قرآن کریم، اعلام، جماعات، کتب، مصطلحات، فهرست تفصیلی مطالب و مصادر در انتهای کتاب ذکر شده است.